آخرین اخبار

آزادسازی ظرفیت امت اسلامی دستاورد طوفان‌الاقصی است


آزادسازی ظرفیت امت اسلامی دستاورد طوفان‌الاقصی است

به گزارش خبرنگار ایکنا، حجت‌الاسلام و المسلمین محمدعلی میرزایی، عضو هیئت علمی جامعه المصطفی در نشست وبیناری «نصر من الله و آینده مقاومت» که به همت پژوهشکده علوم و اندیشه سیاسی و پژوهشکده مطالعات تمدنی و اجتماعی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی برگزار شد، با تسلیت شهادت سیدحسن نصرالله گفت: در قرن اخیر در جهان اسلام و خارج از جمهوری اسلامی بعد از امام خمینی(ره) و رهبر معظم انقلاب، هیچ ظرفیت انسانی و تمدنی را بالاتر از شخص سید حسن نصرالله ندیده‌ام. ما یک رأس تمدنی را از دست داده‌ایم و این مسئله مهمی است.

وی افزود: در بحث روایتگری با یک معضل روبه‌رو شده‌ایم و معتقدم جبهه مقاومت روایتگر ندارد؛ منظور من از روایتگر به معنای فردی آن نیست بلکه منظور من روایتگری جهانی است که بشریت را با یک حکایت و قصه واقعی از ماجرا روبه‌رو سازد. من نمی‌خواهم بگویم روایتی که مثلاً قطری‌ها ارائه می‌دهند اشتباه است بلکه عناصر مثبت هم در آن وجود دارد ولی به هر حال 70 یا 80 درصد آن خواسته یا ناخواسته روایت اسرائیل و غرب است.

عضو هیئت علمی جامعه المصطفی ادامه داد: باید از مهمترین پدیده قرن یعنی گفتمان مقاومت طوری روایتگری کرد که بشریت آن را به خوبی بشناسد و با شعار نمی‌توان گفتمان مقاومت را به دنیا معرفی کرد. متأسفانه در این زمینه مشکل داریم و باید راه‌حل پیدا کنیم و یا حتی مرکزی را تأسیس کرد. از سوی دیگر متأسفانه تحلیلگر با رویکرد تمدنی و به دور از شعار و شعارزدگی تربیت نکرده‌ایم.

طوفان‌الاقصی؛ ابر روایت تمدنی

میرزایی با بیان اینکه روایت طوفان‌الاقصی یکی از روایت‌‌های ابرتمدنی است، گفت: طوفان‌الاقصی بازی تمدنی غرب را برهم زد؛ اسرائیل یک بازی تمدنی به معنای منفی بود ولی طوفان‌الاقصی با نفرات و امکانات کم، این بازی تمدنی را مختل کرد و روایتگری این حادثه کار بزرگی است که باید با دقت انجام شود.

وی ادامه داد: کسی که می‌خواهد طوفان‌الاقصی را روایت کند باید عقل تمدن‌اندیش داشته باشد ولی متأسفانه دچار شعارزدگی شده‌ایم و نتوانسته‌ایم در این مقوله بینش انسانی، اسلامی و جهانی و تمدنی ایجاد کنیم و باید در نظر داشت که روایتگری صحیح صورت نگیرد به مرور زمان تاریخ مضحمل خواهد شد.

عضو هیئت علمی جامعه المصطفی با بیان اینکه طوفان‌الاقصی حاصل کنشگری هزار ساله مسلمانان است، گفت: اگر امام راحل و انقلاب اسلامی نبود طوفان‌الاقصی رخ نمی‌‎داد و زمینه‌های تاریخی آن اتفاق نمی‌افتاد و لذا طوفان‌الاقصی یک ابتلا برای امت بود و با آن در بوته خودشناسی کلان و تمدنی قرار گرفت.

میرزایی بیان کرد: اگر جریان فلسطین و این نزاع با پیروزی کامل و بدون ملاحظات به پایان نرسد، اساس هستی تمدنی انقلاب ما در معرض خطر وجودی قرار می‌گیرد؛ لذا در جنگ وجودی نباید به فکر ماهیت‌ها بود.

وی با بیان اینکه طوفان‌الاقصی واقعاً معادلات بین‌المللی را تغییر داد، افزود: اسرائیل به مدت 70 سال با دروغ، تزویر و شیطنت و سیطره بر رسانه تلاش کرد خود را به عنوان یک تجربه دموکراتیک و صلح‌طلب به نمایش بگذارد ولی با طوفان‌الاقصی این تجربه فروریخت و چهره سیاه اسرائیل کاملاً برای جهان نمایان شد و از سوی دیگر طوفان‌الاقصی بزرگترین نعمت خدا بود تا ظرفیت امت اسلامی آزادسازی شود.

تعارض هستی‌شناختی گفتمان مقاومت و آنارشیسم

در ادامه این نشست مختار شیخ حسینی، عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی در سخنانی گفت: چالشی که امروز بین مقاومت و رژیم صهیونیستی وجود دارد مربوط به تعارض هستی‌شناختی است؛ لذا این تعارض را می‌توان از منظرهای مختلف مانند حق و باطل، تاریخی و قرآنی و حتی از منظر نظم بین‌الملل تیین کرد. 

وی افزود: در واقع مقاومت یک ایده، پروژه و گفتمانی است که در برابر رئالیسم و تصور آنارشیسم در جهان قرار گرفته است. تفکر آنارشیسم معتقد است تنها قدرت سخت، محور بوده و رژیم‌ها و هنجارها را کسی شکل می‌دهد که قدرت بیشتری در اختیار داشته باشد. وقتی چنین نظامی در جهان حاکم باشد، ریزقدرت‌ها وقدرت‌های کوچک چاره‌ای جز تبعیت ندارند.

عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی بیان کرد: در چنین فضایی مقاومت خلاف نظام بین‌الملل رفتار می‌کند و ایده‌ای را که حمل می‌کند متفاوت با آن نظم و هنجار‌هایی است که در جهان امروز دنبال می‌شود. از این منظر پروژه مقاومت بر خلاف پروژه‌ای که در سطح نظام بین‌الملل براساس قدرت سخت دنبال می‌شود یک تعارض هستی‌شناختی دارد و لذا چالش ما با گفتمان آنارشیسم یک چالش دائمی است.

شیخ حسینی ادامه داد: من معتقدم که یک جنگ منطقه‌ای نهایت این دو گفتمان را تعیین‌ تکلیف خواهد کرد مگر اینکه یکی از این دو گفتمان از ادعای خود دست بردارد یعنی یا مقاومت از آن آرمانی که دارد کوتاه بیاید یا اینکه رژیم صهیونیستی از فلسفه تشکیل خود عقب‌نشینی کند. 

وی با بیان اینکه توقف در مفهوم مقاومت به روشن شدن بخشی از مباحث ما کمک خواهد کرد، گفت: در واقع ما از ایده‌ای سخن می‌گوییم که دو بخش دارد؛ یک بخش ایجابی و سلبی و دیگری آنکه ما از صرفاً از پروژه ایرانی صحبت نمی‌کنیم بلکه این پروژه از سطح تحلیل امت برخوردار است.

عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی در همین رابطه ادامه داد: به لحاظ ایجابی از پروژه‌ای صحبت می‌کنیم که قائل به مرجعیت نص دینی در عرصه‌های سیاسی و اجتماعی است یعنی اسلام در انحصار مرجعیت دین و حوزه‌های فردی و اجتماعی نیست بلکه در حوزه‌های سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و غیره مرجعیت دین به رسمیت شمرده می‌شود. از لحاظ سلبی گفتمان مقاومت پروژه‌‎ای است که در برابر پروژه‌های یکسان‌سازی فرهنگی در جهان اسلام می‌ایستد.

شیخ حسینی با بیان اینکه ایرانی خواندن پروژه مقاومت یک آسیب محسوب می‌شود، گفت: البته هرچند تردیدی نیست که با پیروزی انقلاب اسلامی و تجربه جمهوری اسلامی، مقاومت ضریب بسیار بالایی گرفته و به این پروژه کمک شده اما فروکاهش آن به یک پروژه ایرانی منجر به آسیب خواهد شد. می‌توان گفت بیش از 150 سال این ایده در بخش‌های مختلف جهان اسلام عمر دارد.

وی ادامه داد: پیشینه و تبار مقاومت بسیار غنی و باقدمت است و به همین دلیل مقاومت بسیار بزرگتر از آن است که آن را محدود به یک فهم ایرانی و حتی شیعی بدانیم. در واقع مقاومت یک ابرپروژه تمدنی و کلان جهان اسلام است.

 راز مانایی گفتمان مقاومت

عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی با اشاره به ترور رهبران مقاومت توسط رژیم اشغالگر قدس گفت: این ترورها با هدف ایجاد ناامیدی در برخی‌هاست ولی تجربه جنبش‌های مقاومتی نشان می‌دهد که هر رهبری پروژه مقاومت را تا جایی پیش برده و وقتی رهبری آن به نفر بعدی واگذار می‌شود ضریب اثرگذاری مقاومت افزایش پیدا کرده و از حوزه محلی به منطقه‌ای و بین‌المللی توسعه پیدا ارتقا یافته است. راز مانایی گفتمان مقاومت در ایده آن است و با وجود اینکه غم از دست دادن رهبرانش سخت است اما این ایده با شهادت رهبران از بین نمی‌‎رود.

شیخ حسینی درباره تحولات یکسال اخیر غزه و جنوب لبنان اظهار کرد: در این تحولات شاهد گذار جنبش‌های مقاومتی از نوع قدیمی به نوع جدید هستیم؛ در جنبش‌های قدیم اجتماعی عنصر رهبر خیلی مهم بود و تمرکز و سازماندهی خیلی اهمیت داشت اما در جنبش‌های جدید اجتماعی هویت جنبش به جای اینکه در شخص متبلور باشد به نوعی سیال است و لذا ما از یک هویت سیالی صحبت می‌کنیم که امکان دارد فرد یا گروهی عمل مقاومتی را انجام دهد بدون اینکه جزء سازمان مقاومت باشد. این آورده جدیدی است که در یکسال اخیر به ثمر رسیده است. در این شرایط حتی اگر بخش زیادی از رهبران حماس یا حزب‌الله به شهادت برسند ولی چون جامعه به سطحی از خودآگاهی دست یافته هر فرد به مثابه عضوی از سازمان است.

وی در پایان تأکید کرد: سازمان مقاومت مهم است ولی آنچه که اهمیت بیشتری دارد جامعه مقاوم است چون اساس و پایه مقاومت را جامعه تشکیل می‌دهد. 

انتهای پیام

لینک منبع اصلی خبر

لینک خبر در ارتباط اقتصادی

این خبر توسط موتور ارتباط اقتصادی جمع آوری شده است در صورت مغایرت اطلاع دهید

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا