آمریکا با تکرار مذاکره به دنبال تأثیرگذاری بر اذهان مردم ایران است + صوت
در هفتمین روز از ماه مبارک رمضان، دیدار سران قوا، مسئولان لشکری و کشوری و چهرههای اجتماعی، سیاسی و فرهنگی با حضرت آیتالله خامنهای، رهبر معظم انقلاب اسلامی، برگزار شد. یکی از محورهای مهم این دیدار اصرار به مذاکره بعضی از دولتهای قلدر برای تحکّم و ایجاد مسیری برای طرح توقعات جدید است. معظم له تأکید کردند که مذاکره را این دولتهای قلدر تکرار میکنند برای اینکه در افکار عمومی یک فشاری را ایجاد کنند.
در این راستا غلامرضا کحلکی، کارشناس مسائل بین المللی با ایکنا گفتوگو کرد که در ادامه میخوانیم:
بیشتر بخوانید:
ایکنا ـ رهبر معظم انقلاب در دیدار با کارگزاران نظام هدف ترامپ از مذاکره را دو مورد دانستند؛ تحکم و طرح توقعات جدید فراتر از هستهای و ایجاد فشار در افکار عمومی با تکرار مذاکره، در این خصوص بفرمایید.
یک جنبه بحث مذاکره با امریکا تودهها و مردم ایران اسلامی و درک مردم از این مذاکره و گفتوگو است که اساساً با وضعیت جامعه به ویژه شرایط اقتصادی گره خورده است. بخش دیگر بحث حاکمیتی ماجرا و موضوعی است که مقام معظم رهبری پیرامون موضوع مذاکره عزتمندانه با ایالات متحده آمریکا داشتند.
تمرکز آمریکا بر روی برخورد هوشمند و نرم با ایران
در سطح توده اساسا موضوع به وضعیت معیشتی مردم باز میگردد و همین سطح است که ایالات متحده آمریکا روی آن برنامهریزی ویژهای از حیث جامعهشناسی سیاسی دارد چون میداند جمهوری اسلامی ایران از درون باید ضعیف بشود. اساسا تغییر رژیم در جمهوری اسلامی ایران همواره مد نظر آمریکاییها بوده است اما از اول انقلاب پس از آزمون و خطاهایی که پیرامون برخورد سخت با ایران داشت و چالشهایی که در منطقه با ورود به افغانستان، عراق و لیبی با آن مواجه شد، اکنون برخورد سخت را راهکار مقابله با جمهوری اسلامی ایران نمیداند و بر مواجهه هوشمند و نرم با جمهوری اسلامی ایران تمرکز کرده تا با تأثیرگذاری بر افکار عمومی فروپاشی از درون را محقق کند. در واقع ترامپ به شدت به این امر امید بسته که نافرمانی مدنی را به حدی برساند که با فشار از پایین یا جمهوری اسلامی ایران را وادار به عقب نشینی تاکتیکی و استراتژیک کند تا آمریکا نیز بتواند سهمخواهی کرده و منافع بیشتری را دنبال کند و یا اینکه با فشار مردم بتواند با برخورد سخت، مقاومت و ایستادگی حاکمیت روبرو شود و این باعث برخورد مردم با حاکمیت و در نهایت نافرمانی مدنی شود و جمهوری اسلامی ایران را دچار فروپاشی از درون کند.
نقش توازنبخش رهبر معظم انقلاب
قانون اساسی تعیین سیاستها و خط مشی سیاست خارجی را به وسیله مقام معظم رهبری تعیین کرده و متوجه شخص معظم له کرده است. اساساً رهبر معظم انقلاب مذاکره را هم با نگاه به تودههای مردم و اشراف به وضعیت جامعه و هم با نگاه به سیاست خارجی مد نظر دارند و همواره بین این دو مسئله توازن ایجاد کردهاند و لذا مباحث اقتصادی را در شعارهای سالهای اخیر به منزله اولویت تعیین کردهاند و این موضوع را همواره به کارگزاران حاکمیت گوشزد کردند فلذا ایشان نقش توازنبخش در مسائل داخلی و بینالمللی را دارند.
اساسا در نگاه جمهوری اسلامی ایران مذاکره باید عاقلانه، عزتمندانه و با قاعده مذاکره همسو باشد و طرفین باید منافع طرف مقابل را به رسمیت بشناسند و بازی در اصطلاح علوم سیاسی و روابط بینالملل باید یک بازی برد ـ برد باشد نه اینکه از پیش، برد یک طرف و باخت طرف دیگر در آن محتمل باشد و بازی استراتژی به گونهای باشد که باخت یک طرف حتمی باشد.
ترامپ؛ بازیگری اقتصادی
ایکنا ـ در محتوای نامه ترامپ به جمهوری اسلامی ایران بحث تهدید و جلوگیری از هستهای شدن و حتی گزینه جنگ وجود دارد. آیا دولت آمریکا توانایی اجرایی کردن این ادعاها را دارد؟
ببینید ترامپ بازیگر منطقیای نیست اما آنقدر هم احمق نیست که معنای جنگ روانی را متوجه نشود. ترامپ یک بازیگر اقتصادی است. برای یک تاجر و بازیگر اقتصادی، اساسا جنگ، سم مهلکی است چرا که اقتصاد در فضای تنش اولین قربانی در یک برخورد نظامی خواهد بود.
ترامپ به عنوان یک بازیگر اقتصادی به گزینه جنگ فکر نمیکند بلکه از سیاستهای اعلامی استفاده میکند تا درونمایه فکری خود که همان فشار حداکثری به جمهوری اسلامی ایران است، تقویت شود. ترس از جنگ و تأثیر گفتههای ترامپ در سطح ملی ایران به مراتب از خود جنگ بیشتر است که همان تأثیر بر تودههای مردم، اقتصاد، قیمت دلار و نظایر اینهاست. لذا جنگ آخرین گزینهای است که در ذهن ترامپ وجود دارد.
هر گاه که مذاکره و گفتوگو به نتیجه نرسید تازه در واقع اسلحهها آماده شلیک میشود اما اکنون وقت شلیک اسلحهها نیست. برخورد جمهوری اسلامی ایران با ایالات متحده آمریکا را تا آخرین سطح به صورت نظامی در نظر میگیریم. آمریکا نیز همین را میداند و مطمئن است که اینجا دیگر سوریه نیست که به این راحتی با اتفاقی ورق برگردد. اینجا عراق نیست که یک یا دو شبه بتواند کارش را تمام کرد. اینجا منطقه را به آشوب میکشاند و قطعاً پایگاهها و منافع راهبردی آمریکا در منطقه دستخوش آسیب شدید میشود. لذا آخرین گزینهای که ترامپ به آن فکر میکند برخورد نظامی و جنگ است.
رژیم صهیونیستی خیلی دوست دارد که در حیات سیاسی خود در منطقه، جمهوری اسلامی ایران را وارد جنگی کند که آمریکا بازیگر و صحنهگردان این جنگ باشد و هزینههای جنگ نیز به آمریکا تحمیل شود اما آمریکا هوشمندانه تا به امروز از ورود مستقیم پرهیز کرده است. ممکن است ما در نقطهای، رویارویی با آمریکا داشته باشیم اما هنوز نمیشود درباره جنگ به معنای جنگ تمامعیار صحبت کرد و باید دید آینده چه میشود. چرا که طرفین به این موضوع و هزینههای متقابل جنگ که میتواند بر هر کدام تحمیل شود، آگاه هستند.
گفتوگو از سمیرا انصاری
انتهای پیام
لینک منبع اصلی خبر
لینک خبر در ارتباط اقتصادی
این خبر توسط موتور ارتباط اقتصادی جمع آوری شده است در صورت مغایرت اطلاع دهید