«انفال» و تأثیر آن بر عدالت اقتصادی
حجتالاسلام والمسلمین محمدامین رضایی، کارشناس اقتصادی در یادداشتی که به صورت اختصاصی با عنوان «انفال و عدالت اقتصادی» در اختیار ایکنا قرار داده، به انواع انفال و مالکیت در اسلام و تأثیر آن بر عدالت پرداخت.
متن این یادداشت به شرح ذیل است.
قرآن کریم در آیه یک سوره «انفال» میفرماید: بِسْمِاللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ يَسْأَلُونَكَ عَنِ الْأَنْفَالِ ۖ قُلِ الْأَنْفَالُ لِلَّهِ وَالرَّسُولِ ۖ فَاتَّقُوا اللَّهَ وَأَصْلِحُوا ذَاتَ بَيْنِكُمْ ۖ وَأَطِيعُوا اللَّهَ وَرَسُولَهُ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ. (ای رسول ما) امت از تو حکم انفال را سؤال کنند (یعنی غنایمی که بدون جنگ از دشمنان به دست مسلمانان آید و زمینهای خراب بیمالک، معادن، بیشهها، فراز کوهها، کف رودها، ارث کسی که وارث ندارد، قطایع ملوک، خلاصه ثروتی که بیرنج مردم حاصل شود) جواب ده که انفال مخصوص خدا و رسول است (که رسول و جانشینانش به هر کس و هر قدر صلاح دانند ببخشند) پس شما مؤمنان باید از خدا بترسید و در رضایت و مسالمت و اتحاد بین خودتان بکوشید و خدا و رسول او را اطاعت کنید اگر اهل ایمانید.
در اسلام سه نوع مالکیت وجود دارد:
1- اموال عمومی؛ سرزمینهایی که مسلمین در جهاد فتح کردند (مفتوح العنوه). اینها برای عموم مردم است و تولیت آن دست امام و جانشین اوست.
2- اموال امام (دولتی) مثل انفال، فی، خمس و… مخصوص شان حاکمیتی امام است.
3- اموال شخصی؛ مسئله مهم این است ملکیت شخصی و حق تصرف در منابع طبیعی به واسطه حیازت و کار به دست میآید.
در اینجا باید به چند نکته مهم اقتصادی پیرامون انفال پرداخت:
– نفل به معنای زیادی مثل نمازهای نافله؛ مالی که اضافه بر مخارج مرسوم است.
– صاحب جواهر: بدونشک انفال ملک رسول خدا و جانشین اوست. ثم إنه لا کلام فی کون الأنفال ملکا للنبی(ص) کما یدل علیه الکتاب و السنة و الإجماع، ثم من بعده للقائم مقامه (جواهر الکلام جلد ۱۶ صفحه ۱۳۳)
– مجموع روایات انفال را مخصوص پیامبر(ص) و جانشین او دانستند. (مقاله ولی امر و مالکیت انفال)
– بنابر نظر مشهور فقها در زمان غیبت انفال برای عموم شیعیان حتی مسلمانان مباح است و به واسطه کار و حیازت میشود تصرف کرد.
– انفال در غیبت امام برای عموم مردم است.
– انفال برای غیر شیعیان هم هست.
امام خمینی(ره) در کتاب تحریر الوسیلة میفرمایند: الأقوى حصول الملک لغیر الشیعی أیضا بحیازة ما فی الأنفال من العشب و الحشیش و الحطب و غیرها، بل و حصول الملک لهم أیضا للموات بسبب الاحیاء کالشیعی(جلد یک صفحه ۳۶۹). همانطور که اقوی مالکیت برای غیرشیعه نیز حاصل میشود به واسطه حیازت آنچه در انفال است؛ از گیاهان تر و خشک و هیزمها و غیره و بلکه حصول مالکیت برای آنهاست، همچنین در زمینهای موات به سبب احیاء همانطوریکه برای شیعه مقرر است.
براساس نکات گفته شده میتوان دریافت که بنابر نظر مشهور انفال در زمان غیبت برای عموم مردم است. علاوه بر انفال مباحات عامه و اموال عمومی که بخش قابل توجهی از ثروت در جامعه اسلامی را شامل میشود هم برای عموم مردم محسوب میشود.
همچنین از مصادیق انفال میتوان به زمینهای موات اعم از زمینهای بیمالک مثل جنگل و دریا و کوه و غیره و از سوی دیگر به معادن اشاره کرد.
منابعی مانند انفال در تحقق عدالت بنیادین نقش مهمی دارند و از این طریق میتوان به درآمدهای خوبی دست پیدا کرد. اصل ۴۵ قانون اساسی انفال را در اختیار حاکمیت برای مصالح عمومی مردم معرفی کرده و ضرورت دارد امروز به این اصل قانونی توجه شود و به اجرا درآید.
اگر به انفال توجه میشد قطعاً مشکلاتی نظیر کمبود مسکن و فقر وجود نداشت یا اگر هم داشت حداقلی بود. به هر حال باید پذیرفت مسئله مسکن یکی از بزرگترین مشکلات کشور است و ضرورت دارد برای حل آن تصمیمگیریهای اصولی انجام پذیرد که انفال یکی از اینهاست.
بنا بر گزارشها 50 تا ۷۰ درصد مشکلات در ساخت مسکن به خاطر هزینههای بالای تأمین زمین است که با تقسیم عادلانه زمینهای موات که بخشی از انفال است تا حد زیادی این مشکل را میتوان حل کرد. متأسفانه امروز انفال در اختیار بعضی سازمانها و ادارات دولتی است و تبدیل به کالای سرمایهداری شده و فئودالیسم بازتولید شده آن را در اختیار گرفته؛ درحالیکه اگر به قواعد فقهی عمل میشد زمین از سرمایهای بودن خارج و در راستای تحقق عدالت اجتماعی مورد استفاده قرار میگرفت.
انتهای پیام
لینک منبع اصلی خبر
لینک خبر در ارتباط اقتصادی
این خبر توسط موتور ارتباط اقتصادی جمع آوری شده است در صورت مغایرت اطلاع دهید