برخورد جنگطلبان اسرائیل به دیوار مهار چین/ امکان معامله با ترامپ وجود دارد؟
اقتصادآنلاین – محمد بیات: روز سهشنبه چهارم فوریه ۲۰۲۵، بنیامین نتانیاهو به همراه همسر خود سارا در حالی میهمان رئیس جمهور جدید آمریکا خواهد بود که طی ۱۵ ماه اخیر روزهای بسیار پر فراز و نشیبی را پشت سر گذاشته است. از برگزاری تظاهرات گسترده برای استعفای نتانیاهو و محاکمه اعضای کابینه وی تا خوشحالی صهیونیستها از ترور فرماندهان و رهبران مقاومت، رخدادهای بزرگ و قابل تاملی بود که سبب تغییر جایگاه رهبر حزب لیکود در نظرسنجیهای معتبر و احیای بخشی از اعتبار سیاسی وی نزد افکار عمومی شد. نتانیاهو برای طولانیتر کردن جنگ و وارد نمودن ضربه به محور مقاومت با چالشهای زیادی برای تنظیم روابط با دولت بایدن مواجه بود اما اکنون به نظر میرسد ائتلاف راست گرایان از اورشلیم تا واشنگتن آماده بازتنظیم نظم خاورمیانه و بر جا گذاشتن میراثی ماندگار از خود هستند.
به گزارش شبکه ۱۲ اسرائیل، دستور کار اصلی نتانیاهو در جریان سفر به آمریکا صحبت در خصوص کموکیف اجرای مرحله دوم آتشبس در غزه است. علاوه بر این نخست وزیر رژیم قرار است در جریان گفتوگو با مقامات آمریکایی بر دیگر موضوعات کلیدی همچون «غیرنظامی شدن غزه»، «تخلیه رهبران نظامی»، «سرنگونی حماس» و «بازگشت زندانیان» تمرکز داشته باشد. همچنین در جریان دیدار نتانیاهو و ترامپ ظاهرا قرار است تا نخست وزیر اسرائیل ترامپ را برای حمله به ایران یا فروش تسلیحات استراتژیک به اسرائیل قانع کند. در سوی مقابل اما ساکن جدید کاخ سفید با نگاهی متفاوت تحولات منطقه را نگاه میکند. برای رهبران جدید آمریکا هر رخدادی در جهان باید پاسخ به دو سوال باشد. «اول آنکه چه نسبتی با منافع آمریکا دارد؟ و دوم آیا به مهار چین کمک میکند یا خیر؟»
ترامپ به خوبی میداند که پیشنهاد نتانیاهو برای آغاز جنگ با ایران و محور مقاومت درست در تضاد با منافع مستقیم آمریکا برای کاهش حضور در پروندههای غیر ضروری و مهار خیزش چین در آسیا است. تیم سیاست خارجی ایالات متحده برای تامین منافع این کشور به جای پرداختن به موضوع جنگ با ایران، عمده تمرکز خود را بر روی پرونده عادیسازی عربستان سعودی و اسرائیل قرار داده است. ادغام رژیم صهیونیستی در نظم شرق عربی مقدمهای برای عملیاتی کردن کریدور «آیمک» خواهد بود. این موضوع پس از آن اهمیت پیدا میکند که اسرائیل مدعی است ضربه جدی به مقاومت وارد کرده و در آینده نزدیک دیگر تهدیدی برای منافع آمریکا و رژیم صهیونیستی نخواهد بود.
دیگر تهدید نتانیاهو برای برنامههای خاورمیانهای ترامپ با هدف مهار چین، از سرگیری جنگ در غزه و لبنان به بهانه احیای توان نظامی حزب الله و جنبش حماس است. در حالی که رسانهها و اندیشکدههای عبری به صورت شبانهروز در حال دنبال کردن این خط تحلیلی هستند که «ارتش اسرائیل هنوز پیروز نشده است» یا «حماس کنترل امور در غزه را در اختیار دارد» قصد دارند تا افکار عمومی رژیم صهیونیستی را نسبت به توافق آتشبس بدبین کرده و زمینه لازم برای از سرگیری جنگ در این باریکه فلسطین نشین فراهم کنند. آغاز جنگ در منطقه شرق مدیترانه به معنای بسیج مجدد افکار عمومی جهان اسلام در حمایت از آرمان فلسطین و به تعویق افتادن مجددا پرونده عادی سازی روابط ریاض- تلآویو خواهد بود. در چنین شرایطی به نظر میرسد افرادی مانند استیو متکاف نماینده ویژه ترامپ در امور خاورمیانه از ایده از سرگیری جنگ در غزه و جنوب لبنان حمایت نکرده و خواستار اجرای کامل توافق آتشبس هستند.
موارد مورد اشاره یادآور این نکته است که برخلاف هیاهوی رسانهها یا نویسندگان اجارهای، آنچه در نهایت سیاست کشورهای را در قبال مسائل مختلف مشخص میکند، نه تیتر بنگاههای خبری بلکه «منافع» واحدهای سیاسی است. برای دولت فعلی آمریکا مهار سرعت رشد اقتصادی چین تا سال ۲۰۳۰ یک اولویت غیرقابل تغییر است که تمام سیاست داخلی و خارجی آمریکا را در نقاط مختلف جهان تحت تاثیر قرار میدهد. واشنگتن برای رسیدن به اهداف بزرگی همچون تشکیل بلوک متحد عربی- اسرائیلی و به حاشیه راندن کریدور «یک کمربند- یک جاده» از طریق آیمک نیازمند حفظ ثبات در منطقه خاورمیانه است. هرگونه تشدید درگیری با ایران و اعضای شبکه مقاومت به معنای افزایش سرسام آور هزینههای نظامی، مادی و انسانی آمریکا در خاورمیانه خواهد بود. ترامپ بارها در جریان کمپینهای انتخاباتی به جنگهای بیپایان در خاورمیانه انتقاد کرده و خواستار بازگشت سربازان آمریکایی به خانه شده بود. در صورت پذیرش پیشفرضهای فوق احتمالا در چهار سال آینده با اقدامات ماجراجویانه مواجه نباشیم. البته این نکته به معنای منتفی بودن گزینه جنگ نیست اما این حقیقت را برای بازیگران منطقهای روشن میکند که امکان معامله با ترامپ وجود دارد.
برای دولت چهاردهم مواجه درست و عقلانی با دولت ترامپ نه موضوعی ساده بوده و نه معمایی سخت و پیچیده است. ارسال سیگنال درست و فهم پیامهای طرف مقابل این امکان را برای دستگاه سیاست خارجی پزشکیان فراهم خواهد کرد تا خیلی زود زمینه مذاکره مستقیم با دولت جدید آمریکا جهت رسیدن به نقطه توافق جدید اتمی فراهم کند. تهران باید از موضوعات فرعی مانند «توافق جامع» یا «مذاکره برای مذاکره» دوری کرده و به ابتکار «مذاکره بر اساس اصل انتفاع» باز گردد. در این مدل مذاکراتی به ازای هر اقدام ایران باید طرف مقابل «رفع یا معافیت تحریمی مشخص با بازه زمانی معین» در نظر بگیرد. احتمالا تکرار تجربههای شکست خورده گذشته سبب خواهد شد وقت با ارزش کشور که باید صرف بازسازی زیرساختها و توسعه مناطق محروم شود، صرف مذاکرات بیهوده با قدرتهای جهانی نشود. در دوران جدید، تیم مذاکره کننده ایران باید با در نظر گرفتن ملاحظات امنیتی- اقتصادی کشور، آماده دور جدید مذاکرات اتمی شده و جلوی تهدیداتی همچون فعال شدن «مکانیزم اسنپبک» یا بازگشت «سایه جنگ» را بگیرند.
لینک منبع اصلی خبر
لینک خبر در ارتباط اقتصادی
این خبر توسط موتور ارتباط اقتصادی جمع آوری شده است در صورت مغایرت اطلاع دهید