تحولات سوریه و ضرورت ایستادن در طرف درست تاریخ

محمدمهدی سکوتی، کارشناس مسائل سیاسی یادداشتی را با عنوان «تحولات سوریه و ضرورت ایستادن در طرف درست تاریخ» به صورت اختصاصی در اختیار ایکنا قرار داده که در ادامه می خوانیم:

اخیراً ترامپ عنوان کرده کانادا و کانال پاناما بخشی از کشور آمریکا هستند و دانمارک باید گرینلند در قطب شمال را به آمریکا بفروشد و خلیج مکزیک هم باید نامش تغییر کند؛ یعنی به تمامیت ارضی و تمدن چهار کشور دوست که هیچ خطری برایش نداشتند حمله کرده و هم‌زمان عنوان کرده باید جنگ اوکراین ۶ ماهه پایان یابد ( بماند که اندکی قبل در انتخابات قول اتمام آن را در چند روز داده بود).

نکته اینجاست حالا خیلی راحت می‌خواهد پشت اروپا و ناتو و اوکراین را به‌خاطر نزدیک شدن به پوتین و روسیه خالی کند؛ در حالی که بزرگترین عامل جنگ اوکراین و روسیه، دموکرات‌ها و عروسک دست آنها بایدن بودند که اوکراین و اروپا را وارد مهلکه کردند و حالا جمهوری‌خواهان و ترامپ ۱۸۰ درجه چرخش و خیانت به متحد خود می‌کنند آن هم در اوج جنگی که برای منافع چند وقت پیش خودشان که تشخیص دادند وارد آن کردند.

اما آن طرف‌تر یعنی در خاورمیانه، رهبر معظم انقلاب اسلامی در سخنرانی خود می‌فرمایند، ایران پشت جبهه مقاومت را خالی نمی‌کند و از هر مقاومتی که علیه آمریکا و اسرائیل در هر نقطه‌ای شکل بگیرد دفاع خواهد کرد.

اگر به بازار سیاه ادلب نگاهی بیندازیم متوجه خواهیم شد کمک‌های مردمی پادشاه سعودی با وساطت جولانی و اوباش مورد حمایت آمریکا در بازار سیاه ادلب به فروش می‌رسند؛ یعنی شورشی‌هایی که نظام قبل را به اتهام فساد به زیر کشیده‌اند هنوز پایه‌های حکومتشان تثبیت نشده، علنی مرتکب فساد و دزدی می‌شوندو

با گذر زمان متوجه خواهیم شد دموکراسی غربی سرابی بیش نیست که سیاستمداران غربی برای مردم خاورمیانه تجویز کرده‌اند و دستاوردی جز دیکتاتوری پادشاهان عربی و حکومت احمق‌ها بر مردم چیز دیگری در پی ندارد.

با توجه به اظهارات اخیر ترامپ و تحولات غرب، ظاهراً سیاستمداران غربی برای سلطه بر خاورمیانه تلاش خواهند کرد و احتمالاً در این رابطه مسابقه‌ای به راه می‌اندازند ولی آنچه که موجب ترس آنها شده، قدرت محور مقاومت است که تا کنون اجازه تسلط آنها را بر منطقه ما نداده و در سخنان اخیر مقام معظم رهبری کاملاً این موضوع مشهود بود.

فریب و نیرنگ با سیاست‌های غرب و برخی کشورهای پادشاهی منطقه عجین شده؛ اینها به بشار اسد قول داده بودند در قبال فاصله گرفتن از ایران و مقاومت، سوریه را به دبی تبدیل کنند و او هم فاصله گرفت اما اکنون علاوه بر اینکه بشار اسد نیست، اسرائیل ارتش سوریه و تمام تسلیحات دفاعی آن را نابود و بخشی از خاک این کشور را اشغال کرده است و مزدوران شورشی هم همان کمک‌های بخور و نمیر کشورهای پادشاهی عربی را در بازار سیاه ادلب می‌فروشند.

آمریکا و ناتو که آرام آرام در مورد اوکراین به اختلاف برخورده‌اند، به دنبال حمایت از شورشی‌های سوریه برخاسته‌اند و هدف نظام سلطه، چیزی جز رؤیای کشورگشایی و سلطه‌جویی نیست؛ در صورتی که جمهوری اسلامی ایران با اتکا به ولایت فقیه هیچگاه راهبرد سلطه و اشغال را دنبال نمی‌کرد. در نظر داشته باشیم سوریه عضو محور مقاومت به مراتب امن‌تر بود و افق روشن‌تری داشت ولی امروز معلوم نیست چه بلایی بر سر سوریه خواهد آمد. بهتر است غرب‌گرایان داخلی‌ این را مدنظر قرار دهند و فارغ از هر نگاه اعتقادی و سیاسی درست تحلیل کنند و در طرف درست تاریخ بایستند.

باید متوجه شویم وقتی ولی فقیه متکی بر قدرت و نقشه الهی در رأس نباشد، احمق‌ها بدون هیچ راهبردی با فریب رسانه و با انگیزه سلطه و کشورگشایی بر مردم حاکم می‌شوند که در همین مسیر خود هم ثبات ندارند و به نزدیک‌ترین دوستان خود هم خیانت خواهند کرد.

باید بدانیم وقتی ولی فقیه با راهبرد احیای تمدن اسلامی و اجرای احکام الهی و نزدیک کردن مردم به خدا در رأس نباشد، بشار اسد و پوتین هم حاکم باشند در نهایت نخواهند فهمید چرا باید تمام دار و ندار خود را برای مقاومت بگذارند؛ چون این‌ها هم بخشی از همان حکمرانی‌هایی تعریف می‌شوند که پیروزی را خاکی و زمینی تعریف می‌کنند.

در حکمرانی الهی امام حسین(ع) با ۷۲ نفر مظلومانه شهید می‌شوند تا به پیروزی ابدی و الگوی تاریخی تبدیل شوند و دوباره امروز تقابل همان تقابل است؛ جبهه حسینی و جبهه اموی، جولانی و کمک‌حال‌های اوکراینی تا اردوغان و ترامپ و ناتو و گاوهای شیرده عربی یک سمت با انگیزه‌های مادی و سلطه اما ولی فقیه حسینی یک سمت. دقت کنیم در طرف درست تاریخ بایستیم.

انتهای پیام