ترامپ پس از زلنسکی، به دنبال توافق با ایران است؟ / آیا ترامپ از رهبر انقلاب میترسد؟
به گزارش اقتصاد آنلاین، سایت خبری – تحلیلی “ورلد کرانچ” مستقر در پاریس در با شبیه سازی مسئله اوکراین و دیدار جنجالی اخیر ترامپ با زلنسکی و بدرفتاری او در قبال رئیس جمهور اوکراین با مناقشه ایران و آمریکا مینویسد:” دونالد ترامپ” رئیس جمهور آمریکا به عنوان بخشی از طرح اش برای پایان دادن به جنگ در اوکراین، بر “ولودیمیر زلنسکی” همتای اوکراینی خود فشار وارد آورده است. او خواهان دسترسی به مواد معدنی کمیاب اوکراین در ازای تداوم حمایت بیشتر اوکراین از سوی ایالات متحده در قالب پرداخت کمک، تسلیحات و پول نقد بوده است کمکی که تا چند روز پیش به کی یف ارائه شده بود. زلنسکی که در موقعیت ضعیف تری قرار دارد، به طور گستردهای مطیع بوده و در واکنش به توهینهای لفظی ترامپ در قبال او و دولتش با عباراتی در سطح متوسط پاسخ داده است. با این وجود، رئیس دولت محدودیتهایی دارد همان طور اختلافات اخیر در کاخ سفید و فقدان حصول هرگونه توافقی نشان داد. ترامپ میداند چگونه از قدرت کشورش برای گرفتن امتیاز استفاده کند، حتی اگر ایالات متحده در جنگی، چون جنگ اوکراین مشارکت نکند. در این مورد، او از روسای جمهور تاریخی مانند “فرانکلین روزولت”، “هری ترومن” و “رونالد ریگان” پیروی میکند که از جنگهایی که خود آغازگر آن نبودند برای پیشبرد منافع اقتصادی و سیاسی آمریکا استفاده کردند”.
ترامپ در مورد معامله چگونه میاندیشد و عمل میکند؟
این سایت در ادامه با اشاره به این که از رویکرد ترامپ در قبال زلنسکی و اوکراین میتوان چه چیزی را در مورد رویکرد او در قبال ایران فهمید، مینویسد:”برای ترامپ استفاده از قدرت به مثابه ابزاری دیپلماتیک است، اگرچه به نظر میرسد اهداف او عمدتا اقتصادی باشند. او میخواهد ایالات متحده همانند شرکتی سودآور برای مردم آن کشور باشد و تنها زمانی رهبران خارجی را متحد واقعی خود میداند که به این هدف کمک کنند. او معتقد است که ایالات متحده یک موسسه خیریه یا پناهگاه نیست. او معتقد است که آمریکا به جهان پولی بدهکار نیست به همین خاطر است که او همواره برای بهترین معامله تلاش میکند. در اینجا نیز او از اوکراین و روسیه چیزی میخواهد. تعداد اندکی از کشورهای جهان از چنین موقعیت ممتازی برخوردار هستند که به آنان اجازه میدهد از این طریق مذاکره کنند. “هنری کیسینجر” وزیر خارجه اسبق امریکا در دوره جنگ سرد میتوانست با اتحاد جماهیر شوروی و چین کمونیست در راستای منافع ایالات متحده مذاکره کند. همان طور که کیسینجر یک رئالیست (واقع گرا) از نظر سیاسی بود، ترامپ نیز فردی پراگماتیست (عملگرا) و متمرکز بر اقدامات معطوف به نتیجه است. او در اظهاراتی بسیار کوتاه ممکن است به همتایش بگوید که وضعیت تاریک است (او در کاخ سفید به زلنسکی گفت: “شما در موقعیت خوبی نیستید، شما در حال حاضر کارتی در دست ندارید) و به طرف مقابل این تصور را القا میکند که چارهای جز قبول شرایط معامله از سوی آمریکا پیش روی خود ندارد. او اصرار دارد که خواهان جنگ نیست و ما نیز میتوانیم حدس بزنیم که او واقعا جنگ نمیخواهد. با این وجود، ترامپ نشان داده که از درگیری نیز ابایی ندارد و در صورت لزوم از آن اجتناب نخواهد ورزید. شاید این رویکرد ترامپ در برخورد با ایران باشد. ایران از سال ۱۹۷۹ میلادی به این سو در وضعیت تنش تقریبا مداوم با ایالات متحده قرار داشته است. ترامپ در نخستین دور ریاست جمهوری اش از سال ۲۰۱۷ تا ۲۰۲۱ میلادی اجرای کارزار “فشار حداکثری” علیه ایران را آغاز کرد سیاستی که او اکنون در حال احیای آن است”.
کارتهای ایران
سایت “ورلد کرانچ” در ادامه با اشاره به واکنش احتمالی ایران در قبال نوع رفتار ترامپ مینویسد:”اگر ایران بخواهد اقدامات تندی را انجام دهد دولت ترامپ اقدامات تنبیهی را علیه تهران اعمال میکند. بارزترین نمونه آن ترور ژنرال “قاسم سلیمانی” در سال ۲۰۲۰ میلادی با فرمان ترامپ از طریق اقدام نظامی هوایی بود. ایران در دور نخست ریاست جمهوری ترامپ وضعیت اقتصادی بسیار بهتری در مقایسه با امروز داشت. در نتیجه، ایران در آن زمان کارتهای بیش تری در دست داشت. هم چنین، ایران در آن برهه زمانی میتوانست بر روی نیروهای نیابتی خود در منطقه به ویژه حماس و حزب الله لبنان در برابر کشورهای عربی و برای مقابله با تهدید منافع غرب حساب باز کند. اکنون این نیروها هدف حمله اسرائیل قرار گرفتهاند. هم چنین، تهران سوریه را به عنوان سنگر مقدم و مسیری باز برای ارتباط با حزب الله در لبنان از دست داده است. ترامپ میگوید که گفتوگو را به بمباران ایران ترجیح میدهد. با این وجود، شرایط تعیین شده از سوی او به قدری سخت خواهد بود که رهبران ایران را مجبور میکند به شیوهای که با موضع زلنسکی قابل مقایسه است از مذاکره خودداری ورزند. بنابراین، فشار حداکثری که ظاهرا به معنای اجتناب از جنگ میباشد، ممکن است در واقع احتمال اقدام نظامی را تشدید کند”.
ایران در مقابله با اقدامات ترامپ چه واکنشی نشان خواهد داد؟
“ورلد کرانچ” در ادامه با اشاره به این که ممکن است ترامپ در کنار فشار اقتصادی ناشی از “کارزار فشار حداکثری” از قوه قهریه نیز استفاده کند، به گمانه زنی درباره واکنش احتمالی ایران نیز پرداخته و مینویسد:”علاوه بر استفاده از قوه قهریه علیه نفتکشهای حامل نفت ایران با هدف به حداقل رساندن درآمد نفتی ایران گزینههای دیگر عبارتند از حمله به پالایشگاه ها، هک کردن یا حملات سایبری و یا حمایت از اعتراضات خیابانی احتمالی در ایران. علیرغم آن که تهران فاقد قدرت و منابعی در حد قدرت و منافع آمریکاست، اما مهارت خود را در دست زدن به نوعی از انتقام جویی نشان داده است. اقدامات ایران ممکن است از نظر مادی ارزش بالایی نداشته باشند، اما در برنامه ریزی قوی هستند. این اقدامات میتوانند حمله به کشتی ها، پرتاب مین در دریا، سازماندهی بمبگذاری و یا حتی هدف قرار دادن افراد را شامل شوند. هم چنین، گروگان گیری برای دریافت پول از کشورهای غربی یا به عنوان ابزار معامله نیز یکی دیگر از گزینههای در اختیار ایران است. هم چنین، نظام سیاسی در داخل ایران نیز از اراده کافی برای برخورد با اعتراضات احتمالی برخوردار است”.
ترامپ هرگز شخص مقام عالی رهبری ایران را خطاب قرار نداده است
“ورلد کرانچ” در ادامه با اشاره به تفاوت وضعیت ایران و اوکراین با یکدیگر مینویسد:”ترامپ فردی است که به روابط اهمیت میدهد. او دوست دارد با افراد و نه با نهادها سروکار داشته باشد. شکست زلنسکی در ایجاد رابطه شخصی با ترامپ ممکن است در وضعیت ایجاد شده فعلی برای او موثر بوده باشد، اگرچه رفتار ترامپ در قبال اوکراین بیشتر به این واقعیت مربوط میشود که جنگ در آن کشور به منافع و امنیت ایالات متحده آسیبی نمیرساند و نمیتواند آسیبی برساند. در مورد مقام عالی رهبری ایران که به شدت موضعی ضد آمریکایی دارند وضعیت متفاوت است. ترامپ بارها از تهران به دلیل سیاستهای منطقهای اش انتقاد کرده، اما هرگز شخصا در سخنانش مقام عالی رهبری ایران را خطاب قرار نداده است. این نکتهای حائز اهمیت است. آیا او محتاط است، زیرا میترسد که آیت الله خامنهای به عنوان یک رهبر مذهبی پیروان با شور اشتیاقی داشته باشند که قادر هستند در صورت فرمان ایشان به منافع آمریکا در منطقه آسیب برسانند؟ با این وجود، ما دیدیم که ترامپ در مورد ژنرال “سلیمانی” که او نیز طرفدارانی در داخل و خارج از ایران داشت به ترور دست زد. در نتیجه، پاسخ دادن به این پرسش کار آسانی نیست”.
چرا تحریمها باعث سقوط نظام سیاسی در ایران نخواهند شد؟
“ورلد کرانچ” با بعید دانستن این موضوع که تحریمهای ترامپ بتوانند باعث سرنگونی نظام سیاسی در ایران شوند، میافزاید:”باید گفت که اگر تحریمها جرقه اعتراضات در ایران را نزنند خود به خود حکومت ایران را تحت تاثیر قرار نخواهند داد، زیرا تحریمها عموما شهروندان عادی و نه مقامهای سیاسی در قدرت را تحت فشار قرار خواهند داد. بعید به نظر میرسد که بدون اعتراض و اعتصاب بتوان حکومت ایران را تغییر داد. برخی استدلال کردهاند که فشارهای اقتصادی میتواند مشابه وضعیت درهم شکسته اقتصاد اتحاد جماهیر شوروی باعث فروپاشی نظام سیاسی در ایران شوند. با این وجود، اگر ایران توسط اصلاح طلبان اداره میشد، این استدلال قابل قبولتر به نظر میرسید. با این وجود، این گونه نیست، زیرا قدرت واقعی در ایران نه در دست دولت بلکه در دست مقامهای انتصابی و نهادهای خاص است. برای نظام سیاسی ایران پذیرش شروط ترامپ حکم خودتخریبی را خواهد داشت. در نتیجه، ایران تا جایی که بتواند در مقابل تحریمها مقاومت خواهد کرد. همان طور که پیشتر ذکر شد اراده برخورد با هرگونه اعتراض خیابانی در ایران از سوی نظام سیاسی وجود دارد”.
لینک منبع اصلی خبر
لینک خبر در ارتباط اقتصادی
این خبر توسط موتور ارتباط اقتصادی جمع آوری شده است در صورت مغایرت اطلاع دهید