خصوصی سازی ناقص و عدم تحقق برنامه های توسعه، عامل ناترازی انرژی
محمود خاقانی، کارشناس بینالمللی انرژی، در گفتوگو با خبرنگار برنا، به تحلیل وضعیت فعلی صنعت انرژی کشور و چالشهای پیش روی آن پرداخت.
وی با اشاره به سابقه کاری عباس علی آبادی، وزیر نیرو در صنعت برق اظهار کرد: من امیدوار بودم که وزیر نیرو که سالها در شرکت مپنا بود و در ساخت نیروگاهها و توربینها فعالیت داشت، بتواند در سمت وزیر صمت نیز تحولات مثبتی در صنعت انرژی ایجاد کند، اما متاسفانه آنطور که انتظار میرفت، حرکتهای قابل توجهی در جهت بهبود وضعیت صنعت انرژی مشاهده نشد.
انتقاد از روند خصوصیسازی در صنعت انرژی
خاقانی در ادامه به موضوع خصوصیسازی صنعت انرژی در ایران پرداخت و گفت: در دوران گذشته، که صنعت دولتی بود، وضعیت بهتری داشتیم، زیرا دولت میتوانست مشکلات خود را با مجلس مطرح کرده و راهحلهایی برای آنها پیدا کند. اما زمانی که به سمت خصوصیسازی پیش رفتیم، نه تنها صنعت برق، بلکه گاز و نفت نیز از مسیر اصلی خود خارج شدند و تحت مالکیت خصولتیها قرار گرفتند. این خصولتیها هدفشان فقط کسب سود بود و نتیجه آن چیزی جز ضرر برای مصرفکنندگان و بیتالمال نبوده است.
وی ادامه داد: صنعت برق به جای اینکه از خصوصیسازی بهرهمند شود، با بحرانهای مختلفی روبرو شد. خصوصیسازی باید به افزایش سرمایهگذاری و توسعه صنعت منجر میشد، اما در عمل مشاهده کردیم که این بخش، نه تنها در توسعه نیروگاهها و انتقال برق سرمایهگذاری نکرد، بلکه تنها سودهای خود را از فروش برق ارزان از منابعی مانند گاز و نفت کوره زا برداشت و سرمایهگذاریها در بخش تولید و انتقال برق صورت نگرفت.
خاقانی به نقش نمایندگان مجلس در تصویب قوانینی که به نفع بخش خصوصی است اشاره کرد و گفت: در حال حاضر، قوانین و مقررات در مجلس به گونهای تصویب میشود که به نفع عدهای خاص است. نمایندگان مجلس به راحتی ردیفهای بودجه را تغییر میدهند تا به نفع کسانی که از آن حمایت میکنند، هدایت شود. در چنین شرایطی، صنعت انرژی و به ویژه بخش پاییندستی آن، از جمله پالایش، پتروشیمی و برق، دچار آسیبهای جدی شده است.
وی در ادامه افزود: این وضعیت باعث شد که یک گروه خاص از نفوذیها در صنعت انرژی ایران به قدرت برسند و از بیتالمال بهرهبرداری کنند، به طوری که حتی برخی از این گروهها توانستند در جهت منافع خود قوانین را تغییر دهند و از این مسیر به سودهای کلانی دست یابند.
برنامه ششم و هفتم توسعه؛ از اهداف تا مشکلات اجرایی
خاقانی همچنین به چالشهای اجرایی برنامه ششم توسعه اشاره کرد و گفت: در برنامه ششم توسعه، هدفگذاریهایی برای صنعت انرژی انجام شده بود که شامل افزایش ظرفیت تولید نفت خام، گاز طبیعی و میعانات گازی بود. اما متاسفانه شاهد بودیم که در طول این سالها، نه تنها این اهداف محقق نشدند، بلکه وزارت نفت و سایر ارگانهای مسئول نتواستند به این اهداف نزدیک شوند. این ضعفها در حالی بود که در برنامه ششم قرار بود راندمان نیروگاهها افزایش یابد، اما در عمل، این مشکلات ادامه یافت.
وی ادامه داد: در حالی که وزیران پیشین صمت و نفت در راستای تحقق این اهداف برنامهای ارائه نکردند، در برنامه هفتم توسعه نیز همچنان مشکلات مشابه ادامه دارد و اکنون باید منتظر ماند تا ببینیم این برنامهها در دولت جدید چگونه پیگیری خواهند شد.
آیا صنعت انرژی ایران نیاز به اصلاحات اساسی دارد؟
خاقانی به لزوم اصلاحات ساختاری در صنعت انرژی کشور تأکید کرد و گفت: ما باید برنامهریزی دقیقی برای اصلاحات اساسی در صنعت انرژی داشته باشیم. به نظر من، یکی از بزرگترین مشکلات ما، نبود یک برنامه جامع و منسجم است که بتواند تمام بخشهای صنعت انرژی را تحت پوشش قرار دهد. اگر بخواهیم صنعت انرژی به درستی توسعه یابد، باید به زیرساختهای آن توجه بیشتری شود و بسترهای مناسب برای سرمایهگذاری در این بخش فراهم گردد.
وی در پایان افزود: در کنار این مسائل، باید روابط بانکی بینالمللی کشور شفاف باشد و ایران بتواند از ظرفیتهای بینالمللی برای توسعه صنعت انرژی استفاده کند. در غیر این صورت، صنعت انرژی ایران همچنان در مشکلات خود غرق خواهد شد.
انتهای پیام/
لینک منبع اصلی خبر
لینک خبر در ارتباط اقتصادی
این خبر توسط موتور ارتباط اقتصادی جمع آوری شده است در صورت مغایرت اطلاع دهید