روستاها در خطر تهی شدن از درون / آیا آینده روستاها روشن است؟
ایسنا/اصفهان عضو هیئت علمی دانشگاه اصفهان گفت: با وجود تمام تلاشهای انجام شده، ما هنوز نتوانستهایم بنیانهای تحولآفرینی در عرصه معیشت، اشتغالزایی و درآمدزایی در روستاها ایجاد کنیم. به همین دلیل، مهاجرت روستاییان به شهرها همچنان بهعنوان یک معضل اساسی باقی مانده است.
در سالهای اخیر، روستاهای ایران با چالشهای متعددی از جمله کاهش جمعیت، مهاجرت گسترده به شهرها و رکود در بخشهای کشاورزی و دامداری روبهرو شدهاند. با این حال، ظرفیتهای گستردهای همچون گردشگری روستایی، صنایع دستی، و بهرهگیری از فناوریهای نوین همچنان در این جوامع وجود دارد.
از اینرو، ایسنا به گفتوگو با اسکندر صیدایی، عضو هیئت علمی گروه جغرافیا و برنامه ریزی روستایی دانشگاه اصفهان نشست و در این گفتوگو تلاش بر آن شد تا با نگاهی به وضعیت فعلی روستاها و تأثیر سیاستهای دولت بر توسعه روستایی، این نکته را بررسی کنیم که چگونه میتوان با بهرهگیری از منابع طبیعی و انسانی، پویایی و اصالت این مناطق را حفظ کرد و از مهاجرت بیشتر جلوگیری نمود. آنچه در ادامه میخوانید مشروح این گفتوگو است.
با توجه به اینکه در حال حاضر روستاها با چالشهای فراوانی از جمله معضل مهاجرت روبرو هستند. فکر میکنید با سیاستها و طرحهایی که در کشور اتخاذ میشود، تا چه اندازه احتمال دستیابی به توسعه روستایی وجود دارد؟
بهعنوان نویسندهای که چندین کتاب در زمینه برنامهریزی روستایی، توسعه پایدار، و مسائل مرتبط با مسکن و معیشت روستایی در ایران به رشته تحریر درآوردهام، لازم میدانم نکاتی کلیدی در خصوص سوال شما مطرح کنم.
ما در کشور خود، سه نوع جامعه رسمی داریم؛ جامعه شهری، جامعه روستایی و جامعه عشایری. هر یک از این جوامع، ظرفیتها و پراکندگیهای مختص به خود را دارند و فعالیتهای عمدهشان در زمینههای مختلفی انجام میشود. جامعه روستایی ما با پراکندگیای وسیع، حدود دو سوم از فضای جغرافیایی کشور را در بر میگیرد و بر اساس آمارهای مرکز آمار، جمعیتی حدود ۲۱ میلیون نفر را در خود جای داده است؛ جمعیتی که حتی از بسیاری کشورهای اروپایی بیشتر است. این جمعیت در حدود ۶۰ هزار نقطه سکونتگاه در کشور پراکندهاند و فعالیتهای اصلی آنان شامل کشاورزی، دامداری و صنایع دستی است.
با توجه به تنوع و پراکندگی جامعه روستایی، چه عواملی باعث ایجاد نابرابری در توزیع منابع و خدمات در این جوامع شده است؟
با نگاهی به اسناد توسعه و برنامههای چشمانداز ۱۴۰۴، و همچنین برنامههای پنجساله توسعه، از جمله برنامه هفتم، درمییابیم که جامعه روستایی ما، همچنان از بسیاری از جنبهها، عدالت و ارزشهایی که استحقاق آن را دارد، دریافت نکرده است. در برنامهریزیها، تخصیص اعتبارات و فراهمسازی زیرساختهای مورد نیاز، نارساییهایی وجود داشته که سبب ایجاد شکافهای عمیق در توسعه روستاها شده است.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی و با تأسیس نهادهایی همچون جهاد سازندگی و بنیاد مسکن، تلاشهای قابلتوجهی برای بهبود وضعیت روستاها انجام شد. خدماترسانی گستردهای که طی دو دهه اول انقلاب به روستاها ارائه شد، به اندازه تمام تاریخ کشور بیسابقه بود و این اقدامات انکارناپذیر است. ما به روستاها راه بردیم، برق و آب رساندیم، مدارس و مساجد ساختیم. با این حال، آنچه که ضامن پایداری و ماندگاری در روستاهاست، تنها ارائه خدمات زیرساختی نیست.
با وجود خدمات زیرساختی گسترده، چرا همچنان پایداری و ماندگاری جمعیت روستایی با چالش مواجه است؟
مشکل اصلی که ما با آن روبهرو هستیم، مسئله پایداری جمعیت در روستاهاست. فراهمسازی فرصتهای شغلی پایدار، معیشت مناسب و درآمدزایی، و همچنین تلفیق دانش روز با نیازهای مردم روستا، از جمله مسائل حیاتی هستند که در این زمینه باید به آنها توجه بیشتری شود. با وجود تمامی تلاشها، ما هنز نتوانستهایم بنیانهای تحولآفرینی در عرصه معیشت، اشتغالزایی و درآمدزایی در روستاها ایجاد کنیم. به همین دلیل، مهاجرت روستاییان به شهرها همچنان بهعنوان یک معضل اساسی باقی مانده است. ما در برابر روستاهایمان، هم از لحاظ عدالت و توازن منطقهای، و هم در ایجاد فرصتهای شغلی و تخصیص منابع مالی، کمکاری کردهایم.
چه راهکارهایی را میتوان برای ایجاد فرصتهای شغلی و جلوگیری از مهاجرت روستاییان به کار بست؟
وقتی صحبت از عدالت و تعادل منطقهای میشود، باید بپذیریم که حق روستاییان در این زمینه رعایت نشده است. جوانان روستایی، با مقایسه وضعیت معیشت و درآمد خود با جوانان شهری، انگیزه بیشتری برای مهاجرت به شهرها پیدا میکنند. جوان نیروی مولد و سازندگی است و خالیشدن روستاها از جوانان، آنها را به کالبدهایی بیروح و خالی از پویایی تبدیل خواهد کرد.
برای حفظ اصالت و پویایی روستاها، ما نیازمند تخصیص منابع اعتباری متناسب با جمعیت روستایی و تمرکز بر صنایع دانشبنیان هستیم. امروزه ما باید بر موضوعاتی همچون ژن گیاهی و جانوری، تولیدات گلخانهای، و همچنین ترکیب دامداری و کشاورزی کار کنیم. فناوریهای نوین همچون کشاورزی هوشمند، صنایع تبدیلی و صنایع دستی، نیازمند حمایت بیشتر هستند و در صورت مدیریت صحیح، میتوانند فرصتهای جدیدی برای توسعه روستایی ایجاد کنند.
به نظر شما، فناوریهای نوین چه نقشی در تحول معیشت و اقتصاد روستایی ایفا میکنند؟
یکی از مهمترین مسائل دیگر، تجهیز روستاها به فناوری اطلاعات و ارتباطات است. ما در عصر فناوری زندگی میکنیم و این امکانات میتواند به روستاییان کمک کند تا تولیدات خود را به بازارهای ملی و جهانی عرضه کرده و درآمد بیشتری کسب کنند. با تقویت شاخصهای دانشبنیانی و فناوری، و همچنین ایجاد اشتغال پایدار، میتوانیم جامعهای پویا، تولیدی و با اصالت در روستاها داشته باشیم.
چگونه میتوان فناوری اطلاعات را به ابزاری موثر در توسعه اقتصادی روستاها تبدیل کرد؟
تهدید اصلی که امروز روستاها با آن مواجه هستند، تهی شدن از درون است. برای حفظ پویایی و اصالت روستاها، ما باید سرمایهگذاری بیشتری در حوزههای مختلف از جمله گردشگری، صنایع تبدیلی و دانشبنیانها انجام دهیم. همچنین، توسعه صنایع دستی و گردشگری در روستاها میتواند زمینهساز اشتغال و درآمدزایی برای روستاییان شود. در نهایت، ما باید بپذیریم که پویایی و اصالت روستاها زمانی حفظ میشود که در آنها فرصتهای اقتصادی و شغلی برای جوانان ایجاد شود. اگر این مسائل حل نشوند، روستاها به کالبدی خالی و بیروح تبدیل خواهند شد.
در جامعه امروزی بیش از پیش شاهد مهاجرت افراد از شهرها به روستاها هستیم. به نظر شما، این امر برای روستاهای ما بیشتر یک فرصت تلقی میشود یا یک تهدید؟
اصطلاحی وجود دارد که به آن «خانه دوم» میگوییم. بسیاری از شهروندان شهری به روستاهای خوش آب و هوا مهاجرت کردهاند و در آنجا خانههای دوم خود را ساختهاند. این پدیده به خودی خود فرصتهایی را برای توسعه گردشگری روستایی فراهم کرده است. با این حال، باید دقت کرد که این مهاجرتها به روستاها آسیبی وارد نکنند و فرهنگ و اصالت روستاها حفظ شود. اگر به درستی مدیریت شود، این موضوع میتواند به نفع اقتصاد روستاها باشد.
انتهای پیام