آخرین اخبار

سفر شگفت انگیز دانش آموزان خراسان شمالی به خانه دوست – اخبار روز کشور

‌خبرگزاری مهر، گروه استان‌ها- محدثه جوان دلویی: قرعه به نام ۱۳ دانش‌آموز دهه هشتادی و نودی افتاد و اصلاً باورشان نمی‌شد که زائر خانه خدا شده‌اند.

روزهای آغازین ماه مبارک رمضان بعد از ۱۰ روز سیر و سلوک معنوی با دست پر و دل‌های امیدوار به خانه برگشتند. خاطرات بسیار زیبایی دارند که گوشه‌ای از آن را در زیر می‌خوانید.

سفر شگفت انگیز دانش آموزان خراسان شمالی به خانه دوست

بسیار لذت بردم

سیدمحمد علوی دانش‌آموز پایه دهم رشته انسانی مدرسه شاهد ۵ علامه امینی شیروان و از آن دست دانش آموزان زرنگ و فعال استان است. او درباره سفر حج عمره می‌گوید: سفر شگفت انگیزی بود و بسیار از این سفر جدید، لذت بردم.

سید محمد ۱۶ ساله از وصف عظمت خانه خدا می‌گوید و ادامه می‌دهد: اولین بار که نگاهم به کعبه افتاد دلم لرزید و چشمانم پراشک شد و همان جا برای ظهور حضرت مهدی (عج)، سلامتی مادر و پدر و مقام معظم رهبری و هر آنکه آرزوی زیارت کعبه را دارد، دعا کردم.

مظلومیت شیعیان

وی اضافه می‌کند: مسجد شجره بسیار زیبا بود و اما در مسجدالنبی بسیار به ایرانی‌ها سختگیری می‌کردند، به طوری که اگر متوجه می‌شدند عکس صفحه اول گوشی‌مان عکس رهبر عزیزمان و شهید سید حسن نصرالله باشد، گوشی را می‌گرفتند. واقعاً شیعه در این مکان معنوی بسیار غریب و مظلوم بود.

سید محمد عنوان می‌کند: خانواده‌ام از اینکه در این سن توانستم به حج بروم، بسیار خوشحال هستند و امیدوارم این سفر بازهم نصیبم شود.

سفر شگفت انگیز دانش آموزان خراسان شمالی به خانه دوست

یک روز دیرتر ثبت نام کردم

محمد رنجبر دانش‌آموز کوشا و ساعی پایه یازدهم رشته ریاضی مدرسه نمونه دولتی دکتر حسابی اسفراین، بسیار خوش صحبت و با جزئیات تمام سفر معنوی‌اش به حج عمره را برایمان به تصویر می‌کشد.

او می‌گوید: شاید باور نکنید من یک روز بعد از اتمام ثبت نام به انجمن اسلامی استان درخواست دادم که ثبت نام کنم که پذیرفتند و توانستم ثبت نام کنم و بعد اعلام کردند که قرعه زائر بیت ا…الحرام شدن به نام من در آمده است.

محمد با هیجان از فراهم کردن سریع مقدمات سفرش می‌گوید و ادامه می‌دهد: با همراهی مادر و پدرم توانستم سریع وسایل سفر را آماده کنم و با کاروان دانش آموزان پسر خراسان شمالی به عمره اعزام شدیم.

وی اضافه می‌کند: پرواز ما بامداد روز دوم اسفند در جده به زمین نشست و فضایی بشدت غمگین داشت و با اتوبوس راهی مدینه شدیم تا رسیدیم، اذان صبح شد و همانجا گفتند در هتل نماز بخوانید و بعد راهی حرم حضرت رسول (ص) می‌شویم.

رنجبر می‌گوید: از هتل بیرون آمدیم پیاده تا قبرستان بقیع دو دقیقه راه داشتیم و غربت عجیب آنجا دلم را می‌فشرد.

وی ادامه می‌دهد: وارد مسجدالنبی شدیم ناگهان همه بچه‌ها به گریه افتادند و اما من در یک حالت بهت‌آور به سر می‌بردم و حواسم بود همین جا خواسته‌هایم را بگو از آقا رسول الله (ص) خواستم سرباز کوچکی برای امام زمان (عج) باشم و نوبت بعد به همراه مادر و پدرم به حج مشرف شوم و سلامتی آن‌ها را آرزو کردم.

سفر شگفت انگیز دانش آموزان خراسان شمالی به خانه دوست

انگشتر امانتی

وی از خاطراتش در این سفر معنوی می‌گوید که یکی از عزیزانم دو انگشتر به من داد تا برایش در حرم نبوی تبرک کنم. یک روز این دو انگشتر را دستم کردم و به زیارت حرم رسول الله (ص) و بعد به قبرستان بقیع رفتم و به هتل برگشتم و بعد هم با بچه‌ها به زیارت دوره رفتیم.

شاید حدود دو روزی گذشت و حواسم نبود یکی از انگشترها از دستم افتاده تا اینکه ناگهان یادم افتاد چرا فقط یک انگشتر در دستم هست؟ سریع به مدیریت هتل مراجعه کردم تا اطلاع بدهم انگشتر گم شده حین صحبت با مسئول مربوطه، با یکی از دانش آموزان خراسان رضوی رفیق شده بودم که صدایم زد محمد بیا باهم برویم بیرون. گفتم انگشترم گم شده امانتی بوده که باید تبرک می‌کردم گفت این انگشتر دستم را ببین؟ دیروز در مسجدالنبی افتاده بود من دیدم به نیت پیدا کردن صاحبش برداشتم و واقعاً خود همان انگشتر بود.

محمد رنجبر می‌خندد و ادامه می‌دهد: در این سفر پرخاطره بازهم کفش‌هایم را گم کردم آن هم در مسجدالحرام. اما بگذارید ماجرای رفتن از مدینه را بگوییم بعد برویم سروقت گم شدن کفش‌هایم.

وی ادامه می‌دهد: روز خداحافظی از مدینه واقعاً سخت بود و هر آنکه رفته فقط می‌داند من چه می‌گوئیم با گریه سفرمان آغاز شد وبا گریه هم به اتمام رسید و راهی مسجد شجره برای محرم شدن شدیم.

رنجبر می‌گوید: به دلیل سخت گیری های مأموران باید هر ۳یا۴نفر وارد مسجد می‌شدیم و اعمال را به جا می‌آوردیم و عوامل کاروان منتظر ماندند تا همه ما بتوانیم اعمال را انجام دهیم و در آنجا نماز مغرب و عشا را خواندیم.

پوشیدن لباس احرام بار سنگینی بر دوشم گذاشت

او عنوان می‌کند: پوشیدن لباس احرام یعنی بار بزرگ گناه نکردن بر شانه‌هایم نشست و اصلاً حال عجیبی داشتم مدام حس داشتن مسئولیت سنگین احساس می‌کردم.

محمد به قول خودش گوشی باز حرفه‌ای است. اما از مسجد شجره به بعد تصمیم می‌گیرد، گوشی را کنار بگذارد و می‌گوید: از ترس اینکه نکند چهره‌ام را روی صفحه گوشی ببینم دیگر سراغش نرفتم و تسبیحی در دستم داشتم و ذکر می‌گفتم. ساعت ۵ صبح به هتل در مکه رسیدیم که از سوی بعثه مقام معظم رهبری مورد استقبال قرار گرفتیم و بعد از نماز و صبحانه راهی بیت الله الحرام شدیم.

از او درباره اولین زیارت بیت ا…الحرام می‌پرسم که پاسخ می‌دهد: بازهم همه بچه‌ها اینجا گریه می‌کردند. معاون فرهنگی کاروان می‌گفت هر که اینجا ده بار خدا را صدا بزند و به سجده برود و ۳ دعا کند برآورده می‌شود. من همچنان مات و مبهوت عظمت کعبه شده بودم و بازهم همین جا در سجده خواستم سرباز کوچکی برای امام زمانم (عج) باشم.

سفر شگفت انگیز دانش آموزان خراسان شمالی به خانه دوست

کفش‌هایم کو؟

او از ماجرای گم شدن دمپایی‌های مخصوصش می‌گوید که آن هم امانتی بود، رفته بودیم طواف و بعد پشت مقام حضرت ابراهیم (ع) نماز بخوانم بعد از نماز دیدم ساک مشکی کفش‌هایم داخلش بود نیست هرچه گشتم ندیدم، مدیر کاروان می‌گفت هر که اینجا کفش گم کند مجدد بر می‌گردد. خلاصه سعی صفا و مروه رفتم و اذان ظهر برای نماز به مقام ابراهیم برگشتیم که یکی از بچه‌ها صدا زد محمد بیا این هم کفش‌هایت. هم خنده‌ام گرفته بود وهم متعجب که چطور هرچه گشتم آن‌ها را پیدا نکردم.

بهترین هدیه

او ادامه می‌دهد: این ۱۰ روز برایم به اندازه یک روز گذشت و حتی با وجود تأخیر در پرواز یک بار دیگر زیارت بیت االله الحرام نصیبمان شد و بازهم دوست داشتم پرواز به تأخیر بیفتد و دوباره زیارت برویم.

محمد حسام ایزانلو دانش آموزی که هدیه سفر عمره را از امام جمعه بجنورد به دلیل حضور پرشور در اعتکاف دانش آموزی گرفته بود هم راهی زیارت حرم آل الله شد. توفیقی پیش آمد در نیمه شبی که در مدینه و در جوار حرم نبوی (ص) بود با او صحبت کردیم.

او از حس قشنگش می‌گوید و موقع صحبت بغض می‌کند و اشک در چشمانش جمع می‌شود.

محمد حسام می‌گوید: خدا را بخاطر این هدیه زیارت در بهترین نقطه زمین که مکه و مدینه هست روزیم کرده شکر می‌کنم.

از آرزوهایش می‌پرسم که پاسخ می‌دهد: آرزوی سلامتی و فرج امام زمان (عج) و عاقبت بخیری خودم، رزق حج تمتع را از خدا آرزو کردم و دعا برای سلامتی و موفقیت و سربلندی رهبر عزیزمان و مردم عزیز ایران که با حضور در راهپیمایی ۲۲ بهمن دل رهبر عزیز تر از جان را خوشحال کردند، را دارم.

وی از غربت مدینه و قبرستان بقیع می‌گوید و ادامه می‌دهد: این غربت خیلی سوزناک و جان‌سوز هست و تا از نزدیک با چشمان سر نبینی مظلومیت و غربت پیامبر (ص) و ۴ امام عزیز را نمی‌توانید درک کنید.

سفر شگفت انگیز دانش آموزان خراسان شمالی به خانه دوست

دانش آموزان دهه هشتادی خراسان شمالی ماه رجب و شعبان شگفت انگیزی داشتند، با اعتکاف پرشورشان همگان را به تحسین واداشتند و حالا هم با سفر معنوی شأن به مدینه و مکه نگاهمان را تغییر دادند که به فرموده مقام معظم رهبری دهه هشتادی‌ها انقلاب را به اوج می‌رسانند.

لینک منبع اصلی خبر

لینک خبر در ارتباط اقتصادی

این خبر توسط موتور ارتباط اقتصادی جمع آوری شده است در صورت مغایرت اطلاع دهید

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا