آخرین اخبار

سنت‌ قزوینی‌ها در ماه میهمانی خدا از گذشته تا امروز

محمدعلی حضرتی در گفت‌وگو با ایسنا در خصوص سنت‌های ماه مبارک رمضان، اظهار کرد: ماه رمضان فرصتی برای پالایش روح و جان است. همان‌طور که حضرت مولانا می‌فرماید و استاد شجریان پیش از دعای ربنا ابیاتی از آن مثنوی را خوانده است که: «یک دهان بستی دهانی باز شد/ تا خورنده لقمه‌های راز شد» مردم با روزه گرفتن، با پرهیز و امساک از خوردن و آشامیدن در ساعات مابین اذان صبح تا اذان مغرب در حقیقت آمادگی پیدا می‌کردند برای اینکه روح و جانشان از رازهای معنوی برخوردار شود و کشف و شهودی روحانی حاصل کنند.

وی افزود: در گذشته‌های بسیار دور در شب اول ماه که در اصطلاح به آن شب نیت هم می‌گفتند، برای سحری برخاسته و نیت می‌کردند، از خدا هم قدرت می‌خواستند که بتوانند این ماه رمضان را به اعمال و عباداتش بپردازند. در گذشته‌های دور آن‌طور که پدرانمان نقل می‌کنند در ماه رمضان همه از کاسب، کارگر، مرد، زن، پیر و جوان سعی می‌کردند که «خوب» باشند اگر پیش از آن به خلاف یا رفتار ناپسندی دچار بودند سعی می‌کردند در ماه رمضان رفتاری کنترل‌ شده و شایسته داشته باشند، آن‌طور که با ماه خدا سازگاری داشته باشد.

حضرتی تصریح کرد: فروشنده‌ها کم‌فروشی نمی‌کردند، کسی کمتر غیبت و دروغ و تهمت می‌شنید، کسی به احدی ظلم نمی‌کرد و سعی می‌کردند که با آمادگی کامل به ماه رمضان ورود کنند و آن پالایش و کاتارسیسی که برای بشر متصور است در ماه مبارک رمضان حاصل کنند و مهیای درک جشن بزرگ فطر و فطرت باشند، به همین جهت می‌رفتند از کسانی که احیاناً موجب آزردگی‌شان شده بودند طلب حلالیت و رضایت می‌کردند و خودشان هم در دلشان معمولاً کسانی را که در حق آن‌ها ستمی کرده بودند، می‌بخشیدند و با صمیمیتی شفاف و دوست‌داشتنی به ماه مبارک رمضان وارد می‌شدند.

وی افزود: سنت خانه‌تکانی یکی از سنت‌های گذشته است که این کار را همان‌طور که در پیش از نوروز، انجام می‌دادند، در هفته‌های پایانی ماه شعبان و قبل از رسیدن ماه رمضان برای خانه‌ها انجام می‌دادند. با همان مدل و الگوی فکری و فرهنگی که در خانه‌تکانی پیش از نوروز داریم که هر بدی، هر اخلاق زشت، هر کدورت و کینه‌ای که در دل‌هایمان هست با خانه‌تکانی از خانه دل و روحمان دور کنیم، با همان الگو و مدل در ماه رمضان هم این کار را انجام می‌دادند؛ در واقع هم ظاهر خانه‌هایشان را می‌آراستند و از زشتی‌ها، ناپاکی‌ها و آلودگی‌ها پاک می‌زدودند و هم باطن خودشان را برای حضور در ضیافت الهی مهیا می‌کردند. در دهه‌های اخیر این سنت به نظافت مساجد و خانهٔ خدا نیز راه یافته است.

بیدار کردن برای سحری با دهل

حضرتی گفت: مردم برای روزه‌داری ناگزیرند که هنگام سحر غذایی بخورند، در غالب سرزمین‌های اسلامی و از گذشته‌های بسیار دور، پیش از صفویه و در دوره پایتختی قزوین در عهد صفوی، بیدار کردن سحرگاهی با نواختن دهل همراه بوده است؛ مولانا در مثنوی شریف در حکایاتی که دال بر همین معناست به این آیین اشاره کرده؛ البته این سنت هنوز در بسیاری از شهرهای نیمه جنوبی ایران در استان‌های بوشهر، جنوب استان فارس ـ حوالی لار و خنج ـ بندرعباس، جنوب کرمان، سیستان و بلوچستان، خراسان جنوبی و بیرجند، پابرجاست و عده‌ای نیمه‌شب دهل می‌نوازند و مردم را برای صرف سحری بیدار می‌کنند.

این پژوهشگر قزوینی بیان کرد: اما در قزوین تقریباً پس از دوره صفوی، این کار را با در کردن توپ انجام می‌دادند و توپ سحر و توپ افطار بسیار معروف بوده و در حقیقت وسیله‌ای برای بیدار کردن مردم و صرف سحری به‌شمار می‌آمده؛ البته در نیمسال دوم که درها بسته بوده و امکان داشته کسی متوجه در کردن توپ نشده باشد (البته ضرب‌المثل آن هم معروف است و می‌گویند فلانی خوابش آن‌قدر سنگین است که توپ هم در کنند بیدار نمی‌شود) در این زمان همسایه‌ها معمولاً می‌رفتند نگاه می‌کردند اگر چراغ‌ خانه خاموش بود همسایه را از خواب بیدار می‌کردند که برخیزند و هم به عبادت و مناجات مشغول باشند و هم صرف سحری داشته باشند. 

وی ادامه داد: البته در سال‌های اخیر، شاید مثلاً از حدود دهه چهل به بعد برای اینکه کسی در هنگام سحر خواب نماند بیدار کردن با تلفن یا ساعت زنگ‌دار هم مرسوم شده است، برای صرف سحر خانواده‌ها حتی بچه‌های خردسال که از روزه‌داری معاف بودند را بیدار می‌کردند برای اینکه معتقد بودند فیض سحرگاهی بسیار مهم و برجسته است و سزاوار است کودکان هم از این فیض بهره‌مند باشند.

حضرتی با بیان اینکه مردم قزوین به زیارت رفتن در ماه رمضان مقید بودند، خاطرنشان کرد: آستانه امامزاده حسین (ع)، پیغمبریه و امامزاده صالح‌بن حسن مجتبی (ع)، آستانه امامزاده اسماعیل (ع)، سلطان سیدمحمد (ع)، امامزاده علی (ع)، آمنه خاتون (س)، حلیمه خاتون (س)، زبیده خاتون (س) و بی‌بی شهربانو (س)، زیارتگاه‌های شهر قزوین بودند که بسیاری در ماه مبارک رمضان خودشان را به این امامزاده‌ها می‌رساندند.

وی گفت: برخی معتقد بودند که نماز خواندن در پنج مسجد، برخی هفت، برخی ۱۲، برخی ۱۴ و برخی ۳۰ مسجد و عده‌ای ۴۰ مسجد را در دل نیت می‌کردند و می‌رفتند و معتقد بودند که در روز قیامت این چهل موضع شهادت می‌دهند که ما برای خدا بندگی کردیم، سر به خاک گذاشتیم و در آنجا عبادت خدا را به جای آوردیم.

این پژوهشگر قزوینی اظهار کرد: از سنت‌های دیگری که در ماه رمضان بین مردم رواج داشته ختم قرآن است که اکنون هم وجود دارد؛ هر روز یک جزء قرآن خوانده می‌شد، این سال‌ها هم شاهد رونق جلسات جمع‌خوانی هستیم که قرائت ۳۰ جزء قرآن در ۳۰ شب یا ۳۰ روز ماه رمضان انجام می‌شود، مجالس وعظ و تفسیر هم بسیار پررونق بودند، در مسجد جامع عتیق و سلطانی، واعظان و مفسران برجسته جلسات تدریس داشتند.

نقالی و رفتن به زورخانه در ماه رمضان

وی افزود: جلسات نقالی هم در قهوه‌خانه‌ها برگزار می‌شد، آن زمان که سریال‌های تلویزیونی نبود مردم بعد از افطار به قهوه‌خانه‌ها می‌رفتند و تا نیمه‌شب‌ها پای نقل مرشدهای سخنور و برجسته می‌نشستند و معمولاً در ماه رمضان افسانه‌ها و حکایات مذهبی گفته می‌شد، مثل «حمزه‌نامه»، «حمله حیدری»، گاهی اوقات «مختارنامه» و البته برای گویندگان مبتدی و مرشدهایی که تازه داشتند نقالی می‌کردند.

حضرتی بیان کرد: مردم در گذشته معمولاً با آب گرم و ولرم روزه‌شان را باز می‌کردند، گاه بر سر سفره‌های افطار از شیربرنج یا شله‌زرد به همراه حلوا، به‌خصوص در نیم‌سال دوم از حلوا استفاده می‌کردند که گرم باشد و بتواند بدن را در مقابل سرمای زمستانی مقاوم کند. برخی با گل‌گاوزبان روزه خود را باز می‌کردند، معمولاً همراه گل‌گاوزبان، دُیماج یا نان و پنیر مصرف می‌شد. برخی از خانم‌های باسلیقه و در عین حال برخوردارتر، شب‌ها در هنگام افطار از «فرنی» یا «مشکوفی» استفاده می‌کردند. مشکوفی ترکیبی بود از شیر و نشاسته و قند بادام و زعفران و شکر که آن را با خلال پسته و بادام هم تزئین می‌کردند ضمن اینکه فرنی را نیز با خلال پسته و بادام تزئین می‌کردند.

وی ادامه داد: در ماه مبارک رمضان گل‌گاوزبان و دمنوش‌های دیگر مثل بابونه و آویشن مصرف می‌شده و زولبیا و بامیه و پشمک در این ماه رونق داشته است؛ معروف است که حتی مثلاً مظفرالدین‌شاه دلش تنگ می‌شده و می‌گفته: «ماه رمضان هم نیامد که ما یک زولبیا بامیه سیر بخوریم!». شربتی، انواع شیرینی‌ها در هنگام افطار یا بعد از افطار صرف می‌شده و در سحرگاه غذاهای سنگین نمی‌خوردند که آمادگی روزه‌داری داشته باشند.

این پژوهشگر قزوینی تصریح کرد: یکی دیگر از سنت‌هایی که در ماه رمضان در قزوین بسیار متداول بوده رفتن به زورخانه است. بعد از افطار هم مردم عادی و به‌خصوص ورزشکاران مقید بودند که خودشان را به زورخانه‌ها برسانند، با ضرب و زنگ مرشدهای چیره‌دست و خوش‌صدا ورزش کنند، ورزشی که با ذکرهای مذهبی و معنوی آمیخته بود. زورخانه‌های قزوین در حقیقت میزبان پهلوانان نامی و برجسته بودند. گاهی اوقات حتی پهلوانانی از شهرهای مجاور به‌خصوص تهران می‌آمدند تا شب‌های ماه رمضان در زورخانه‌های قزوین ورزش کنند.

وی گفت: عده‌ای هم به بازی‌های شبانه در ماه رمضان می‌پرداختند. بازی‌هایی که بین جوان‌ها، نوجوان‌ها بسیار متداول بود بازی‌هایی مثل گل یا پوچ؛ در گروه‌های بالای ۲۰ نفره ۲ تیم می‌شدند و گل یا پوچ بازی می‌کردند. تُرنابازی، شاه وزیر، بتراش، «لب لب لب تو لب لب من باقالی به چند من» و بازی‌هایی از این دست که متأسفانه بسیاری از آن‌ها الان دچار فراموشی و نابودی شده‌اند و به جای آن‌ها بازی‌های بعضاً مخرب مجازی متداول شده است، البته تقریباً در دهه ۶۰ فوتبال شبانه هم رواج پیدا کرد؛ هیئت‌های فوتبال در ماه رمضان به سمت سامان دادن این بازی‌ها رفتند که در قالب فوتسال جام محلات و بعد جام رمضان برگزار شد.

حضرتی گفت: یکی از سنت‌های نیمه ماه رمضان این بود که شب ولادت امام حسن مجتبی (ع) خیلی‌ها پنهانی به نانوایی‌ها به‌خصوص جنوب شهر می‌رفتند و در واقع تنورشان را می‌خریدند و می‌گفتند که به برکت این شب شما نان مجانی و صلواتی به مردم بدهید. عده‌ای هم این کار را در شب قدر دنبال می‌کردند، به قصاب‌ها پول می‌دادند به‌خصوص برای افراد کم‌توان و کم‌بضاعت، که خانواده‌های نیازمند با حفظ آبرو و شخصیت اجتماعی‌شان بتوانند گوشت و نان مجانی دریافت کنند. چه خوب است که این سنت ادامه پیدا کند و کسانی که برخوردار هستند به افراد ضعیف و ناتوان از نظر مالی، کمک کنند که این فاصله‌ها آن‌قدر عمیق نشود.

این پژوهشگر قزوینی در پایان خاطرنشان کرد: در شب قدر قزوینی‌ها هم سنت قرآن به سر گرفتن و عزاداری برای امیرالمؤمنین (ع) انجام می‌شود و در شب بیست‌وهفتم ماه رمضان که معتقد بودند که شب قتل ابن ملجم است جشن می‌گرفتند؛ جشن‌هایی که با برخی نذری‌ها، از جمله نذر کله‌پاچه آمیخته می‌شد.  قزوینی‌ها معمولاً در شب بیست‌وهفتم ماه رمضان کله‌پاچه می‌خوردند و از مجازات ابن ملجم اظهار شادمانی می‌کردند؛ برخی هم به دادن کله‌پاچه نذری به صورت پخته و خام به دوستان و آشنایان مبادرت می‌کردند که کم و بیش این سنت همچنان ادامه دارد.

انتهای پیام

لینک منبع اصلی خبر

لینک خبر در ارتباط اقتصادی

این خبر توسط موتور ارتباط اقتصادی جمع آوری شده است در صورت مغایرت اطلاع دهید

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا