آخرین اخبار

شما صداقت دارید و نمی‌گویید «ملت آسوده بخوابید که ما بیداریم» اما من به سیستم بروکراسی کشور مشکوکم



به گزارش اقتصاد آنلاین، محمد فاضلی جامعه شناس در روزنامه ایران نوشت: سؤالاتم را اتفاقاً می‌خواهم از نقاط قوت آن گفت‌وگوی تلویزیونی بپرسم و بنابراین ابتدا باید خیلی مختصر نقاط قوت آن ‌را ذکر کنم.

یک- آقای پزشکیان! شما تلاش نکردید ناترازی‌ها را پنهان کنید. این البته عقلانی‌ترین کار است. اما خب ما عادت کرده‌ایم شاهد گفت‌وگوهای مقاماتی باشیم که بسیار سعی می‌کردند تا چیزهایی را پنهان کنند، حتی اگر آشکارتر از روز روشن باشد.

دو- آقای پزشکیان! شما یک واقعیت دیگر هم گفتید که ما به شنیدن آن از زبان مقامات عادت نداریم. گفتید «با اعداد که نمی‌شود دعوا کرد.» باور کنید این برای ما که شاهد بوده‌ایم بسیاری نه فقط با اعداد دعوا کرده‌اند، بلکه اعداد را به نحوی شکنجه کرده‌اند تا از آنها اعتراف بگیرند، خیلی هم غیرعجیب نیست. تصور می‌کنم شما سعی کردید اعداد را شکنجه نکنید تا به موفقیت‌تان اعتراف کنند.

سه- آقای پزشکیان! شما وعده ندادید. وضع اقتصاد، جامعه و سیاست البته چنان آشفته است که عقلا همین کار را می‌کنند و وعده بالاخص از نوع سر خرمن آن نمی‌دهند و شما هم همین کار را کردید.

چهار- آقای پزشکیان! حداقل برداشت من این بود که شما نمی‌گویید «ملت آسوده بخوابید که ما بیداریم.» البته جایگاه و وظایف شما ایجاب می‌کند که نگرانی ایجاد نکنید اما خب نمی‌شود آن‌ همه از ناترازی، نبود پول، مطالبات پرستاران و بازنشستگان، اقدامات ضدامنیتی از ابتدای شروع به کار دولت و غیرقابل اجرا بودن قانون حجاب و عفاف گفت و هیچ نگرانی ایجاد نکرد. از در و دیوار گفت‌وگوی شما می‌بارید که باید نگران بود، خیلی هم باید نگران بود حتی اگر خود شما به صراحت نگویید.

آقای رئیس‌جمهوری پزشکیان! همین چهار نکته کفایت می‌کند تا معتقد باشم در آن گفت‌وگو در حد مقدورات خوب بودید. فکر کنید مثلاً از 40 سال پیش هیچ مقام مسئولی تلاش نکرده بود ناترازی‌ها را پنهان کرده و زیر فرش‌های متعدد جارو کند؛ اعداد را شکنجه نکرده بود تا به موفقیت‌های او اعتراف کنند؛ وعده‌های سر خرمن نداده بود و سرکنگبین وعده‌ها صفرای ناترازی‌ها را نفزوده بود و دائم به ملت نگفته بود شما آسوده بخوابید که ما بیداریم و خودش را در هیبت قهرمان توده‌ها جا نزده بود؛ الان وضع بهتر نبود؟

من البته معتقد نیستم که در دنیای سیاست عمومی «ماهی را هر وقت از آب بگیری تازه است.» بلکه درست برعکس گاهی اوقات ماهی صیدشده از دریای سیاست عمومی، آنقدر دیرهنگام صید می‌شود که دیگر بوی گند گرفته و به هیچ دردی نمی‌خورد. اما بالاخره شما سنگ بنای مقام مسئولی را بنا نهاده‌اید که قرار است پنهان‌کار ناترازی، شکنجه‌گر اعداد، دهنده وعده‌های سر خرمن و منادی آسودگی‌های فریبنده توده‌ها نباشد. اینها را به فال نیک می‌گیرم و فقط چند سؤال می‌پرسم. تصور می‌کنم راه و رسم جدید بدون پاسخ دادن به این سؤالات ناقص و بدون اثربخشی کافی باشد.

آقای رئیس‌جمهوری! عمده مقامات در جمهوری اسلامی ایران اصلاً با کلمه «چگونه» میانه خوبی ندارند و در عوض تا دل‌تان بخواهد به «باید» عشق می‌ورزند. اکثریت مردم که بایدها را خوب می‌شناسند. اگر سیاستمداران دائم بگویند باید رشد اقتصادی تقویت شود، باید تورم مهار گردد، باید مسأله آب حل شود، باید ناترازی‌ها را درمان کنیم، در اصل هیچ حرف مفیدی نزده‌اند. آنان انتخاب یا نصب نشده‌اند تا از این بایدها تعیین کنند، بلکه در آن جایگاه قرار گرفته‌اند تا چگونه محقق شدن این بایدها را شناسایی و تشریح کرده و الزامات سیاسی و اجتماعی آنها را محقق سازند.

آقای رئیس‌جمهوری! وقتی سؤال درباره «چگونه» رسیدن به بایدها مطرح می‌شود، باید از «روش انجام کار» حرف زد. من تا آنجا که به یاد دارم هیچ رئیس‌جمهوری در ایران از «سیاست‌گذاری مبتنی بر شواهد»(Evidence based policy making) سخن نگفته است و البته شما بارها به زبان آورده‌اید. وقتی این عبارت را از شما می‌شنویم، انتظار داریم روش انجام این کار و تفاوتی را که نسبت به گذشته ایجاد می‌کند، برای مردم توضیح دهید. اگر «سیاست‌گذاری مبتنی بر شواهد» هدف شماست، باید خود شما در رأس هیأت دولت و بقیه وزرا هم نشانه‌هایی از روش‌مندی در شناسایی، تعریف، تجزیه و شکافتن مسأله‌ها و فراهم کردن ملزومات حل آنها را در سخن و عمل بروز دهند.

آقای رئیس‌جمهوری! وقتی می‌گویید چند گروه جلساتی تشکیل داده و برنامه‌هایی آماده کرده‌اند، من از خودم می‌پرسم این گروه‌ها فقط با جلسه تشکیل دادن برنامه طراحی کرده‌اند؟ یا اسناد و شواهد و مدارک و روش‌مندی خاصی در میان بوده است؟ اگر قرار بود با جلسه تشکیل دادن به برنامه خوب برسیم که در این چند دهه رسیده بودیم. اگر هم اسناد و مدارک و شواهدی در میان بوده پس چرا هیچ رد و نشانی از آنها در عرصه عمومی و حتی نخبگانی مطرح نیست؟

آقای رئیس‌جمهوری! من از آن لحظه اولی که 11 سال پیش شما را در جلسه‌ای در مرکز بررسی‌های استراتژیک ریاست جمهوری و به هنگام بررسی طرح تحول سلامت دیدم و تا 11 سال بعدش که در خردادماه امسال فقط در دو جلسه شما را ملاقات کردم، جز صداقت در شما ندیدم.

اما من به توانمندی و سلامت آن بوروکراسی که به اتکای آن می‌خواهید مسأله‌ها را حل کنید، مشکوکم. این بوروکراسی راه‌های سر کار گذاشتن را خوب بلد است. از این می‌ترسم که سیاستگذاری مبتنی بر شواهد شما را به مسلخ ببرند.

شما با اخلاق حسنه شخصی نمی‌خواهید دروغ بگویید، وعده سر خرمن نمی‌دهید و اعداد را شکنجه نمی‌کنید. اما این بوروکراسی قول نداده که همین کارها را در مقابل شما انجام ندهد. برعکس، به شما وعده سر خرمن می‌دهد، اعداد را شکنجه می‌کند، تمام ناترازی‌هایش را پنهان می‌کند و به شما می‌گوید خیال رئیس‌جمهوری راحت، حل می‌کنیم. می‌شود با این عادات کشورسوز بوروکراسی مقابله کرد.

یک راه این است که بپرسید چگونه و وعده‌ها، راهنمایی‌ها و روش‌هایی را که بوروکراسی پیشنهاد می‌کند، در معرض داوری تخصصی قرار دهید. بعید است بوروکراسی از چیزی بترسد، اما بوروکراسی را یارای آن نیست که در درازمدت جامعه نخبگانی و افکار عمومی  را سر کار بگذارد.

لینک منبع اصلی خبر

لینک خبر در ارتباط اقتصادی

این خبر توسط موتور ارتباط اقتصادی جمع آوری شده است در صورت مغایرت اطلاع دهید

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا