اقتصاد بین الملل

ظهور قدرت جدید در بازار تجارت غذایی جهان



به گزارش خبرنگار مهر، به مناسبت برگزاری مذاکرات اتاق‌های مشترک ، برزیل و آمریکای لاتین با موضوع ، حسین شیرزاد، تحلیلگر توسعه کشاورزی در یادداشتی اختصاصی برای مهر نوشت؛

توازن میان دیپلماسی غذایی، دیپلماسی آب، خودکفایی فضامحور (نه منبع‌محور) و مدیریت انعطاف‌پذیر زنجیره‌های ارزش، هسته اصلی استراتژی امنیت غذایی کشور ایران در یک دهه آینده خواهند بود تا ضمن تکیه بر توانمندی‌های تولید ملی، ریسک‌های متنوع و متکثر واردات مواد غذایی را که در نهایت خارج از کنترل است، با رعایت ضوابط و تنظیمات زیست محیطی مدیریت کند. این «پروبلماتیک» می‌تواند مستلزم تقویت لجستیک غذا، همکاری در پیمان‌ها و نهادهای چندجانبه منطقه‌ای و جهانی باشد تا منظومه امنیت غذا را انعطاف‌پذیرتر و پذیرای منافع واردکنندگان مواد غذایی کند. حفظ سیستم تجارت چندجانبه مواد غذایی و اجتناب از انواع محدودیت‌های صادراتی که در طول بحران جهانی غذا در سال‌های اخیر رخ داده، الزامات فوری هستند.

در حال حاضر ترکیه، افغانستان، عراق، آذربایجان از کشورهایی محسوب می‌شوند که برای تأمین منابع آبی مطمئن و نیازهای تغذیه‌ای پایدار جمعیت خود با ایران رقابت می‌کنند، این رقابت منجر به افزایش اصطکاک‌های ژئوپلیتیکی می‌شود و مناطقی را که دارای آب یا مازاد مواد غذایی سالم تولید می‌کنند، در مزیت مشخصی قرار می‌دهند. حتی کمبود و اختلالات زنجیره تأمین باعث تحولات ژئوپلیتیکی می‌شود. رشد مواد غذایی مغذی به دلیل اختلالات آب و هوایی نیز به طور فزاینده‌ای چالش برانگیز خواهد شد.

ما در جهانی زندگی می‌کنیم که در حال حاضر با کاهش زمین‌های زراعی و اثرات تغییرات آب و هوایی مواجه هستیم. به عنوان مثال، تخریب زمین در حال حاضر بهره‌وری ۲۳ درصد از زمین‌های کشاورزی جهان را کاهش داده و بیش از ۵۷۷ میلیارد دلار از تولید سالانه کشاورزی در معرض خطر از دست دادن گرده افشان‌ها است. انتظار می‌رود تولید جهانی غذا با تغییرات اقلیمی ۸ درصد کمتر رشد کند. همچنین انتظار است بازده میوه‌ها و سبزیجات تحت سناریوی تغییرات آب و هوایی تا ۶ درصد کاهش یابد.

یکی از مسائل اصلی این است که آیا می‌توان غذا را با موفقیت به عنوان یک ابزار ترکیبی برای گسترش نفوذ و به دست آوردن متحدان، تسلیحاتی کرد. بنابراین، مهم این نیست که چگونه ژئوپلیتیک بر امنیت غذایی تأثیر می‌گذارد، بلکه این است که چگونه امنیت غذایی بر ژئوپلیتیک تأثیر می‌گذارد. آیا این به اصطلاح تقابل «شمال جهانی» در مقابل «جنوب جهانی» خواهد بود؟ یا چنین ساده‌سازی کافی نخواهد بود، زیرا تنش‌های ژئوپلیتیکی، ما را به مسیر زنجیره‌های تأمین متنوع‌تر، سرمایه‌گذاری بیشتر در تولید محلی و توسعه قوانین و مکانیسم‌های بین‌المللی جدید سوق می‌دهد؟

ظهور قدرت جدید در تأمین امنیت غذایی جهان

بدون تردید در آینده، چالش‌های مربوط به اختلالات زنجیره تأمین ناشی از اقلیم و سوءتغذیه منجر به افزایش ناآرامی و بی‌ثباتی ژئوپلیتیکی می‌شود. همان‌گونه که در طول همه‌گیری، شاهد بودیم که کشورها برای مبارزه با تورم غذا، قیمت‌گذاری، با نادیده گرفتن موافقت‌نامه‌های تجاری طولانی‌مدت و تهدید اتحادهایی ژئوپلیتیکی، منابع غذایی را احتکار و صادرات خویش را یا محدود و یا متوقف کرده بودند. از زمان همه‌گیری، زنجیره‌های تأمین جهانی در نتیجه تغییر روابط بین‌المللی دچار نوسان شده است؛ بازگشت ترامپ، جنگ تجاری ایالات متحده و چین، جنگ روسیه و اوکراین و تجدید خصومت‌ها بین اسرائیل غاصب و حماس و درگیری‌ها در لبنان و سوریه و حضور داعش در عراق، مسئله حوثی‌ها و مصائب طالبان در افغانستان، ترکیبی از این عوامل – بحران مهاجران، سوءتغذیه و اختلال در زنجیره تأمین ناشی از بدتر شدن تغییرات آب و هوایی – نیاز فوری به تأمین مواد غذایی مطمئن‌تر در وضعیت سیاسی پرنوسان‌تری ایجاد کرده است. از سوی دیگر اینکه حکمرانی ضعیف بر ظرفیت کشورها برای یک واکنش سیاسی مناسب و پاسخگویی به بحران‌های ادواری غذایی تأثیر منفی می‌گذارد.

در این میان رابطه با آمریکای لاتین برای تعدیل بحران‌های مقطعی غذایی امری مؤثر محسوب می‌شود. آمریکای لاتین با پتانسیل تولید انبوه، روابط تجاری ایجاد شده با بزرگترین اقتصادهای جهان و منبع قوی نیروی کار، نقشی اساسی در رسیدگی به کمبود غذا در جهان ایفا می‌کند. اما در این برهه زمانی، آمریکای لاتین به طور منحصر به فردی، موقعیت خود را به عنوان یک تأمین کننده جهانی گوشت، علوفه، میوه و سبزیجات ارتقا می‌دهد. این منطقه در حال حاضر یک ابرقدرت کشاورزی صنعتی است که حدود یک‌چهارم صادرات جهانی محصولات کشاورزی و شیلاتی را به خود اختصاص داده است. این منطقه دارای بیشترین سرانه زمین کشاورزی و آب در دسترس است و تنها با داشتن ۱۵ درصد از مساحت زمین، ۲۹ درصد بارندگی جهانی را دریافت می‌کند و ۳۳ درصد از منابع تجدیدپذیر در دسترس جهانی را در اختیار دارد. همچنین ۴۰ درصد از آب شیرین جهان را ذخیره می‌کند.برای آمریکای لاتین با مجموع نیروی کار بیش از ۳۰۰ میلیون نفر، همه چیز فراهم است تا ظرفیت رو به رشد منطقه را منجنیق کند.

بر اساس داده‌های آمریکای لاتین و عملکرد تاریخی تولید و صادرات جهان از ۲۰۱۰ تا ۲۰۲۰ و تا سال ۲۰۵۰ میلادی، آمریکای لاتین می‌تواند از هر ۵ میوه و سبزی ۲ تا ۳ میوه را در سطح جهان عرضه کند. در این منطقه، ظرفیت تولید و مزیت ژئوپلیتیکی توأمان وجود دارد.

بسیاری از میوه‌ها و سبزیجاتی که منطقه خاورمیانه تولید می‌کند به دیگر بازارهای ژئوپلیتیکی مهم از جمله ایالات متحده، اتحادیه اروپا و چین صادر می‌شود. در واقع، بیش از ۶۰ درصد از کل تولید مکزیک به ایالات متحده صادر می‌شود. به عبارت دیگر، در جهانی با جمعیت بیشتر و ناامنی غذایی، آمریکای لاتین در حال حاضر به عنوان یک سبد میوه برای قدرتمندترین شرکای تجاری جهان عمل می‌کند. آمریکای لاتین هیچ وفاداری، پیمان یا لطف خاصی با هیچ یک از اقتصادهای بزرگی که در حال حاضر برای تسلط جهانی در تلاش هستند، ندارد. به عبارت دیگر، آمریکای لاتین یک شریک امن و قابل اعتماد است که علاقه و توانایی شروع جنگ‌های بین‌المللی را ندارد. حال اگر این بی طرفی به خوبی مدیریت شود، قدرت چانه‌زنی و فرصتی گسترده‌تر برای استفاده از وابستگی بزرگ‌ترین اقتصادهای جهان به آمریکای لاتین در زمینه ژئوپلیتیک ایجاد می‌کند.

در دنیای واقعی در جهانی که برای برآوردن نیازهای غذایی رو به رشد مردمش به چالش کشیده شده است، آمریکای لاتین موقعیت بسیار خوبی دارد؛ علاوه بر این، بسیاری از کشورهای آمریکای لاتین نیاز مبرم به کود اوره داشته همچنین، سطح خوبی از مکالمه زبان انگلیسی را می‌دانند؛ قابلیت دیگری که آنها را قادر می‌کند تا به راحتی از بازارهای بین‌المللی استفاده کنند. البته چند سال آینده برای آمریکای لاتین حیاتی است تا بتواند خود را به عنوان یک تأمین کننده مهم غذا در جهان تثبیت کند. این منطقه باید با سرمایه گذاری در زیرساخت‌ها، افزایش دسترسی به فناوری و دانش در سراسر منطقه، افزایش پایداری مالی برای مشاغل تولیدی و افزایش آگاهی جهانی از پتانسیل کشاورزی آمریکای لاتین، به افزایش ظرفیت خود برای تغذیه جهان با مواد غذایی مغذی ادامه دهد.

آمریکای لاتین به حفظ روابط تجاری قوی اما بی طرف با بزرگترین اقتصادهای جهان ادامه می‌دهد. دولت‌های ملی در سراسر منطقه می‌توانند با اجرای سیاست‌هایی که شفافیت و کارایی بیشتری را با جایگزینی عدم اطمینان با پیش‌بینی‌پذیری و ثبات بازار ایجاد می‌کنند، تداوم رشد تجارت را تسهیل کنند. آمریکای لاتین با پتانسیل گسترده‌ای که برای تولید محصولات کشاورزی دارد، روابط تجاری عمیق با بزرگترین قدرت‌های اقتصادی جهان و وضعیت در حال ظهور به عنوان یک تأمین کننده جهانی مواد غذایی مغذی، نقشی حیاتی در تغذیه جهان ایفا می‌کند. با انجام این کار، منطقه این پتانسیل را دارد که ارتباط ژئوپلیتیکی خود را افزایش دهد و رفاه منطقه و مردم را بالا ببرد.

آمریکای لاتین در صف مقدم مقابله با ناامنی غذایی

ایران طی یک دهه آینده با چالش‌های مهمی در تأمین کالاهای اساسی، خوراک دام و غذای پایدار برای جمعیت رو به رشد خویش مواجه است. بحران در دشت‌ها، رشد منفی سرمایه گذاری، استهلاک زیرساخت‌ها، خشکی و خشکسالی، سوءتغذیه و اختلالات زنجیره تأمین ناشی از تغییرات آب و هوایی، نیاز فوری به تأمین مواد غذایی از منابع قابل اعتماد را ایجاد کرده است که به دلیل بی ثباتی ژئوپلیتیکی در منطقه خاورمیانه تسریع شده است.

امروز آمریکای لاتین از نظر استراتژیک برای مقابله با کمبود غذا در صف اول جهان قرار دارد و ۳ عنصر حیاتی پتانسیل تولید عظیم، موقعیت ژئوپلیتیکی خنثی و منبع نیروی کار قوی را در بطن خویش ارائه می‌دهد؛ حال باید دید به موازات نیاز مبرم به کود اوره، توانمندی که در کشور در تولید این محصول وجود دارد، برای استفاده از این مزیت‌های فرامرزی چه کاری می‌توانیم در کارائیب انجام دهیم؟ راه حل ایده آل حفظ و تقویت سیستم تجارت جهانی مبتنی بر قوانین چندجانبه و سیستم پولی بین‌المللی خواهد بود.

تجارت ایران با آمریکای لاتین چگونه محقق می‌شود

تقویت سیستم تجاری مستلزم احیای مکانیزم حل و فصل اختلافات WTOو عضویت در آن است. همچنین مستلزم پیشرفت بیشتر در برخورد با یارانه‌ها و محدودیت‌های تجاری امنیت ملی و توسعه قوانین و هنجارهای بین‌المللی در مورد استفاده و طراحی مناسب از سیاست‌های کشاورزی است. برای تقویت سیستم پولی بین‌المللی به تلاش‌های هماهنگ برای عضویت در پالرمو و FATF و جلوگیری از پراکندگی سیستم پرداخت جهانی و استانداردها و مقررات مربوطه نیاز است.

ما همچنین باید از یک شبکه ایمنی مالی جهانی با منابع خوب و کارآمد اطمینان حاصل کنیم، اندازه‌گیری و نظارت بر جریان‌های «کریپتوهای مرزی» را بهبود بخشیم و گفتگوی جهانی در مورد بازسازی منابع آب، غذا و انرژی را حفظ کنیم. بنابراین، ما به گام‌های عملی برای بازسازی اعتماد نیاز داریم.

دومین گام عمل‌گرایانه، همکاری با یکدیگر در زمینه‌های مورد علاقه مشترک است. برای مثال، آب و تغییرات اقلیمی را در نظر بگیرید. اخیراً بیش از ۷۰ کشور از طریق بحث‌های ساختاری تجارت و ثبات محیطی WTO گردهم آمده‌اند تا فرصت‌هایی را برای ارتقای تجارت کالاها و خدمات انرژی‌های تجدیدپذیر شناسایی و شاهد پیشرفت در خدمات و تجارت دیجیتال باشند. محدودیت‌های سیاستی در این حوزه‌ها با رشد سریع اقتصاد جهانی زیاد است. اما با درک این موضوع، ۹۰ کشور که بیش از ۹۰ درصد تجارت جهانی را نمایندگی می‌کنند، با هم در جهت قوانین مشترک تجارت دیجیتال کار می‌کنند و ۷۱ عضو حول یک توافقنامه چندجانبه WTO در مورد مقررات داخلی خدمات گردهم آمدند که هدف آن ترویج چارچوب‌های نظارتی شفاف‌تر، قابل پیش‌بینی و کارآمدتر است و انتظار می‌رود هزینه‌های تجارت خدمات را تا ۱۲۷ میلیارد دلار کاهش دهد.

کشورهای غیرمتعهد از جمله ایران نیز می‌توانند با استفاده از پتانسیل عضویت در پیمان‌های منطقه‌ای ، شانگ‌های، اوراسیا و قدرت اقتصادی و دیپلماتیک خود برای امنیت غذایی خویش و جهان نقش بزرگ‌تری ایفا کنند.

امنیت غذایی جهانی در حال حاضر در وضعیت «بحران چند بعدی» قرار دارد، اما بحران‌ها نیز فرصت‌هایی را ارائه می‌دهند. تحولات ژئوپلیتیکی اخیر ایرادات مدل امنیت غذایی متعارف (به عنوان جریان اصلی) و همچنین مزایای یک انگاره جایگزین و تلفیقی را نشان داده است. الگوی اول؛ مدل «فناورانه-سرمایه‌داری صنعتی‌سازی و تجاری‌سازی کشاورزی» است که توسط شرکت‌های بزرگ کشاورزی طراحی شده و به طور گسترده توسط سازمان‌های مالی و توسعه‌ای بین‌المللی بزرگ، شبکه بین‌المللی مؤسسات تحقیقاتی کشاورزی و به طور فزاینده‌ای توسط دولت‌های ملی به اشتراک گذاشته شده و منتشر می‌شود.

الگو دیگر، مدلی از پایین به بالا است که توسط شرکت‌های کوچک و متوسط خصوصی، تعاونی‌های کشاورزان خرده پا، سازمان‌های اجتماعی، سازمان‌های مردمی محلی و محققانی که در سطوح محلی کار می‌کنند و بر اساس تجارت در مرزهای مشترک با همسایگان (۱۶ کشور) است. این مفهوم از حاکمیت غذایی هم نقد مدل بالا به پایین است و هم جایگزینی برای آن به شمار می‌رود. مدل قبلی از دهه ۱۹۵۰ بر کشت فشرده و توسعه محصولات کشاورزی مسلط بوده است. این امر تولید جهانی را به قیمت هزینه‌های قابل توجه زیست محیطی، اقتصادی، اجتماعی و بهداشتی به ویژه در سطوح محلی افزایش داده اما نتوانسته است امنیت غذایی قابل اعتمادی را تأمین کند. مدل اخیر ذیل کشاورزی احیاگر، اکثریت غذای جهان را در مساحت بسیار کوچک‌تری از زمین، با استفاده از منابع کمتر، با حمایت بسیار کمتر دولتی و نهادی و با تأثیرات زیست‌محیطی بسیار کمتر فراهم می‌کند، اما منحصراً هیچ از این دو مدل قابل تجویز راهبردی برای اکوسیستم شکننده کشاورزی خاورمیانه نیست و سریعاً باید به دنبال تدوین دکترین جدیدی برای امنیت غذایی ایران بود.



منبع :مهر

این خبر توسط موتور ارتباط اقتصادی جمع آوری شده است در صورت مغایرت اطلاع دهید

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا