فلسطین با طوفانالاقصی به مسئله «همیشه فراموشنشدنی» تبدیل شد + صوت
نیروهای حماس در 7 اکتبر 2023 میلادی علیه اسرائیل و در واکنش به جنایات رژیم صهیونیستی در طی دهههای طولانی، عملیات طوفانالاقصی را انجام دادند. در پی این عملیات، ابتدا نیروهای حماس برای مقابله با ادامه اشغالگری رژیم صهیونیستی، مناطقی از سرزمینهای اشغالی فلسطین را با راکت هدف قرار دادند و پس از آن به صورت زمینی وارد سرزمینهای اشغالی شدند. همچنین در پی طوفانالاقصی تعدادی از اسرائیلیها به هلاکت رسیدند و تعدادی زخمی و تعداد بسیاری نیز به اسارت حماس در آمد.
عملیات طوفانالاقصی، شکستی بیسابقه برای اسرائیل و بزرگترین ناکامی اطلاعاتی و امنیتی رژیم صهیونیستی ارزیابی شد. پس از این عملیات، نیروهای ارتش رژیم صهیونیستی به صورت وحشیانه به نوار غزه یورش برده و به کشتار غیرنظامیان و بمباران مناطق مسکونی، بیمارستانها، اردوگاههاب آوارگان، مدارس و تمامی شهر، دست زدند به طوری که در این حملات که تاکنون نیز ادامه دارد، براساس اعلام وزارت بهداشت فلسطین بیش از ۴۱ هزار و ۸۷۰ نفر شهید و ۹۷ هزار و ۱۶۶ نفر زخمی شدند که بیشتر کشتهها زن و کودک و غیرنظامیان بودهاند.
در ادامه گفتوگوی محمدعلی حسننیا، کارشناس مسائل منطقه با خبرگزاری ایکنا را به مناسبت یکسالگی طوفانالاقصی میخوانیم:
ایکنا ـ امروز و در یکسالگی طوفان الاقصی، وضعیت منطقه و شرایط دو محور مقاومت و جبهه صهیونیستی و حامیانش را در دوره پیش و پس از این عملیات چگونه ارزیابی و تحلیل میکنید؟
یکسال از عملیات طوفانالاقصی میگذرد. هر معادلهای که در جنگها رخ میدهد، نیازمند مرور زمان یک تا دو سال و برخی از اوقات یک دهه و یا پنج سال است تا ببینیم در آن موضوع چه معادلهای رقم خورده و میخورد. درباره عملیات طوفانالاقصی نیز همین موضوع متبادر است.
در نظام روابط بینالملل نظریهای با عنوان هزینه ـ فایده است یعنی هر کاری که انجام میشود، منافع، هزینه و فایدهای برای آن میبینند و هزینه و فایده را محاسبه میکنند. باید عملیات طوفانالاقصی را در کفه ترازو بگذاریم تا ببینیم هزینه ـ فایده آن چگونه بوده است.
توقف روند عادیسازی با طوفانالاقصی
به نظر میرسد طراحان عملیات طوفانالاقصی چند محور و هدف را مدنظر داشتند؛ نخستین مسئله آنها روند عادیسازی روابط اعراب و رژیم صهیونیستی بود. عادیسازی روابط براساس معامله قرن و پیمان ابراهیم در حال اجرا بود و تقریباً به نقطه صفر و پایانی خود رسیده بود که محور مقاومت با طوفانالاقصی، جلوی آن را گرفت و در این موضوع تقریباً موفق بود چراکه این روند متوقف شده و کشورهایی مثل عربستان یا سایر کشورهای عربی که قصد انجام عادیسازی روابط را با رژیم صهیونیستی داشتند تا حدودی متوقف شدند البته کشورهایی چون امارات و بحرین هنوز روند عادی دیپلماتیک خود را دارند اما آنها نیز تحت فشارهایی هستند که باید به آن توجه کنیم زیرا در روند جهانی و منطقهای قطعاً تحت فشار بیشتر قرار میگیرند.
موضوع دوم راهبرد نظامی سازمانیافته محور مقاومت به ویژه مقاومت فلسطین بود چرا که همواره مقاومت فلسطین بر مبنای نظریه ضربه و گریز و جنگ نامتقارن با رژیم صهیونیستی به دلیل برخورداری از فناوری، اقدام میکرد چون این رژیم از لحاظ نظامی با حمایت حامیانی چون آمریکا و دیگر کشورها دارای قدرت برتر است اما در 7 اکتبر اقدام نظامی سازمانیافته انجام شد.
بخشی از عملیات طوفانالاقصی تصرف زمینی بود به طوری که حماس به بخشهایی از شهرکهای صهیونیستنشین نفوذ کرد و تقریباً بین 20 تا 40 کیلومتر در درون سرزمینهای اشغالی ورود کرد و در این هنگام با حملات پی در پی دشمن را تقریباً فلج کرد به طوری که دشمن نتوانست کاری از پیش ببرد. به همین دلیل است که گردانهای عزالدین قسام این موضوع را یک غافلگیری میدانستند چنانکه فرمانده این گردان طی سخنانی در نخستین روزهای پس از طوفانالاقصی اعلام کرد 5 هزار موشک به مناطق سرزمینهای اشغالی پرتاب شد.
همچنین کشته شدن قریب به هزار و 200 اسرائیلی در یک روز، دستگیری نزدیک به 300 نفر، بسته شدن فرودگاههای محلی، لغو پروازهای فرودگاه بنگوریون، تصرف سه شهرک در اطراف نوار غزه در اختیار گرفتن لشکر اسرائیلیها در غزه توسط نیروهای حماس بخشی از دستاوردهای عملیات طوفان الاقصی است.
اسرائیل در خیال ضربه زدن به حزبالله
دلیل اینکه رژیم صهیونیستی حاضر به پذیرش آتش بس و اتمام جنگ نیست و به غزه به بهانه پایان دادن به حماس و به بهانه ضربه به حزب الله به جنوب لبنان و ضاحیه لشکرکشی کرد، این است که میداند روند بازدارندگی جدیدی به وجود آمده است. در این نقطه جدیدی که در محور مقاومت در لبنان و فلسطین و مقابله با اسرائیل به وجود آمده، جنگ نامتقارن و ضربه و گریز دیگر اثر نخواهد داشت و شاید اینها میترسند 7 اکتبر دیگری با شدت بیشتری رخ دهد. اگر 7 اکتبر مجدد و یا چند باره در مقیاسهای کوچک، سطح و عمق کمتر و بیشتر تکرار شود قطعاً برای رژیم صهیونیستی میتواند سنگین باشد.
از طرف دیگر ضربه عملیات طوفانالاقصی، روند مهاجرت سرزمینی را از اراضی اشغالی فلسطین افزایش داد. بنابر آمار منتشر شده از سوی اداره جمعیت مهاجرت رژیم صهیونیستی 470 هزار اسرائیلی پس از عملیات طوفانالاقصی، قصد مهاجرت کردند و معلوم نیست آنها بخواهند دوباره به سرزمینهای اشغالی بازگردند. همچنین بالغ بر 70 درصد از شهرکنشینهای صهیونیستی اطراف غزه و یا در شمال اراضی اشغالی مشترک با مرز لبنان، سکونت داشتند که هنوز به خانههایشان بازنگشتهاند. این نکته نشان میدهد شعارهای بنیانگذاران اسرائیل و دولتمردان رژیم صهیونیستی به مردم خود مبنی بر زندگی در آسایش و آرامش آن هم در اوج تنشهای خاورمیانه، متزلزل شد.
اما در کفه دیگر طوفانالاقصی هزینههای آن نیز باید بررسی شود. یکی از نکات مهم این است که آیا طراحان 7 اکتبر به پیوست پس از این عملیات نیز فکر کرده بودند؟ آیا آنها میدانستند پس از این عملیات چه اتفاقی خواهد افتاد؟ آیا برآوردی از پیشروی اسرائیلیها داشتند؟ پیوست امنیتی و نظامی پس از طوفانالاقصی مهم است.
تحلیل بنده این است که شاید طراحان این عملیات نمیدانستند این جنگ به این اندازه طولانی خواهد شد. شاید طراحان فکر میکردند در مدت کوتاهی جنگ ادامه پیدا میکند و رژیم صهیونیستی وارد عرصه جنگ زمینی نخواهد شد و پس از پایان جنگ نیز تبادل اسرا انجام خواهد شد که پیروزی بزرگ نظامی و سیاسی برای حماس و گروههای مقاومت خواهد بود اما این اتفاق نیفتاد به ویژه در یک ماه اخیر تاکتیک اسرائیلیها در شمال تغییر پیدا کرد.
رژیم صهیونیستی پس از فراغت از جنگ در جنوب فلسطین و غزه، تاکتیک خود را در خصوص حزبالله، کمی تغییر داد و به نظر میرسید حزبالله در یک ماه اخیر به ویژه پس از زنگ خطر ترور فؤاد شُکر، باید به سمت تغییر تاکتیک هم در میدان و هم در روند دیپلماسی و مذاکره میرفت و این یکی از نکات خلأ عملیات طوفانالاقصی است که آیا پس از انجام آن درباره فرامنطقهای شدن جنگ، برآوردی شده است یا خیر؟
از سوی دیگر توجه و نگاهها به تعداد شهدا و مجروحان اقدامات جنایتکارانه رژیم صهیونیستی است. نزدیک به 150 هزار نفر شهید و زخمی در غزه و قریب به 5 هزار شهید و زخمی در لبنان وجود دارد. فرماندهان مقاومت از سیدحسن نصرالله و اسماعیل هنیه، صالح عاروری و مروان عیسی و بسیاری دیگر از فرماندهان محور مقاومت که به شهادت رسیدند و خلأ اینها در کوتاه مدت، مهم است.
ضربه امنیتی به اسرائیل پس از 7 اکتبر
ایکنا ـ آیا شهادت فرماندهان مقاومت در فلسطین و لبنان و کشتار مردم بیگناه را نشانهای بر هزینهساز بودن طوفانالاقصی میدانید؟
شهادت مردم و فرماندهان مقاومت هزینههایی دارد اما نکته اساسی در ترور این است که ترور هزینهها و دستاوردهای کوتاه مدت و میانمدت دارد هرچند شاید دستاوردهای بلندمدت نداشته باشد چون نفرات میتوانند جایگزین شوند. قطعاً ترور شهید نصرالله دستاوردی برای رژیم صهیونیستی و هزینه بزرگ برای حزبالله لبنان است اما آیا در کوتاهمدت میتوان فردی را جایگزین کرد یا انتظار این اتفاق را داشت؟ قطعا نه. شما نمیتوانید در کوتاه مدت، فردی را جایگزین شهید نصرالله کنید تا آن کاریزما، جاذبه فردی، اثر اجتماعی، شخصیت، مدیریت یا راهبردهای فکری شهید نصرالله را داشته باشد البته پس از شهادت اسماعیل هنیه، یحیی سنوار جایگزین شد اما بالاخره خلأهای مدیریتی و مسائل مختلفی وجود دارد که از آن ناگزیر هستیم.
نکته اساسی این است که اسرائیلیها پس از 7 اکتبر به دلیل ضربات امنیتی که در سازمانهای اطلاعاتی ـ امنیتی رژیم صهیونیستی چون موساد، شاباک یا شینبت و ساختار رژیم صهیونیستی متحمل شدند، دنبال دستاوردی هستند. از نظر آنها بزرگترین دستاورد همان حرکت به سمت ترورها بود تا بتوانند خلأهای امنیتی را پس از یکسال پر کنند. رژیم صهیونیستی با این ترورها نشان داد خلأهایی که در طوفانالاقصی داشتند و ضربه مهلکی که از نظر امنیتی متحمل شدند با این موضوع میتواند کمی پوشش داده شود لذا باید در این موارد هر دو کفه ترازو را نگاه کنیم و اگر بخواهیم تحلیلی یکجانبه داشته باشیم کاملاً با موارد بعدی که اتفاق میافتد دچار خطای تحلیلی خواهیم شد.
تکانههای افکار عمومی با جنایات رژیم صهیونیستی
ایکنا ـ چه میزان طوفانالاقصی موفق شد مسئله فلسطین را به یک مسئله کاملاً جهانی و غیرقابل فراموشی تبدیل کند؟
نکته دقیق عملیات طوفانالاقصی در بُعد افکار عمومی و روانی جهان، همین موضوع است. بعد از این عملیات بسیاری از اندیشکدههای اسرائیلی و غربی به این نکته اشاره کردند که جنایات اسرائیل، نعل وارونه پس از این عملیات بود. رژیم صهیونیستی میتوانست پس از طوفانالاقصی خود را در موضع و مظان مظلومیت قرار دهد، همانطور که در ماههای نخست نیز اینگونه عمل کرد و به ترور و تخریب ساختارهای نظامی حماس و حزبالله دست بزند اما این رژیم وارد میدان و چرخه کشتار مردم غیرنظامی شد و همین چرخه موجب شد تا این موضوع بالعکس شود و رژیم صهیونیستی در افکار عمومی به عنوان شر مطلق دیده شود.
کشتار وحشیانه غیرنظامیان به ویژه کودکان و زنان، رژیم صهیونیستی باعث شد شاهد برگزاری بسیاری از تظاهرات در دنیا باشیم به طوری که شاهد تکانههای افکار عمومی به ویژه در غرب و آمریکا بودیم اما میزان تأثیرگذاری این عملیات جای صحبت بیشتری دارد اما نکته بعدی این است که منفذ طوفانالاقصی موجب شد تا فلسطینیها بتوانند روند دیپلماتیکی برای شناسایی خود به عنوان کشور مستقل در چارچوب قطعنامههای سازمان ملل را پی بگیرند به طوری که شاهد بودیم فلسطین از یک کشور ناظر به کشور رسمی در مجمع سازمان ملل و برخی دیگر از سازمانها تبدیل شد واگر در شورای امنیت نیز وتوی آمریکا نبود قطعاً الان کشور فلسطین با مرزهای 1967در قطعنامه 2047 به صورت رسمی شناخته میشد.
از طرف دیگر برخی از جنایتهای سران رژیم صهیونیستی چون بنیامین نتانیاهو و گالانت باعث شد که دیوان بینالمللی دادگستری علیه آنها پرونده درست کند و دیر یا زود حکم جلب آنها صادر میشود؛ دوباره تأکید میکنم طوفانالاقصی روند عادیسازی را در منطقه متوقف و آن را تبدیل به موضوع خفتهای کرد که به گفته یکی از نشریات آمریکایی، احیای موضوع خفته و مرده زمان بسیاری میطلبد تا دوباره در سطح بالا و اولویتهای اول دنیا قرار بگیرند.
گفتوگو از سمیرا انصاری
انتهای پیام
لینک منبع اصلی خبر
لینک خبر در ارتباط اقتصادی
این خبر توسط موتور ارتباط اقتصادی جمع آوری شده است در صورت مغایرت اطلاع دهید