«پرده توهم اقتدار دشمن»؛ چگونه ساخته شد و چطور میشکند؟
به گزارش ایکنا، به نقل از پایگاه اطلاعرسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیتالله العظمی خامنهای، مقام معظم رهبری در دیدار اخیر مردم قم با اشاره به نقش کلیدی قیام ۱۹ دی ۱۳۵۶ مردم قم در به شکست کشاندن نقشههای تبلیغاتی دشمن بر روی افکار عمومی، مقابله با جنگ تبلیغاتی امروز دشمن را نیز یک کار اساسی دانستند و خطاب به دستگاههای مسئول تأکید کردند: «امروز کار اساسی، کار مهم برای دستگاههای تبلیغاتی ما، برای دستگاههای فرهنگی ما، تبلیغات ما، وزارت ارشاد ما، صداوسیمای ما، فعّالان فضای مجازی ما، این است که پرده توهّم اقتدار دشمن را پاره کنند، بشکنند، نگذارند تبلیغات دشمن بر روی افکار عمومی اثر کند. این کاری است که آن روز قمیها کردند؛ آن روز این ابزار را از دست دشمن گرفتند، شکستند؛ کاری کردند که او دیگر نتواند اصلاً ادامه بدهد.» ۱۴۰۳/۱۰/۱۹
رسانه KHAMENEI.IR به همین مناسبت در گفتوگو با حسن بشیر، مدرس دانشگاه و نویسنده حوزه رسانه و ارتباطات و رئیس سابق مؤسسه مطالعات اسلامی لندن به بررسی راهکارهای مقابله با جنگ تبلیغاتی دشمنان و ایجاد مصونیت ذهنی و ترویج امید اجتماعی در افکار عمومی کشور پرداخته است.
رهبر انقلاب در دیدار اخیر مردم قم تأکید کردند که باید افکار عمومی را در قبال تبلیغات دشمن مصونیت بخشید. این مصونیتبخشی چه سازوکاری دارد؟ آن قلعه مستحکمی که ذهن و روان مردم را در برابر حملات تبلیغاتی دشمن واکسینه کند، چه مختصاتی خواهد داشت؟
ساخت افکار عمومی یک فرایند پیچیده است که بهصورت خلقالساعه شکل نمیگیرد. این فرایند تحت تأثیر عوامل فردی، اجتماعی، منطقهای و جهانی قرار دارد. ساخت یا تحت تأثیر قرار دادن افکار عمومی اهداف متعددی را دنبال میکند، اما نتیجه نهایی آن ایجاد باور و اقناع عمومی نسبت به یک موضوع مشخص است. این اقناع عمومی، مهمترین مرحله از ساخت افکار عمومی است که میتواند برای تحقق اهداف مختلف مورد توجه قرار گیرد.
جهتگیری اساسی رهبر معظم انقلاب در بیانات اخیرشان به مناسبت سالروز قیام ۱۹ دی، توجه دادن به تلاش دشمنان انقلاب برای تأثیرگذاری بر افکار عمومی و تضعیف روحیه انقلابی جامعه است. ایشان معتقدند که دشمنان انقلاب با استفاده از تمامی ابزارهای سخت و نرم، همچون شایعهپراکنی، دروغپردازی و انتشار اخبار نادرست، در صدد انحراف افکار عمومی مردم هستند.
برای مصونیتبخشی و ایجاد آن «قلعه مستحکم» ذهنی و روانی، تدابیر فردی و اجتماعی لازم است که باید توسط خانوادهها و دولت اجرایی شود. برخی از عوامل مؤثر در این مصونیتبخشی به اختصار مطرح کرد. بدیهی است که این عوامل باید به شکلی مناسب آموزش داده شده و در جامعه نهادینه شوند تا امکان ایستادگی در برابر توطئههای تبلیغاتی دشمن فراهم شود.
۱. جهاد تبیین: رهبر انقلاب، در سخنرانیهای متعدد بر جهاد تبیین تأکید کردهاند. جهاد تبیین در حقیقت معرفی نقاط قوت و ضعف، تشخیص جهتگیری و اهداف اقدامات مختلف است. به عبارت دیگر، ارائه تحلیل درستی از واقعیتها است. در این زمینه مشکل اساسی این است که دشمنان به جای ارائه و بازنمایی واقعیتهای درست و حقیقی، در صددند که واقعیتسازیهای نادرست ایجاد کنند. بنابراین هدف جهاد تبیین کشف واقعیتهای حقیقی انقلاب، نظام، جامعه و سیاستها و برنامههای آن است که میتواند به مثابه سد محکمی در برابر واقعیتسازی نادرست دشمنان باشد. جهاد تبیین شامل کلیه مراحلی است که میتوان جامعه را به حقیقت نزدیک سازد و آن را از توهمات و تبلیغات دشمنان دور کند. در همین زمینه میتوان به محورهای عملیاتی مانند: «پاسخگویی مداوم و بدون وقفه به شبهات و ابهامات در جامعه»، «روایتسازی مستمر و شفاف از وقایع جامعه و جهان»، «تبیین دائمی اهداف و نیات دشمنان به صورت مستدل و روشن» و «آشناییسازی جامعه با شیوههای عملیات روانی، متقاعدسازی و گفتمانسازی دشمنان انقلاب» اشاره نمود.
۲. تفکر انتقادی و سواد رسانهای: تفکر انتقادی یک جریان فکری است که متکی بر عقلانیت، تحلیل و استدلال است. سواد رسانهای در راستای تفکر انتقادی، تحلیل و نقد همیشگی رسانهها برای فهم محتوای آنهاست. در این زمینه میتوان به «شناخت تکنیکهای تبلیغاتی»، «تشخیص فیکنیوزها» (اخبار جعلی و دروغین)، «فهم چگونگی دوقطبیسازی» و آشنا شدن با «گفتمانسازیهای متنوع» در جامعه اشاره کرد که نیازمند آموزش شیوههای تفکر انتقادی به افراد جامعه است تا آنان در برابر توطئههای دشمنان مصونسازی شوند. یکی از مهمترین عوامل برای ایجاد و توسعه این شناخت و تفکر انتقادی، برقرارسازی آزادیهای هوشمندی است که جامعه را دچار تردیدسازی در انتخاب واقعیتها نکند و آنان را با تنوع گفتمانها و چگونگی ارزیابی و شناخت گفتمانهای حقیقی و سازنده آشنا کند.
۳. تقویت باورهای ملی و ارزشهای دینی: تبلیغات دشمنان در سطوح مختلف، به تضعیف ایمان، باورها و ارزشهای ملی و دینی جامعه میپردازد. با تضعیف این عناصر، دشمن میتواند بهخوبی بر یک جامعه مسلط شود و افکار عمومی را به جهتی که مایل است سوق دهد. در همین زمینه، میتوان بر محورهایی چون: «ترویج و تبلیغ ارزشهای دینی اصیل»، «تقویت هویت ملی و تاریخی»، «تقویت اعتماد بهنفس ملی»، «توسعه همبستگی اجتماعی و تأکید بر مشترکات عمومی»، «تقویت و تحکیم وحدت و انسجام ملی» و «جلوگیری از اختلافات قومی، مذهبی و سیاسی» تأکید کرد.
۴. نقش فعالان رسانهها و شبکههای اجتماعی: امروزه بر همه آشکار است که نقش فعالان و کاربران رسانهها، به ویژه شبکههای اجتماعی، وارد مرحله مهم و اساسی در ساخت افکار عمومی شده است. فعالان و کاربران این حوزهها باید مسئولیت اجتماعی مهمی که بر دوش آنان در این شرایط حساس و مهم وجود دارد را بخوبی درک کرده و در این زمینه با ایمان و باور قوی برای روشنگری افکار عمومی جامعه قدم بردارند. در این زمینه میتوان به چند محور اساسی اشاره کرد: «رعایت صداقت، شفافیت و اخلاق حرفهای»، «تولید محتوای مستدل، جذاب، مؤثر و قابل فهم اجتماعی»، «بکارگیری ابزارهای نوین ارتباطی به ویژه شبکههای اجتماعی» و «رصد کردن دائمی شایعهها و اخبار جعلی و تلاش برای روشنگری مداوم جامعه».
رهبر انقلاب متذکر شدند امروز کار اصلی دستگاه های تبلیغاتی و فرهنگی پاره کردن پرده توهم اقتدار دشمن است. اولا این پرده ی توهم اقتدار دشمن چرا ایجاد شده است؟ راههای از بین بردن آن چیست؟
رهبر معظم انقلاب همیشه بر لزوم «جهاد تبیین»، «ابهامزدایی از واقعیتهای اصیل»، «پاره کردن توهم اقتدار دشمن» و بالاخره جلوگیری از «بزرگنمایی و سیاهنماییهای غیرواقعی» تأکید کردهاند. هدف تمام این موارد جلوگیری دائمی از تضعیف روحیه مقاومت اجتماعی، در هم شکستن سلطه خارجی، جلوگیری از رعب و وحشت جامعه در برابر توطئههای دشمنان، و مقابله با تحمیل خواستههای استکبار بوده است.
اینکه چرا این پرده توهم اقتدار محور ایجاد شده است و یا چگونه ایجاد شده است تابع عوامل گوناگونی است که به اختصار میتوان به برخی از آنها اشاره کرد:
۱. ضعف اطلاعرسانی مداوم: ضعف در تبیین و اطلاعرسانی مداوم توسط مراکز تبلیغاتی نظام در تمامی سطوح، عامل تقویت توهم اقتدار دشمن است. غفلت از تصویرسازی مناسب از تواناییها، نقاط قوت، دستاوردها و امثالهم در این زمینه در ایجاد این پرده توهم تأثیر اساسی داشته است. این غفلت نه تنها شامل عدم تصویرسازی مناسب است، بلکه متاسفانه در عدم افشاگری نقاط ضعف دشمن و توطئههای آنان در زمان مناسب و لازم نیز بوده که باعث اقتدارسازی دشمن و ایجاد توهم در مورد آن شده است.
۲. تاریخچه خشونتآمیز سلطه غرب: غرب با شیوههای استعمارگری، استثمارگری، امپریالیستی و پیچیدهسازی این شیوهها و روشهای سلطهگری، باعث ایجاد قدرت و اقتداری شکستناپذیر برای خود شده است. بزرگنمایی نقاط قوت و مفید در مقابل پنهانسازی نقاط ضعف و غیرمفید، ایجاد ترس و وحشت عمومی، تصویرسازی ناتوانیهای سایر جوامع غیرغربی، مزدورسازی و ایجاد حکومتهای وابسته، تنها بخشی از راههای ایجاد اقتدار توهمآمیز برای کشورهایی است که در مقابل پیشرفت انقلاب و مردم ایران و جهان اسلام ایستادهاند.
۳. بکارگیری عملیات و جنگ روانی: عملیات روانی، به ویژه در شرایط کنونی، یکی از مهمترین عملکرد رسانههای دشمنان انقلاب و مقاومت در سطح جهانی شده است. فیلمها، بازیها، شبکههای اجتماعی، ماهوارهها و سایر ابزارهای تبلیغاتی بهطور گسترده در صدد انحراف جامعه جهانی از واقعیتهای موجود هستند. امروز همه جهان میدانند که مثلاً در غزه چه اتفاقاتی صورت میگیرد، اما بسیاری از رسانههای جهانی چشم خود را بر این اتفاقات ضد انسانی بستهاند و تلاش میکنند از ظلمی که صورت میگیرد، تصویری تقلیلگرایانه درباره عملیات وحشیانه رژیم اشغالگر فلسطین ارائه دهند. شاید مهمترین عامل برای مقابله با این قدرتنمایی متکی بر عملیات روانی، توانمندسازی جبهه مقاومت در همه جهتگیریهای اجتماعی، فرهنگی، سیاسی، اقتصادی، فکری، هنری و در سطوح ملی، منطقهای و جهانی باشد.
۴. برجستهسازی و بازنمایی پیشرفتهای چشمگیر: یکی از دلایل ایجاد پردهی توهم اقتدار دشمن، پیشرفتهای چشمگیر مادی است. این پیشرفتها نوعی مدینهفاضلهی کاذب را میسازند که در آن فطرت، اخلاق و دین به فراموشی سپرده شدهاند و اقتدار مادی به عنوان ویژگی اصلی آن مطرح است. بدیهی است که با توجه به نیازهای دائمی انسان به مسائل مادی، این پرده هر روز ضخیمتر میشود و توهم اقتدارگرایی عمیقتر میگردد.
هدف قرار دادن امید قطعاً یکی از برنامههای اصلی تبلیغات دشمن است. چگونه این خط امید با این حجم سنگین از تولید محتوا باید زنده بماند و چراغش خاموش نشود؟ رسانه و تبلیغات فارغ از عرصههای دیگر چقدر میتوانند در امیدآفرینی مؤثر باشند؟
امید یکی از بزرگترین و مهمترین سرمایههای اجتماعی هر جامعه است. جامعه بدون امید، جامعهای در حال احتضار است. بنابراین، توجه به موضوع امید یکی از مهمترین مسائل امروز در حکمرانی شایسته و حکومتداری کارآمد است. هرگونه سیاهنمایی، دروغپردازی، گفتمانسازی انحرافی میتواند تأثیرات بسیار منفی بر امید اجتماعی بگذارد و باید از این موارد به شدت دوری کرد تا جامعهای زنده، پویا، امیدوار به آینده و با نشاط داشته باشیم.
دشمن بهخوبی این مسئله را میداند و به همین دلیل تلاش گستردهای میکند که «امید» را در جامعه به «ناامیدی» و «بیاعتمادی» تبدیل کند. با توجه به این وضعیت، حال چگونه میتوان در برابر این حجم سنگین از محتوای دشمنان انقلاب و جامعه ایرانی، خط و جریان امید را زنده نگه داشت و آن را به یک جریان غالب تبدیل کرد؟ در همین زمینه نیز باید به نقش رسانهها و تبلیغات در «امیدآفرینی» توجه جدی کرد.
با توجه به آنچه که گفته شد، باید اضافه کرد که امید صرفاً یک «توجه احساسی» نیست، بلکه یک «نیروی محرکه» مهم برای تقویت و توسعه تلاش، سازندگی، پیشرفت و حرکت به سوی آیندهای روشن است که انسان را همچنان در راه زندگی استوار و پرنشاط نگه میدارد. بنابراین، چگونه میتوان این راه استوار و پرنشاط را در برابر تبلیغات دشمنان همچنان برای جامعه هموار ساخت تا در دام توطئههای دشمن سقوط نکند و به آیندهای روشن امیدوار باشد؟
در این زمینه، تلاش میکنم تیتروار به برخی از موارد مؤثر در این زمینه اشاره کنم. «تبیین پیشرفتهای واقعی و دستاوردهای حقیقی» برای «مقابله با سیاهنماییهای دشمن» و «بزرگنمایی مشکلات جامعه» یکی از راهکارهای بسیار مهم و اساسی در این زمینه است. «گفتمانسازی درباره روایتهای واقعی و الهامبخش» از موفقیتها در حوزههای مختلف علمی، فرهنگی، اجتماعی، دانشگاهی، مردمی و غیره اهمیت بسزایی دارد. متأسفانه ما در این زمینه بسیار ناکارآمد عمل میکنیم و تنها به دادن آمار اکتفا میکنیم که بدون روایتسازی صحیح نمیتوانند تأثیرات عمیقی داشته باشند.
در همین زمینه میتوان به «ظرفیتهای هنری» توجه ویژه کرد. ما هنوز نتوانستهایم پُلی مناسب و محکم میان «آنچه که داریم» و «آنچه که میتوانیم» با جلوههای هنری تصویرسازی مؤثری ایجاد کنیم. هنر زبان گویایی برای انتقال پیامها، احساسات، محتواها و تصویرسازی اقدامات مختلف است، نباید از این ظرفیت مهم در امیدسازی اجتماعی غفلت کرد.
«ایجاد گفتوگوهای سازنده و مفید» یکی از بهترین ابزارهای امیدسازی و گسترش نشاط اجتماعی است. اصولاً نقد سازنده و گفتگوی مفید، نه تنها اشکالات را برطرف میسازد و روشنگری میکند، بلکه جامعه را در جریان دیدگاهها و راهبردهای مختلف قرار میدهد که امکان انتخاب و گزینش برای آنان آسانتر میشود و این خود یعنی سرعت بخشیدن به همبستگی اجتماعی با گسترش فهم عمومی است.
«تقویت و تحکیم روحیه مقاومت». مقاومت یک جریان مداوم امید اجتماعی است. جامعه غیر مقاوم، جامعهای است که در برابر مشکلات و سیاهنماییها میشکند و قدرت حرکت مستمر را نخواهد داشت. مقاومت، تنها جریان ایستادگی در مقابل تلاشهای سختافزاری دشمنان نیست، بلکه خط ایستادگی در برابر اقدامات نرمافزاری دشمنان نیز هست. در همین زمینه شاید تبلیغات نرمافزاری مخالفان انقلاب، بیش از حرکتهای سختافزاری آنان به جامعه صدمه میزند و آن را از آینده روشن و امیدساز دور میسازد.
بسیاری از محورهای دیگر نیز در این باره وجود دارد که باید مورد توجه قرار گیرند که نیازمند فرصت طولانیتری است.
رسانه ما و دستگاههای تبلیغاتیمان برای ورزیدهتر شدن در این نبرد سنگین رسانهای چه باید بکنند؟ نقطه هدفشان باید کجا باشد؟ چه محصولاتی باید به دست مخاطب برسانند؟
اگرچه پاسخ به این مسئله نیازمند فرصت فراتری است، اما تلاش میکنم که به اختصار به برخی از محورها و نکات مهم اشاره کنم. پاره کردن «پرده توهم اقتدار دشمن» نیازمند «بصیرتسازی اجتماعی» است. این بصیرتسازی، بیش از آنکه متوجه جامعه باشد (که باید باشد)، متوجه دستاندرکاران حاکمیت و صاحبان رسانهها و کاربران متعهد و آگاه در فضای گسترده مجازی است. همانگونه که گفته شد، این یک نبرد سنگین رسانهای و تبلیغاتی است. «فهم و شناخت میدان نبرد» شاید یکی از مهمترین مسائل در این زمینه است. شناخت این میدان ما را به گفتمانهای سازنده و جلوگیری از سقوط در گفتمانهای حاشیهای راهنمایی میکند. این حرکت نیازمند فهم دقیق نیازها، علاقمندیها، دغدغهها و جهتگیریهای جامعه است که بر اساس فهم و شناخت آنها میتوان به پاسخگویی مناسب اقدام کرد. در همین زمینه «شناخت مخاطبان» از یک سو و «شناخت دشمنان» و «شناخت رسانهها و شیوههای تبلیغاتی دشمنان» برای شکست توطئههای دشمنان و ایجاد ارتباط عمیق و مؤثر با مخاطبان حیاتی است. برای تعمیق این شناخت باید «رصد مستمر رسانهای» همراه با «توانمندسازی تولیدات محتوایی» صورت گیرد. بدون رصد کردن و شناسایی شیوههای تبلیغاتی دشمنان انقلاب و جامعه، نمیتوان محتواهای سازنده و مناسب برای روشنگری ایجاد کرد. با این رصد کردن و تولید محتوای سازنده، ورزیدگی مناسب نیز تأمین میشود و رسانههای ما در سطح مناسبتری قرار خواهند گرفت.
در همین رابطه میتوان گفت که «تعامل مداوم با مخاطبان و کاربران» با «تولید محتواهای چندرسانهای مفید و مناسب» که امروزه به یک امر مهم و کارآمد در تبلیغات تبدیل شده است، «پرده توهم اقتدار دشمن» را بیش از پیش پاره کرده و اقتدار دروغین آن را افشا میکند.
مهمترین «نقطه هدف» در این زمینه، «تقویت فهم و شناخت اجتماعی» در برابر «گفتمان رسانهای دشمنان» با «گسترش سواد رسانهای»، «توانمندسازی تفکر انتقادی»، «تفکیکسازی اطلاعات درست از نادرست»، «تجزیه و تحلیل مداوم اخبار»، «پاسخگویی مستدل و با رویکرد علمی» و بالاخره «تقویت مستمر بنیانهای انقلاب» با «ارائه نمونههای برجسته خدمات و فداکاریهای اسوههای انقلاب و جامعه» در برابر توطئههای دشمنان است.
انتهای پیام
لینک منبع اصلی خبر
لینک خبر در ارتباط اقتصادی
این خبر توسط موتور ارتباط اقتصادی جمع آوری شده است در صورت مغایرت اطلاع دهید