آخرین اخبار

12 فروردین؛ تبلور وجه الهیاتی ـ معرفتی انقلاب اسلامی+ صوت


12 فروردین 1358 مردم ایران با رأی 98.2 درصدی خود تغییر و تحول اساسی را در ساختار قدرت و الگوی نظام سیاسی رقم زدند تا پس از دو هزار و 500 سال، نظام جمهوری اسلامی به جای نظام سلطنتی در ایران، حاکم و مستقر شود. به همین دلیل از آن پس در تقویم ایران، 12 فروردین «روز جمهوری اسلامی» نام گرفت.

درباره پیام‌های مهم این روز و راه‌های تقویت جمهوریت نظام با عباسعلی رهبر، عضو هیئت علمی دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه علامه طباطبایی، گفت‌وگو کردیم که با هم می‌خوانیم.

ایکنا ـ در فرمایش بنیانگذار کبیر انقلاب، امام راحل آمده است «صبحگاه ۱۲ فروردین ـ که روز نخستین حکومت الله است ـ از بزرگترین اعیاد مذهبی ماست. ملت ما باید این روز را عید بگیرند و زنده نگه دارند»، تفسیر خود را از این جمله بگویید و اینکه حکومت الله چه نسبتی با مردم‌سالاری دینی دارد؟

یکی از موضوعات مهم و تحول‌آفرین در ایران، بحث انقلاب اسلامی است که به عنوان طلیعه نور مطرح می‌شود و از فهم الهی ـ سیاسی حضرت امام راحل نشئت گرفته و به نوعی انفجار نور است. انقلاب اسلامی را می‌توان هم از زوایای جامعه‌شناسی سیاسی و روانشناسی اجتماعی و هم از زوایای سنت‌های الهی و الهیات سیاسی مبتنی بر عرفان اسلامی بحث و بررسی کرد.

وجه الهیاتی ـ معرفتی انقلاب اسلامی در نگاه امام(ره)

به نظر می‌رسد انقلاب اسلامی در نگاه حضرت امام(ره) مبتنی بر همین نگاه الهیاتی مبتنی بر عرفان حقیقی اسلامی است که فضا و شرایط را برای تغییرات جدی و مبنایی برای مردم ایران از یک طرف و حتی برای جهان اسلام و برای نظام بین‌الملل فراهم کرده است.

اینکه حضرت امام(ره) از تعبیر «نخستین روز حکومت الله» برای 12 فروردین استفاده می‌کند، دقیقا ناظر بر همین وجه الهیاتی ـ معرفتی انقلاب اسلامی است که این وجه خود را در 12 فروردین نشان می‌دهد. اینکه در 12 فروردین چه اتفاق مهمی رقم خورده است و چگونه این اتفاق مورد توجه حضرت امام راحل قرار می‌گیرد، حائز اهمیت است. حاکمیت احکام دینی، حاکمیت صفات حکومت دینی و حاکمیتی که در متن و بطن آن مردم‌سالاری وجود دارد، اینجا خود را بروز می‌دهد.

اسلام سیاسی برآمده از انقلاب اسلامی است

به عبارت دیگر در این روز فرمول جدیدی از قدرت و اقتدار سیاسی در نظام بین‌الملل به نام قدرت اسلام ناب محمدی بروز پیدا می‌کند. اسلام سیاسی برآمده از انقلاب اسلامی است و قدرت اجتماعی مردم، قدرت سیاسی لازم را تولید می‌کند. این قدرت اجتماعی مبتنی بر خواست و نگاه مردم و در سایه توجه به احکام دین و توجه به اسلام است که در اینجا ظهور پیدا می‌کند.

این جمع بین مردم و اسلام، نافی عدالت، آزادی، جمهوریت و اسلام نیست. یک جمع منطقی ایجاد می‌شود که هم استبدادزدایی و هم استعمارزدایی می‌کند. بنابراین مردم‌سالاری دینی، الگوی نظام سیاسی مبتنی بر منابع دینی است که به توضیح جایگاه مردم در حاکمیت می‌پردازد.

نقش مردم در 3 سطح

این نقش و جایگاه مردم در سطح تأسیس نظام سیاسی، تصمیم‌گیری و هم در سطح نظارت بر عملکرد حاکمان و مسئولان قابل تفسیر است. این سه سطحی است که باید تحقق عینی داشته باشد اگر در جایگاهی نیز اشکالاتی وجود دارد و این سطوح خود را کمرنگ نشان می‌دهد، در مقام مبنا نیست بلکه در مقام بنا است. لذا مردم‌سالاری دینی به این معنا است که جامعه‌ انتخاب خود را بر اساس جمهور و اسلام انجام می‌دهد.

مردم‌سالاری دینی، قرارداد عرفی صرف نیست که مردم یک کاری را انجام داده‌اند بلکه این حضور مردم، تعهد دینی و انسانی ایجاد می‌کند، همانطور که مقام معظم رهبری تصریح کرده‌اند افراد گمان نکنند امام راحل، انتخابات را از فرهنگ غرب گرفته‌اند و آن را با شریعت و تفکر اسلامی درهم آمیخته‌اند. اگر انتخابات و مردم‌سالاری بر پایه آرای مردم‌سالاری دینی نبود، اصلاً امام راحل از آن استفاده نمی‌کردند.

امام خمینی(ره) جزو سیاستمداران ابن‌الوقت نبودند که براساس مصلحت آنی، کاری را انجام دهند. امام راحل آنچه را که مطابق با شریعت اسلام و مصلحت مردم بود، مدنظر قرار دادند لذا جمهوریت و اسلامیت به عنوان یک حقیقت است.

حکومت الله؛ تمسک به اسلام با اعتقاد به جمهوریت

«حکومت الله» نیز به این معنا است که با تمسک به اسلام و با اعتقاد به جمهوریت، احکام الهی و حضور مردم کنار هم قرار می‌گیرد تا به بهزیستی اجتماعی، سیاسی و رفاه، پیشرفت و امر عدالت کمک کند. در نهایت نیز این حکومت الله براساس خلقت انسانی انسان و توجه به هویت انسانی است که بتواند کرامت فردی و اجتماعی ایجاد کند. مردم‌سالاری دینی نیز دنبال همان کرامت اجتماعی و انسانی است. درون این کرامت اجتماعی و انسانی، عقلانیت، عدالت، معنویت، جمهوریت و دیانت در کنار توجه به آزادی شخصی و اجتماعی افراد، خود را نشان و بروز می‌دهد.

ایکنا ـ همانطور که از سخنان شما بر می‌آید اهتمام به جایگاه، حضور و مشارکت مردم در عرصه‌های مختلف سیاسی در مردم‌سالاری دینی حائز اهمیت است، موضوعی که یکی از انتظارات تأسیس جمهوری اسلامی بود. حال به نظر شما مسئولان برای رسیدن به بالاترین مشارکت در اجتماع، تقویت مشارکت سیاسی و جمهوریت نظام چه راهکاری را باید مدنظر داشته باشند؟

باید توجه کنیم که مراد از مشارکت، شرکت نیست بلکه کار تعاملی است ـ این به معنای آن نیست که مردم نقش سالاد در سفره را داشته باشند تا برای اشتهای مسئولان ورود پیدا کنند ـ لذا این باوری که حضرت امام راحل و مقام معظم رهبری نسبت به حضور مردم دارند، باید در بین مدیران و مسئولان تقویت شود.

این باور و معرفت بر مبنای صداقت در رفتار، اندیشه و گفتار است و نمی‌شود مسئولان، خانواده‌هایشان، نزدیکان، هم گروهی‌هایشان، هم‌قبیله و عشیره‌هایشان خلاف آنچه هست و آنچه مدعی آن هستند و آنچه انتخاب می‌شود، رفتار کنند. بنابراین جنبه صداقت نکته مهمی است.

توجه به شایسته سالاری حقیقی

نکته دوم که حائز اهمیت و اثرگذار است، توجه به شایسته‌سالاری حقیقی است. توجه به انتخاب اصلح و عمل به بایسته‌هایی که کارگزاران صالح و کارآمد، متخصص، متعهد و کارگزارانی که بتوانند به حل مسئله مردم، کمک‌کننده باشند، لازم است. اهتمام به صداقت‌‌محوری و شایسته‌محوری در قالب باور عمیق و اینکه مردم صرفاً ابزار نیستند بلکه حقیقت هستند مهم است. اگر کارگزار ما که در جامعه دینی حکومت می‌کند دلش برای اسلام می‌سوزد باید توجه کند با حضور پررنگ مردم و جمهوریت، اسلام تقویت می‌شود و اگر دلش برای مردم و جمهور می‌سوزد باید بداند با توجه و تمسک به اسلوب حقیقی اسلام می‌توان، جمهوریت و حضور مردم را حفظ کرد.

هم‌افزایی جمهوریت و اسلامیت

لذا هم‌افزایی جمهوریت و اسلامیت و توجه به هر دو در رویکرد صداقت‌محور و شایسته‌محور می‌تواند بسیار مؤثر باشد. نکته دوم، امر مشارکت است که صرفاً نباید در انتخابات دیده شود. مشارکت باید در سایر موضوعات اقتصادی، فرهنگی، سیاسی، تشکیل انجمن‌ها، احزاب و سندیکاها دیده شود.

اقتصاد مقاومتی با اجرای صحیح و دقیق سیاست‌های اصل 44 و مشارکت مردم در اقتصاد، محقق خواهد شد. دولت نباید خود را در مقابل مردم در فرایندهای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی قرار دهد بلکه باید تسهیلگر امور باشد. یکی از مواردی که می‌تواند مشارکت را افزایش دهد، امر فرایندی است. مشارکت مثل کسب موفقیت در کنکور سراسری برای دانش‌آموزان است. یک شب، یک هفته و چند ماه نمی‌توان درس خواند و امید داشت تا رتبه خوبی در کنکور کسب کرد بلکه امری فرایندی و با برنامه‌ریزی است.

مشارکت و شرکت در انتخابات باید در دوره‌ای چهارساله یا هشت ساله، با برنامه‌ریزی مشخص و نگاه منطقی به حضور مردم انجام شود. مهمترین مسئله در سقوط یک کشور و دولت این است که در مردم «سِرزدگی» ایجاد شود و مردم در اثر اتفاقات و ناکارآمدی‌هایی که ممکن است کارگزار ما داشته باشد، بی‌توجه و بی‌تفاوت شوند.

نیاز به نظام نظارت شفاف و پاسخگو

مسائل داخلی و بحث نظارت و پاسخگویی بسیار مهم است. ما نیازمند به نظام نظارت شفاف و پاسخگو از طرف کسانی که مردم انتخاب می‌کنند، هستیم. نظام نظارت و شفاف باید در مجلس تهیه و تصویب شود تا هر کارگزاری از یک بخشدار تا وزیر، رئیس‌‌جمهور و افراد مختلفی که در نظام سیاسی ظهور و بروز دارند، پاسخگوی رفتار و مسئولیت خود باشند. اسم این را دادگاه نمی‌گذارم بلکه می‌گویم کارگزاران باید در نظام وجدانی اجتماعی جامعه پاسخگو باشند. آنجا مردم آن‌ها را نسبت به عملکردشان قضاوت خواهند کرد. در عین حال نباید از دشمن‌شناسی غافل شد. جامعه ایران در دوره‌های مختلف با توجه به اهمیت ژئوپلیتیک و شرایط خاص سیاسی ـ اجتماعی، همواره زیر ذره‌بین دشمنان بوده است و دشمنان بیرون همیشه آماده هستند تا از فضای داخلی برای ضربه زدن استفاده کند، بنابراین نباید از دشمن‌شناسی غافل شد.

ایکنا ـ یکی از پیام‌های مهم 12 فروردین و مطالبه مردم، تحول از نظم سابق به نظم جدید مبتنی بر دین بود، چه میزان امروز جامعه مطالبه تحول مبتنی بر همان آرمان‌های اصلی انقلاب و ارزش‌های تثبیت شده در 12 فروردین را دارد؟

توجه به این نکته مهم است؛ انقلاب اسلامی با شور و شوق اولیه مردم و بدون بنا و نظام فکری در مردم، رخ نداد بلکه براساس یک شعور اجتماعی، وجدان جمعی مردمی بر مبنای انتخاب عاقلانه و استفاده از سلاح رهبری و سلاح ایدئولوژیک دینی، اتفاق افتاد. برخی حساب می‌کنند انقلاب یک شوری بوده و تمام شده است در حالی که انتخاب مردم بر مبنای تاریخ کهن در قالب وجدان جمعی چندین ساله است که در سال 57 ظهور کرد. لذا آن شعور و وجدان جمعی، توجه به چند امر چون استبدادزدایی، استعمارزدایی، حاکمیت مردم بر سرنوشت خود و حاکمیت اصول دین بر جامعه داشت. علت مبقیه را ما باید با علت محدثه در یک طول قرار دهیم.

کسری اعتماد سیاسی در جامعه

علت محدثه همان عللی است که انقلاب اسلامی را ایجاد کرد؛ یعنی جمهوریت، اسلامیت، آزادی، عدالت و توجه به ارزش‌های اسلامی  و انسانی که علت بقا و مبقیه در طول علت محدثه است. به خاطر همین مردم تمایل قلبی، عقلی و انسانی دارند تا نظام ارزشی، دانشی و بینشی به اعتلا و پیشرفت مردم کمک کند. در بحث توجه مردم به انقلاب اسلامی و اصول آن، آمار و پیمایش‌های مختلف این را نشان می‌دهد که مردم بین سه گزینه تغییر بنیادین وضع موجود و نظام سیاسی، اصلاح وضع موجود و حفظ وضع موجود، اصلاح وضع موجود و نحوه حکمرانی را مطرح می‌کنند و به هیچ وجه این نگاه را در پیمایش‌ها نمی‌بینیم که نگاهشان به تغییر بنیادین باشد. این اصلاح نیز مبتنی بر همان عللی است که در واقع شروع شده است. هرچند مهم‌ترین مسئله ما در جامعه، بحث کسری اعتماد سیاسی است که در جامعه کاهش پیدا کرده و ضعیف شده است اما این کاهش و ضعف در اعتماد سیاسی به این معنا نیست که کشتی انقلاب اسلامی دچار مسئله شده است. این کشتی به سمت رشد و پیشرفت در حال حرکت است اما کاهش و ضعف در اعتماد سیاسی که در سطح متوسطی نسبت به سطوح اولیه انقلاب شاهد هستیم، قسمت عمده آن به کارآمدی دولت‌های مختلف که آمدند و رفته‌‌اند بازمی‌گردد. هر دولتی که توانسته خدمت بیشتری را انجام دهد، منافع بیشتری را برای ارزش‌ها و دین و دنیای مردم داشته باشد، آنجا اعتماد افزایش پیدا می‌‌کند و دولت‌هایی که نتوانستند و دچار اختلال و فلج ناکارآمدی بودند آنها به این اعتماد ضربه زده‌اند.

لذا اگر این اعتماد سیاسی کم و ضعیف شده است اعتماد به نظام سیاسی نیست بلکه اعتماد به کارگزاران و نهادها و سازمان‌هایی است که نتوانسته‌اند کار خود را به خوبی انجام دهند. ما با مردم بسیار فهیم، هوشمند، عاقل و نجیب در ایرانی با سه هزار سال و بیش، تمدن روبرو هستیم که بسیار خوب میان آنچه تصنعی و آنچه  واقعی و طبیعی ایجاد می‌شود، تشخیص می‌دهند.

گفت‌وگو از سمیرا انصاری

انتهای پیام

لینک منبع اصلی خبر

لینک خبر در ارتباط اقتصادی

این خبر توسط موتور ارتباط اقتصادی جمع آوری شده است در صورت مغایرت اطلاع دهید

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا