حکمرانی از منظر عقلانیت مدرن و نسبت آن با جمهوری اسلامی ایران
این گزارش بیان میکند که برای مواجهه نیاز به یک چارچوب مفهومی است که از منظر آن بتوان به درک درستی از حکمرانی در معنای جدید رسید. برای این منظور حکمرانی باید در معنای عامی تعریف شود که انواعی داشته باشد تا وجه تمایز معنای جدید از حکمرانی با معانی پیشین آن روشن شود. با روشن شدن معنای جدید حکمرانی میتوان نسبت نظام جمهوری اسلامی را با این معنا توضیح داد. نظام جمهوری اسلامی مبتنی بر عقلانیت الهی و دینی بنا شده که لزوماً با معنای جدید از حکمرانی هماهنگی ندارد. بنابراین لازم است با این معنای جدید از حکمرانی تعیین نسبت کند.
این گزارش مطرح میکند که وجوه اساسی حکمرانی در معنای جدید در نسبت با نظام جمهوری اسلامی چالشها و فرصتهایی برای آن ایجاد میکند. برای پاسخ به این پرسش ناگزیر از تحلیل مفهوم حکمرانی بهمثابه یک مفهوم نوپدید هستیم که با کاوش در اندیشه پشتیبان این مفهوم، نسبت آن را با برخی از وجوه مسئلگی ما روشن کند. بهدلیل وسعت وجوه حکومت، این گزارش نسبت حکمرانی را تنها با اقتدار، دمکراسی، امنیت و مشروعیت بهعنوان چهار وجه مهمی که بیشترین تماس را با نظام سیاسی کنونی ایران دارد روشن خواهد کرد تا با حدی از خودآگاهی بتوان از این مفهوم در عرصه حیات سیاسی ـ اجتماعی بهره جست.
این گزارش ادامه میدهد که طرح نوین حکمرانی در علوم اجتماعی معاصر، نتیجه یک روند تاریخی در غرب است که از جداسازی سیاست از اداره شروع شد و درنهایت به وحدت این دو انجامید. حکمرانی تلاشی است برای وحدت اداره و سیاست. طرح امروزین حکمرانی در غرب و آنچه امروزه بر سر زبانها افتاده است طرحی است که بیشتر مبتنی بر نوع اخیر عقلانیت مدرن (عقلانیت سوم) است که این عقلانیت منبعث از اندیشههای هابرماس و همفکرانش در عقلانیت ارتباطی و مشورتی است.
در این گزارش آمده است که عقلانیت جمهوری اسلامی ایران منبعث از ارزشهای الهی است که سنخ چهارمی از عقلانیت را عرضه کرده که در قانون اساسی جمهوری اسلامی متجلی است. همچنین حکمرانی جمهوری اسلامی در نسبت با عقلانیت سوم دچار چالشها و درعین حال فرصتهایی است که ناگزیر از پاسخ به آنهاست. عقلانیت جمهوری اسلامی هنوز در نسبت برخی از امور که همان چالشها هستند جوابهای روشنی عرضه نکرده است.
این گزارش بیان میکند که دستیابی به حکمرانی متناسب با عقلانیت چهارم تنها در صورت پاسخ به چالشهای فراروی ممکن است؛ در غیر اینصورت عقلانیت سوم غالب خواهد شد. برخی از چالشها عبارتند از: کاهش نظم و افزایش تنش، عدم پایبندی به اصول ثابت، بنیان یافتن همه امور بر توافق جمعی، ایجاد چالش درخواستهای جمعی مغایر دین (برای مثال بیحجابی)، ایجاد چالش در مواجهه با اقلیتهای غیرمشروع (برای مثال بهائیت) و عدم توانایی بر سیاستگذاریهای کلان و بلندمدت.
در این گزارش عدم شتابزدگی در مواجهه با حکمرانی بهعنوان یک شیوه نوین حکومت کردن یا تعویق مطرح میشود و باید مجالی متناسب برای این اندیشهورزی بنیادین اختصاص داده و این اندیشهورزی را در عداد سیاستپژوهی روزمره و فوری قلمداد نکرد. در کاربست حکمرانی جدید و عقلانیت متناسب با آن نیز با احتیاط و درنگ حرکت کرد. هم در گفتار سیاسی و هم در کنش سیاستی.
این گزارش درک ویژگیهای حکمرانی مبتنی بر عقلانیت ارتباطی را بهدلیل درگیر شدن گفتمانی ما و غرب در موضوع حکمرانی توضیح میدهد. پیشنهاد میشود برای عملی شدن این امر بر موضوعات بنیادین حکمرانی تمرکز و پروژههای پژوهشی در این راستا تعریف شود. پیشنهاد میشود با ایجاد گفتوگو میان عقلانیت سوم و عقلانیت جمهوری اسلامی الگوهایی برای عبور از چالشها و استفاده از فرصتها استخراج شود. این گزارش منظری متناسب برای این کارویژه فراهم میکند.
این گزارش با ارائه پیشنهاد «ایجاد سازوکارهایی برای بهینهسازی حکمرانی با بهرهمندی از ظرفیت مردم و جامعه در حکمرانی» توضیح میدهد که برای این منظور الگوی افزایش مشارکت در تصمیمگیریهای کلان؛ الگوی افزایش مسئولیتپذیری کارگزاران در قالب قوانین بهینهسازی حکمرانی تصویب شود. پیشنهاد میشود سامانههایی جهت بهرهمندی از مشورت مستقیم با مردم، افزایش مشارکت مردم در تصمیمگیریها، استفاده از نظرات مردم برای حل مسائل و پاسخگویی مبتنیبر مسئولیتپذیری ایجاد شود.
انتهای پیام
لینک منبع اصلی خبر
لینک خبر در ارتباط اقتصادی
این خبر توسط موتور ارتباط اقتصادی جمع آوری شده است در صورت مغایرت اطلاع دهید