روس ها به هیچ وجه مایل نیستند نوع رابطه ایران با آمریکا تحول پیدا کند
الهه کولایی طی سخنانی در نشست«ایران و مسأله تعامل با روسیه» که توسط دفتر سیاسی انجمن اسلامی مدرسین دانشگاهها برگزار شد، با اشاره به فراز و نشیبهای تاریخی روابط ایران و روسیه گفت: بعد از فروپاشی اتحاد شوروی در 33 سال گذشته هم این فراز و نشیبها را شاهد هستیم. چون در دوران اتحاد شوروی، نظام بینالملل بر این روابط بسیار اثرگذار بود و در شرایط پس از فروپاشی شوروی هم هواره آمریکا نقش تعیینکننده و تأثیرگذار در روابط ایران و فدراسیون روسیه را به نمایش میگذارد.
عضو هیأت علمی دانشگاه تهران یادآور شد: انقلاب اسلامی علیه منافع آمریکا و سیاستهایی بود که آمریکا در ساختار نظام دو قطبی در کشور ما دنبال کرده بود؛ بنابراین خواه ناخواه این تحول به نفع اتحاد شوروی برآورد شد، ولی با فروپاشی اتحاد شوروی، حداقل خود روسها خیلی بر این باور بودند که با کنار گذاشتن ایدئولوژی کمونیستی زمینه، بهانه یا شرایطی که دشمنی و رویارویی پایدار روسیه با آمریکا و اروپا شکل داده بود، برداشته شده و تصور اینها این بود که روسیه وارد بازار جهانی میشود و به جامعه متمدن اروپایی میپیوندد.
وی تأکید کرد: ما باید حتما رابطه ایران و روسیه را هم در بافتار روابط روسیه با غرب و هم در تحول نگاه خاورمیانهای روسیه جایگاهش را ببینیم. یعنی نگاه روسیه به خاورمیانه و جهان اسلام چه تحولی دارد و ایران چه جایگاهی پیدا میکند؟ شاید کمتر از این زاویه به این روابط توجه میکنیم که روسها ما را چگونه میبینند؟ ما میبینیم که آرام آرام از تهدید اسلامی دانستن ایران، در شرایطی که ایران تلاش میکند نیروگاه بوشهر را تکمیل کند و کشورهای دیگر حاضر به همکاری نمیشوند، روسها این همکاری با ایران را آغاز میکنند.
کولایی یادآور شد: اولین گامها برای تکمیل نیروگاه بوشهر، اقتصادی است و این فرصتی بود برای روسیه تا توانمندیهای خودش در این حوزه و از سوی دیگر استقلال عمل خودش در برابر آمریکا را به نمایش بگذارد؛ تا به آمریکا نشان بدهد با وجود مخالفت آمریکا و طرحهای آمریکا برای انزوا و تحریم ایران، همان طور که خودش صلاح میداند و منافعش ایجاب میکند، روابط با ایران را گسترش میدهد و در واقع همکاری در پروژه بوشهر به نماد استقلالگرایی روسیه در برابر آمریکا تبدیل میشود؛ در شرایطی که هنوز یلتسین هست و در واقع دولت روسیه هنوز غربگرا است. وقتی پریماکوف به عنوان وزیر خارجه بر سر کار میآید، رویکردش این است که باید روابط با کشورهای اسلامی غرب آسیا را گسترش بدهد.
وی با اشاره به اینکه تا 11 سپتامبر تلاش روسیه برای گسترش روابط با ایران را شاهد هستیم، اظهار داشت: یک دورهای شما میبینید که روابط بین آمریکا و روسیه بهبود پیدا میکند، ولی با توجه به مسائلی که بعدا سالهای 2001 و 2003 در افغانستان و عراق اتفاق میافتد و سیاستهای یکجانبهگرایانه آمریکا، شکافها بیشتر میشود و پیامدش روی روابط ایران و روسیه، روند پایداری از همکاریها است؛ همکاریهایی است که عموما همکاریهای اقتصادی دیده نمیشود و بیشتر نظامی و سیاسی است.
عضو هیأت علمی دانشگاه تهران با بیان اینکه اوج تقابل روسیه با غرب را در جنگ اوکراین میبینید، اظهار داشت: روسیه به غرب و اروپا اعلام میکند که جمهوریهای پیشین شوروی حوزه منافع حیاتی روسیه هستند و آنها باید این حساسیت و علائق حیاتی روسیه را به رسمیت بشناسند که به رسمیت شناخته نمیشود. اینجا زاویه بازتر میشود. در واقع روسیه چنین دیدگاهی را مطرح میکند و آمریکا و اروپا نمیپذیرند و بر استقلال و حاکمیت ملی تأکید دارند؛ که طبیعتا میتوانند عضو ناتو شوند و انواع همکاریهای راهبردی را با غرب داشته باشند؛ این چیزی است که روسها اعلام میکنند نمیتوانند داشته باشند.
وی افزود: نکته بسیار مهم این است که جمهوری اسلامی ایران میپذیرد باید به علائق و ملاحظات روسیه در آسیای مرکزی و قفقاز توجه داشته باشد و به هر حال بیش از آنچه که روسها صلاح میدانند، در این حوزهها ورود نکند. بحث مهم دیگر این است که اصولا در سیاست خارجی جمهوری اسلامی با شدت و ضعف، مرزهای شمال غربی و شمال شرقی، در اولویت نبودند، بلکه اولویتها در مناطق غربی دنبال و هزینهها آنجا صرف شده و هزینههای اندکی که میتوانست نفوذ ما در شرق و غرب دریای خزر را تثبیت کند و به ما این امکان را بدهد که از فرصتهای آماده و متنوع که تاریخ و جغرافیا در اختیار ما قرار داده استفاده کنیم، مورد بیتوجهی قرار میگیرد و پروژههایی که ایران میخواهد در این مناطق وارد شود هم با در نظر گرفتن ملاحظات روسیه است.
کولایی یادآور شد: شرقگرایی یا تمایل به شرق در شرایطی است که شما غرب را ندارید؛ در شرایطی است که ایران مشمول تحریمهای بینالمللی است و قطعنامههای شورای امنیت یکی پس از دیگری میآید؛ یعنی تحریمهای آمریکا با تحریمهای بینالمللی و قطعنامههای شورای امنیت پیوند میخورد. طبیعی است که این نوع شرقگرایی فقط به یک فرصت تبدیل میشود برای کشورهایی که در این منطقه میتوانند هدف قرار بگیرند؛ به ویژه روسیه که ایران تحت فشارهای غرب در یک فضای جدیدی تحویل بگیرد، رابطه با او را گسترش بدهد و سعی کند از فضایی که ایجاد شده برای منافع خودش بهرهبرداری کند.
وی با تأکید بر اینکه روسها به هیچ وجه مایل نیستند نوع رابطه ایران با آمریکا تحول پیدا کند، گفت: طبیعی است که هرچه فشارهای بینالمللی افزایش پیدا کند، این رابطه با سهولت بیشتری مدیریت میشود و این نکته هم بسیار مهم است که روسها مایل نبودند و نیستند که شدت این فشارها باعث از جا در رفتن نظم موجود بشود و به در واقع بازی را بر هم بزند. باید توجه شود، یکی از عوامل مهمی که باعث شد در دوره روحانی توافق هستهای بین ایران و کشورهای اروپایی و آمریکا شکل بگیرد، همین تلاشی است که در چهار چوب روابط شکل گرفته بین روسیه و آمریکا صورت میگیرد.
عضو هیأت علمی دانشگاه تهران اظهار داشت: به هر حال روسیه همسایه ایران است و تعادل بخشی به این روابط برای ایران یک الزام است و در واقع تأمین منافع ملی برای ما از مسیر این موازنهگرایی قابل حصول هست. یعنی بر خلاف بعضی گرایشها از غرب به سمت شرق و از شرق به سمت غرب که الزام ژئوپلیتیک ما نیست، ما در طول این سالها شاهد یک گرایش پایدار در رویارویی با آمریکا بودهایم. ما به دلیل بی توجهی به این الزام ژئوپلیتیکی عملا مورد بهرهبرداری روسیه قرار گرفتهایم. من نمیدانم روابط راهبردی که از آن صحبت میشود، چطور با این رفتارها تنظیم میشود؟
وی تأکید کرد: من فکر میکنم ردّ روسیه به عنوان یک همسایه پرقدرت و تأثیرگذار، با توجه به وزن ژئوپلیتیکی این کشور، با واقعیت چندان همخوان نیست؛ ولی باید این روابط متعادل باشد. در اوج جنگ، دکتر ولایتی به روسها میگوید اگر این تقاضای ما را برآورده نکنید، از آمریکاییها میگیریم. یعنی این یک واقعیت است که در عرصه سیاست شما باید بتوانید از گزینههای موجود بهرهبرداری کنید. بنابراین، من فکر میکنم اگر بحث منافع مردم ایران، منافع ملی ایرانیان محور باشد، تاریخ و وقایع تلخ جای خود، ویتنام جلوی چشم ما است.
کولایی افزود: ژاپن را بعد از حادثه هیروشیما نگاه کنید؛ در تاریخ متوقف نمیشوند؛ ولی تاریخ برای ما درس است و از این درسها استفاده کنیم. در واقع خاطرات تلخ برای ما یادآوری یک سری واقعیتها است که ما به هیچ کس، جز ملت ایران، نمیتوانیم اعتماد کنیم. یعنی مردم ایران فقط میتوانند پایه اعتماد و اتکاء حکومت باشند. چینیها، آمریکاییها و روسها همه دنبال منافع خودشان هستند؛ چون قاعده نظام بینالملل تأمین منافع برای هرکدام از این کشورها است.
وی اظهار داشت: کسانی که هنوز در فضای نظام دو قطبی سیر میکنند، متوجه تغییرات گسترده و عمیق در نظام بینالملل نیستند. چون نظام بینالملل با فروپاشی شوروی وارد مرحله جدیدی شد. قبل و بعد از 11 سپتامبر کاملا جهان تغییر پیدا کرد. حتی برخیها معتقدند قبل و بعد از جنگ اوکراین این تفاوت را میتوانیم به خوبی در روابط بین قدرتها ببینیم. افرادی در کشور هستند که تصور میکنند، با رویارویی با آمریکا این نوع ارتباط با روسیه میتواند برای ما چارهساز باشد و به منافع ما کمک کند، متأسفانه به این تغییرها توجه نمیکنند که چقدر جهان و رابطه بین بازیگران تحول پیدا کرده است.
عضو هیأت علمی دانشگاه تهران در پایان گفت: طبیعی است که باید پیوندی بین حوزه تصمیمگیری با دانشگاهها و مراکز پژوهشی وجود داشته باشد. با توجه به اطلاعی که از نقش و جایگاه دانشگاه در این فرآیندهای تصمیمگیری داریم، من فکر میکنم این ارتباط آن طور که باید و شاید، شکل نگرفته و در واقع مبنای سیاستگذاریها این واقعیتها نیست؛ یک چیزی، یک زمانی بوده ولی بسیار تحول پیدا کرده است. الآن بازیگران تغییرات جدی پیدا کردهاند و اگر اینها را متوجه نشویم در همان فضا، همان حرفها را تکرار میکنیم و این میتواند خیلی پر هزینه باشد.
لینک منبع اصلی خبر
لینک خبر در ارتباط اقتصادی
این خبر توسط موتور ارتباط اقتصادی جمع آوری شده است در صورت مغایرت اطلاع دهید