تغییر واحد اندازه گیری و نظارت از مبدا راهکار عملی مبارزه با قاچاق سوخت
سید احمد علوی: سالهاست معزل یارانه پرداختی به حاملهای انرژی، گریبان گیر اقتصاد کشور شده است از زمان دولت سازندگی، دولت اصلاحات، دولت خدمتگزار، دولت تدبیر و امید تا به امروز هر کدام راهکارها و طرحها مختلف را پیشنهاد دادند و اجرا کردن، اما این معزل نه تنها حل نشد بلکه روز به روز شدیدتر هم شد. باز هم مدتی است در دولت جدید صحبت از افزایش نرخ حاملهای انرژی است هر بار هم همان بهانههای تکراری؛ افزایش مصرف، قاچاق و غیره.
نکته حائز اهمیت این است که دولت در ازای حذف رایانهها و افزایش نرخ حاملهای انرژی به بهانه ناترازی بودجه و عدم استفاده قشر محروم از این یارانهها دست به اقدام میزند، اما هیچگاه در قبال این افزایش و عدم نتیجه دادن طرحهای خود پاسخگو نیست. در این یادداشت به افزایش نرخ حاملهای انرژی به بهانه قاچاق میپردازم.
اعداد و ارقامی که از سوی دولت و نهادهای آماردهنده بابت قاچاق سوخت اعلام میشود بدن آدم را به لرزه میاندازد مگر میشود این مقدار بنزین و گازوئیل بار الاغ و نیسان ابی از کشور قاچاق شود آن هم در جلو چشم این همه نهادهای نظارتی، امنیتی، نظامی و انتظامی کشور. نکته قابل تامل اینجاست به جای اینکه در بنادر و مرزها و سکوها به دنبال قاچاقیان سوخت باشیم باید نسبت به کنترل از مبدا اقدام کنیم.
پالایشگاههای تولید سوخت دارای ظرفیت مشخصی هستند، شبکه لوله کشی پخش این محصولات و شبکه حمل و نقل سوخت نیز مشخص است. وقتی که کنترل از مبدا باشد کامل مشخص میشود سوخت تولیدی از پالایشگاه چقدر است و با چه شبکهای به پایانههای مصرف منتقل میشود و با کدام سیستم حمل و نقل به مصرف کننده نهایی میرسد. وقتی کشتی حامل چند میلیون لیتر بنزین قاچاق در خلیج فارس توسط نیروی انتظامی شناسایی و مصادره میشود این سوال پیش میآید این کشتی از کجا سوخت گیری کرده، آیا با آفتابه میشود این کشتی را پر کرد؟
این کشتی در چه اسکلهای پهلو گرفته و با کدام لوله پر شده است. آیا پالایشگاه متوجه نمیشود چه میزان سوخت تولیدی به مخازن سوخت ارسال کرده و مخازن چه میزان سوخت تحویل گرفتهاند؟ به طور مثال یک پالایشگاه روزانه یک میلیون لیتر بنزین تولید میکند و به مخازن ارسال میکند، اما آیا همین مقدار بنزین توسط مخازن اعلام وصول میشود. این اختلاف کجا مشخص میشود و چه کسی پیگیری میکند. آیا اصلا این اختلاف و این عدم ترازی ثبت میشود؟ یکی از حلقههای مفقوده در زمینه قاچاق سوخت همین جا است.
نکتهای که به آن کمتر توجه میشود این است وقتی معیار اندازه گیری بنزین و گازوئیل لیتر باشد یعنی واحد اندازه گیری حجم میشود نه وزن؛ در نتیجه با یک انقباض و انبساط چند صد لیتر جابجا میشود (به این مقاله مراجعه کنید) بنزین در هنگام روز منبسط میشود یعنی تغییر حجم میدهد، اما در شب بر اثر سرما منقبض میشود یعنی حجمش کم میشود. کافی است در هنگام شب از مخازن بنزین برداشت شود، در طول روز با افزایش گرما و انبساط بنزین، این برداشت غیر مجاز تامین میشود و آب از آب تکان نمیخورد، مسئولین و کارشناسان هم این تغییرات به سبب حجم طبیعی میدانند و کاملا هم حرفشان صحیح است و قاچاقچیان سوخت هم از همین مسئله کلی منتفع میشوند.
یکی از راهها مبارزه با قاچاق کالا همین تغییر معیار اندازه گیری از حجم به جرم در مبدا است. یعنی پالایشگاه یا پایانههای توزیع حامل انرژی باید سوخت را بر مبنای وزن تحویل دهند و هنگام توزیع در شبکه هم بر مبنای وزن توزیع گردد. فقط هنگام فروش به مصرف کننده نهایی مبنای حجم تغییر کند.
موضوع دیگری که باید ملاحظه شود این است که به جای افزایش قیمت سوخت نیاز مردم به سوختهای فسیلی را کاهش داد. زمانی کاه و یونجه ارزش اقتصادی زیادی در اقتصاد ایران داشت، چون حمل و نقل ایران وابسته به چهارپایان بود که قوت آنها کاه و یونجه بود، اما امروز این نیاز برای حمل و نقل گازوئیل و بنزین است با تغییر تکنولوژی وابستگی حمل و نقل به بنزین و گازوئیل کم میشود، انرژی جایگزین باعث میشود این سوختهای فصیلی تاثیری در حمل و نقل عمومی نداشته باشند و بیشتر در حمل و نقل صنعتی مصرف شوند، تولید و توزیع یارانهای خودروهای الکتریکی حداقل در کلانشهرها میتواند ضمن رفع نیاز حمل و نقل مردم، حفظ محیط زیستی، نیاز مردم به سوختهای فسیلی را کاهش دهد و همین تاثیر قیمت آنها بر زندگی و اقتصاد مردم کاهش یابد، حالا اگر دولت بخواهد قیمت بنزین را افزایش دهد، چون تاثیری آنچنان بر زندگی مردم ندارد پس تبعاتی هم ندارد.
دولت باید ابتدا با سیاستهای درست محل هزینه از درآمد ناشی از قیمت بنزین را که صرف رفع نیاز حمل و نقل مردم از طریق انرژیهای جایگزین و سیستم حمل و نقل عمومی میشود، مشخص کند. ۳۰ سال است که مرتب افزایش نرخ بنزین صورت گرفته، اما نه تنها مشکل حل نشده بلکه مصرف بنزین افزایش یافته است و هیچگاه افزایش نرخ بنزین نتیجه آن باعث کاهش مصرف نبوده است بلکه نتیجه عکس داده است، دولت باید ابتدا طرح مشخصی برای کاهش مصرف سوختهای فسیلی ارائه نماید و مشخص کند در ازای افزایش قیمت این سوختها در چند سال وابستگی به مصرف این سوختها را با استفاده از انرژی پاک جایگزین خواهد کرد. نیاز مردم را به سوخت فسیلی کم کنید سپس قیمت آن را به طلا برسانید.
انتهای پیام/
لینک منبع اصلی خبر
لینک خبر در ارتباط اقتصادی
این خبر توسط موتور ارتباط اقتصادی جمع آوری شده است در صورت مغایرت اطلاع دهید