تجارتخانه| دولت تولیدکنندگان سیمان را با متولیان تأمین برق اشتباه گرفته است/ استمرار خاموشیها یعنی دولت ضدتوسعه!
«تجارتخانه» عنوان برنامهای است که در «تجارتنیوز» تولید میشود و به بررسی چالشها و مشکلات اساسی پیش روی صنایع و واحدهای تولیدی، بهویژه در بخش خصوصی، میپردازد.
حمید فرمانی، رئیس هیأت مدیره انجمن سیمان ایران، با حضور در پنجمین قسمت از این برنامه، به مهمترین دغدغههای این روزهای تولیدکنندگان و فعالان صنعت کشور، پرداخته است. در ادامه این برنامه، علاوه بر مشاهده نسخه تصویری، میتوانید متن کامل بحثهای مطرحشده را مطالعه کنید.
مهمترین چالشهای صنعت سیمان چیست؟
*در حال حاضر مهمترین مشکلات و چالشهای پیش روی صنعت سیمان کشور چیست؟
سیمان به عنوان یک صنعت با قدمتی حدود 91 ساله در کشور، یکی از صنایع راهبردی است که نقش بسزایی در توسعه، عمران و آبادانی کشور دارد. گرچه به جهت قیمتهای بسیار پایین به عنوان کالایی پست در موضوع اقتصاد مطرح است، اما روزهایی که به هر دلیلی از جمله محدودیتهای انرژی، تأمین انرژی کاهش مییابد و تولید کم میشود، کاملاً قدر این صنعت شناخته میشود.
در آن مواقع متوجه میشوند که این کالا و این صنعت، پیشران صنایع بزرگتری مانند حمل و نقل است. در حال حاضر، حدود 27 درصد حمل و نقل کالاهای جادهای متعلق به صنعت سیمان است. همچنین در موضوع ساخت و ساز و پروژههای عمرانی و بحثهای مسکن نیز، روزی که سیمان نباشد، بسیاری از این پروژهها وارد فضای رکود میشوند و مشکل پیدا میکنند.
ایران در رتبه ششم تولید سیمان جهان قرار دارد
این اهمیت صنعت سیمان است. کشور حدود 88 میلیون تن ظرفیت دایر در صنعت سیمان دارد و ششمین صنعت بزرگ سیمان جهان است، اما هرگز به دلیل عدم تأمین انرژی پایدار در این ظرفیت تولید نکرده است. مهمترین مسئله صنعت سیمان امروز تأمین انرژی پایدار است.
اگر این اتفاق رخ دهد، هدفگیریهایی مانند تولید چهار میلیون مسکن در نهضت ملی مسکن، سیمان زیادی مورد نیاز است، ولی صنعت سیمان آمادگی دارد که با تأمین انرژی پایدار، تمام این سیمان را تأمین کند بدون اینکه نیاز به واردات باشد. این آمادگی از حیث ظرفیت دایر، امکانات فنی و نیروی انسانی کاملاً در کشور موجود است.
اما متأسفانه در روزهای گرم سال، طی چهار یا پنج سال اخیر به دلیل ناترازی تأمین انرژی در اوج مصرف، برای صنایع انرژیبر از جمله سیمان محدودیتهایی اعمال میشود. در روزهایی که باید حداکثر تولید و عرضه داشته باشند، متأسفانه با اعمال این محدودیتها دچار مشکل میشوند و تعادل عرضه و تقاضا به هم میخورد.
شاید در یکی دو سال اخیر اجازه ندادهاند این موضوع به التهابات قیمتی منجر شود، ولی این واقعیتی است که در فصول گرم سال که باید بیشترین تولید و مصرف را داشته باشند، به دلیل عدم تأمین انرژی در ظرفیتهای مورد انتظار نمیتوانند تولید کنند.
با این حال دولت و شرکتها تلاش میکنند با مشوقهایی که دریافت میکنند، نسبت به خودتأمینی این انرژی، صنایع بزرگ خودشان اقدام کنند. نتایج این اقدام ممکن است در میانمدت خود را نشان دهد و در کوتاهمدت، طی دو سال آینده شاید نتایج ملموسی از این موضوع نبینند.
ایران سال گذشته 76 میلیون تن سیمان تولید کرد
*در حال حاضر میانگین تولید سالانهی سیمان چقدر است و این ضعف انرژی چقدر به صنعت سیمان کشور آسیب میزند؟
شرکتهای سیمانی یک روند رو به رشد تولید و مصرف را در 10 سال اخیر تجربه کردهاند. سال گذشته یک رکورد با تولید 76 میلیون تن سیمان داشتند که از این مقدار، حدود 71 میلیون تن آن در داخل مصرف شد و بقیه به صورت صادرات کلینکر به کشورهای دیگر رسید.
با این حال، در موضوع سرانه مصرف، هنوز با کشورهای توسعهیافته فاصله دارند. مصرف سیمان در این کشورها حدود 2500 کیلوگرم به ازای هر نفر است، در حالی که در کشور ما این مقدار حدود 800 تا 850 کیلوگرم است. این نشان میدهد که هنوز ظرفیت رشد مصرف سیمان در کشور وجود دارد.
صنعت سیمان کشور آمادگی تأمین تمام نیازهای داخلی را دارد. شرکتها از نظر کیفیت نیز در سطح بالایی از تولید سیمان قرار دارند. اما در سالهای اخیر به دلیل ارزان بودن انرژی، نیازی به تولید سیمانهای نوین و متنوع دیده نشده است.
با افزایش قیمتهای انرژی، شرکتهای سیمانی خود را آماده ورود به عرصه تولید سیمانهای نوین کردهاند. این تحول ناگزیر است و نمیتوان با اعتراض و انتقاد این مسئله را حل کرد. برای این منظور نیاز به تأمین مالی و سرمایهگذاری، حتی از منابع خارجی دارند که به این سرعت امکانپذیر نخواهد بود.
تولیدکنندگان برای بهرهوری بیشتر، باید به تولید سیمانهای نوین روی بیاورند که کلینکر فاکتور پایینتری دارند. در حال حاضر میانگین کلینکر فاکتور در کشور حدود 95 درصد است. باید به سمت تولید سیمانهایی با کلینکر فاکتور 65 تا 80 درصد حرکت کنند، چراکه بیشترین مصرف انرژی در مرحله تولید کلینکر است.
فعالان ساختمانی مهمترین مشتری سیمان هستند
*در صحبتهایی که داشتیم به صنعت ساخت و ساز اشاره کردیم. می توان گفت که اصلیترین بازاری که برای سیمان هست، صنعت ساخت و ساز است؟
بله، کاملاً. اصلیترین مشتریها، فعالان صنعت ساخت و ساز هستند.
*آیا این رکودی که در صنعت ساخت و ساز به وجود میآید به خاطر قدرت خرید پایین مردم تأثیر زیادی روی سیمان و بازارش میگذارد؟
کاملاً رابطه مستقیم و هم سویی وجود دارد.
نقش تکنولوژی در تولید سیمان
نقش تکنولوژی در بهرهوری انرژی را چطور میبینید؟ آیا افزایش بهرهوری انرژی با عرضه شدن تکنولوژیهای بیشتر و بهتر مؤثرتر نخواهد بود؟
100 درصد. صحبت ما همین است. یعنی ممکن است به تکنولوژی نیاز داشته باشند. با سرمایهگذاری و اصلاح خطوط تولید میتوان با همان خطوط تولید سیمانهای جدید و بهتر تولید کرد. این اصلاحات تکنولوژی نیازمند بحثهای مالی و دانش فنی است که در داخل کشور امکانپذیر است.
بحث سرمایهگذاری و فرهنگسازی در مصرف نیازمند است. بازار مصرف سیمان در کشور کاملاً سنتی بوده است و این مسئله منجر به پرت مصرف سیمان و انرژی میشود. اما تغییراتی در حال وقوع است و مصرف سیمان فلهای روند صعودی دارد که نشاندهنده استفاده حرفهایتر از این محصول است.
یکی از آرزوهای ما این است که شرکتهای سیمانی با صنایع واسطی مثل بتن مشارکت کنند تا خامفروشی انجام ندهند و محصولی ارزشمندتر تولید کنند. تصور غلطی وجود دارد که مصرف بیشتر سیمان مقاومتر است، در حالی که این موجب پرت مصرف میشود.
سیمان ایران قابلیت صادرات دارد
*آیا سیمانهای تولیدی در داخل کشور از کیفیت لازم جهت صادرات برخوردارند؟
بله، حتماً. همه شرکتهای آنها از مشخصههای فنی برخوردارند که از استانداردهای داخلی و بینالمللی بالاتر هستند.
*در حال حاضر ظرفیت کشور ما در حوزه صادرات سیمان چگونه است؟
اصولاً شرکتهای تولید سیمان صادراتمحور نیستند، زیرا سیمان به دلیل حجیم بودن و هزینه حمل بالا اصولاً یک کالای صادراتی محسوب نمیشود. حدود شش تا هفت درصد از کل سیمان تولیدی به خارج از مرزها صادر میشود. اگر کشور حدود ۱۴ تا ۱۵ میلیون تن سیمان صادر میکند، عمده این صادرات کلینکر است، مادهای که حدود ۹۰ درصد از مسیر سیمان شدن را طی کرده و فقط نیاز به سایش دارد.
کشورهایی مانند بنگلادش و عراق که مشکلات انرژی و تولید کلینکر دارند، عمدتاً کلینکر را وارد میکنند و سیمان خود را تولید میکنند.
مشکلات انرژی در عراق و حمایت از نیروی انسانی داخلی باعث میشود که عراق بیشتر کلینکر وارد کند تا سیمان. عراق فعلاً به دلیل مشکل تأمین انرژی از ایران کلینکر وارد میکند، اما ممکن است در آینده این مشکل را حل کند و واردات کلینکر را قطع کند.
بنابراین، باید سیمان را به عنوان یک کالای راهبردی در داخل کشور مصرف و از استفاده نادرست آن جلوگیری کنند.
قیمت پایین سیمان مصرف آن را پست و پرت میکند
قیمت پایین سیمان باعث میشود که این کالا در مصارف پست دیگر استفاده شود. در حالی که سیمان باید در جای خود مصرف شود، ارزان بودن آن باعث شده که در مواردی مثل گچ و خاک هم استفاده شود. سیمان و فولاد باید نسبت به ارزش تعادلی خود مصرف شوند. اگر نسبت قیمت فولاد به سیمان در دنیا حدود ۱ به ۷ است، در ایران این نسبت به ۱ به ۲۵ رسیده است، که نشان میدهد سیمان به دلیل ارزان بودن در مصارف نادرست استفاده میشود.
یارانه سیمان باید حذف شود
*آیا تولیدکنندگان مخالف نظام یارانهای هستند؟
اگر فرض بگیریم که اقتصاد یک علم است و تجارب و بحثهای دانش به یک علم اقتصادی تبدیل شدهاند، باید پذیرفت که عرضه و تقاضا نقش مهمی در اقتصاد دارد. بر این اساس، یارانهها باید به تدریج و با سرعت بیشتری حذف شوند. همچنین باید از نظام قیمتگذاری دستوری خارج شوند تا کالاها در جای درست خود مصرف شوند و منابع ملی به هدر نرود.
سیمان در بورس کالا قیمتگذاری دستوری میشود؟
*به قیمتگذاری دستوری اشاره کردید. در حال حاضر، سیمان در بورس کالا عرضه و قیمتگذاری میشود و فروش میرود که اسم آن قیمتگذاری دستوری نیست. اما به نظر میرسد که در واقعیت، هنوز هم قیمتگذاری دستوری در صنعت سیمان وجود دارد. در این باره توضیح میدهید؟
بله، اصولاً اینکه توانستهاند سیمان را بعد از سالها وارد بورس کالا کنند، اتفاق خوبی بوده است. این اقدام حداقل در چند موضوع غیر قابل انکار برای صنعت سیمان مفید بوده است. یکی از این موارد تأمین نقدینگی است.
پیشتر، شرکتها سیمان خود را بهصورت میانگین سهماهه میفروختند و شاید چهار یا پنج ماه طول میکشید تا نقدینگی آنها تأمین شود. اما اکنون، سیمان بهصورت نقدی فروش میرود که این تغییر بسیار مثبت است.
همچنین، برخی از رانتها و انحصارهای موجود در مجوزهای عوامل فروش از بین رفته است. اکنون، انحصار خرید و فروش سیمان از چند ده یا چند صد نفر به هزاران نفر گسترش یافته است و بالقوه میتواند به دهها هزار نفر توسعه یابد. هر کسی که نیاز به سیمان دارد، اکنون بستر خرید آن فراهم است. این اتفاق بسیار خوبی است.
اما باید توجه داشت که هنوز با مفهوم کامل فروش کالا در یک بازار بزرگ مثل بورس فاصله دارند. به این معنا که در مواردی، برخی از کالاها و مصرف آنها در سطح کشور به دلایل مصلحتی توسط دولت کنترل میشود. دولت به دلیل مصالحی مانند کنترل قیمت مسکن و تأمین مصالح ارزانقیمت برای مردم، برخی کنترلها را اعمال میکند. این کار دولت تحت عنوان سیاستهای مصلحتی انجام میشود و نمیخواهند در مورد درستی یا نادرستی آن قضاوت کنند.
با این حال، سیمان هنوز تحت کنترل دولت است، زیرا دولت معتقد است که قیمت سیمان نقش کلیدی در قیمت تمامشده مسکن دارد. دولت به دلایل سیاستی میخواهد قیمت مسکن را کنترل کند و مسکن ارزانقیمت به دست مردم برسد. لذا با این تصور، قیمت سیمان را تحت کنترل خود دارد و به شکلهای مختلف اعمال میکند.
بنابراین، هنوز به آن شکل که فکر میکنند عرضه و تقاضا در بورس کالا تعیینکننده قیمت باشد، فاصله دارند. وزارت صمت، بهعنوان مثال، با بورس کالا یک کارگروه مشترک برای تنظیم بازار دارد. کالاهایی مانند سیمان که تحت کنترل دولت هستند، باید نوسانات قیمت و تأمین بهموقع آنها برای دولت مهم باشد.
بهعنوان مثال، حداقل عرضهای که برای شرکتها تعیین میشود، اگر رعایت نشود، شرکتها وارد فضای تنبیهی میشوند. در مواردی، تعزیرات ورود کرده و جریمه میکند. این تعیین سطح عرضه گاهی با واقعیتهای شرکتها همخوانی ندارد. شرکتها ممکن است مشکلات فنی یا تشخیص بازاریابی داشته باشند و نتوانند به میزان تعیینشده عرضه کنند. با این حال، اگر این سطح عرضه رعایت نشود، شرکتها با مشکلات قانونی مواجه میشوند.
بنابراین، هنوز با آن چیزی که در ذهن دارند، یعنی بازاری که عرضه و تقاضا کشف قیمت را تعیین میکند، فاصله دارند.
سیمان وارد چرخه دلالی میشود؟
*بورس به ذات در بیشتر کشورها شفافیت را به دنبال خود دارد. اما آیا در ایران این بورس کالا باعث شفافیت بازار سیمان شده یا هنوز پس از ورود به بورس، این کالا وارد چرخه دلالی و واسطهگری میشود؟
در این زمینه، نسبت به دورهای که سیمان در بورس کالا عرضه نمیشد، به جرأت میتوان گفت که حدود 90 درصد شفافیت ایجاد شده است. اکنون حداقل مشخص است که در سامانه کی چه کسی میخرد و این امر قابل ردیابی است.
با توجه به سامانههایی که وزارت صمت و بورس کالا دارند، میتوان مسیر کالای خریداریشده را پیگیری کرد. اگر کسی بخواهد متقلبانه عمل کند، این امر قابل شناسایی است. با این حال، در لایههای پایینتر بازار شاید بهطور 100 درصد شفافیت کامل وجود نداشته باشد.
بسیاری از مصرفکنندگان، به دلیل اینکه قادر به خرید از بورس کالا نیستند، به فروشندگان مصالح مراجعه میکنند. این فروشندگان گاهی نقدینگی کافی برای خرید از بورس ندارند یا به دلایل سنتی و مالیاتی تمایل ندارند که از بورس کالا خرید کنند.
این دسته از فروشندگان، به عواملی که از بورس کالا خرید میکنند، مراجعه میکنند و به صورت نقدی یا با وعده زمانی اقدام به خرید و فروش میکنند. درصدهای قابل توجهی از سود این فروشندگان بابت این معاملات اعتباری است.
یکی از راهکارهای پیشنهادی برای افزایش شفافیت در این بازار، ایجاد تسهیلات مالی توسط بانکها برای فروشندگان مصالح است. بهعنوان مثال، بانکها میتوانند اعتباراتی به فروشندگان مصالح اختصاص دهند که با نرخ بهره پایینتر نسبت به تسهیلات مالی موجود باشد.
این کار میتواند باعث کاهش هزینههای مالی و افزایش رضایت فروشندگان و مصرفکنندگان شود. در حال حاضر، ساختار این کار به دلیل نبود سیستم اعتبارسنجی مناسب و اخذ وثایق، در بازار سیمان ایران وجود ندارد، اما بانکها میتوانند با استفاده از نیروهای انسانی و روشهای موجود، این کار را انجام دهند.
بانکها واسطهگری مالی انجام میدهند؟
*آیا بانکها حاضر به انجام واسطهگری مالی هستند؟
بله، بانکها آمادهاند در این واسطهگری مالی مشارکت کنند. این مسئله به عنوان یک کسبوکار خوب برای بانکها مطرح است و نمیتوان به آن ایرادی گرفت، چرا که در قالب عقود اسلامی، هیچ مشکلی از نظر تامین مالی وجود ندارد.
اما با وجود سود خوبی که برای بانکها حاصل میشود و رضایتمندی خریداران نهایی و فروشندگان مصالح را به همراه دارد، مسئلهای که اکنون وجود دارد، وضعیت تراز مالی بانکهاست که مشکل جدی به شمار میآید.
با ادامه این روند، شفافیت مورد نظر شما نیز در فروش محصول، از تولید تا مصرف نهایی، به طور کامل قابل مشاهده خواهد بود. متأسفانه، برخی خریداران و مصرفکنندگان از خرید از بورس کالا اجتناب میکنند و ترجیح میدهند از عوامل واسطه خرید کنند، به دلیل مشکلات مالیاتی. اما به نظر میرسد با توجه به سیاستهای مالیاتی جدید کشور، این راههای فرار مالیاتی به تدریج شناسایی و بسته خواهد شد.
همچنین، برخی از فعالان صنعت بتن نیز به دلیل نگرانی از مشکلات مالیاتی، از خرید شفاف از بورس کالا خودداری میکنند و این امر منجر به خرید با قیمت بالاتر از بازار میشود. با این حال، بورس کالا به عنوان یک مکانیزم مناسب برای عرضه و تقاضا، مکانی خوب برای فروشندگان و خریداران است و با تمام موانع موجود، همچنان بهترین مکانیزم برای فروش به شمار میآید.
در نهایت، برای حل مشکلات موجود و افزایش شفافیت، نیاز به مذاکره و اصلاحات ساختاری داریم. با این تلاشها، صنعت سیمان به سوی روزهای بهتر و شفافتر حرکت خواهد کرد.
در بورس کالا اختلاف قیمتی برای سوداگری وجود ندارد
*آیا در بازار سیمان اختلاف قیمتی وجود دارد که بستر سوداگری و سفتهبازی را فراهم کند؟
در بورس کالا، به صورت تئوریک اختلاف قیمتی برای سوداگری وجود ندارد. در این بازار، خریداران میتوانند هر هفته به قیمت تولیدکننده، محصول خود را تأمین کنند. اگر مشکلی از قبیل کمبود نقدینگی یا تمایل به فرار مالیاتی وجود نداشته باشد، نیازی به خرید از واسطهها نیست. با این حال، در شرایطی که کمبود تولید یا محدودیتهای انرژی منجر به کاهش عرضه سیمان شود، دلالان از این فرصت بهره میبرند و قیمتها را در بازار بالا میبرند.
دلالان با توجه به تجربه و مهارت خود در بازار، از نوسانات قیمتی و کمبودها استفاده میکنند و قیمتها را بیشتر از حد انتظار افزایش میدهند. این اتفاق به دلیل ضعف در نظارت و کنترل بازار توسط نهادهای دولتی و حاکمیتی است. بسیاری از این نهادها تا درب کارخانهها نظارت میکنند و پس از آن قادر به کنترل بازار نیستند یا ساختار لازم را برای این کار ندارند.
یکی از مشکلات اصلی در این صنعت، نبود انگیزه کافی برای افزایش قیمتها در بخش دولتی یا شبهدولتی است. بسیاری از صنایع سیمان تحت مدیریت شرکتهای دولتی یا شبهدولتی هستند و افزایش قیمتها برای مدیران این شرکتها منفعت مالی خاصی به همراه ندارد. بنابراین، نظارت باید بیشتر بر روی بازار و فعالیتهای دلالان متمرکز شود.
راهاندازی رینگ صادراتی سیمان در بورس کالا
برای حل این مشکلات، برنامهریزیهایی در حال انجام است، از جمله راهاندازی رینگ صادراتی در بورس کالا برای کنترل بهتر قیمتها و کاهش سوءاستفادهها. این اقدامات میتواند به شفافیت بیشتر و کاهش اختلاف قیمتها کمک کند. همچنین، با ایجاد سیستمهای نظارتی مناسب، میتوان جلوی اقدامات نادرست برخی از صادرکنندگان سیمان را نیز گرفت.
*در رینگ صادراتی خریداران چه افرادی هستند؟
تمام افراد حقیقی و حقوقی که قصد خرید کالا به منظور صادرات و خروج آن از مرز را دارند، باید متعهد به این کار شوند. ما به دلیل مشکلات مربوط به سوییفت و روابط بانکی، انتقال پول خود را از طریق صرافی انجام میدهیم.
هدف اصلی ما از این صادرات، دریافت ارز خارجی برای تأمین نیازهای وارداتی است. فلسفه کلی صادرات ما کسب ارزوری است، نه دریافت معادل ریالی کالا. به همین دلیل، بورس کالا نیز به دنبال این است که نهایتاً دلار و ارز مورد قبول و مورد نیاز کشور را دریافت کنیم.
در همین زمینه، باید به این نکته اشاره کرد که نگرانیهایی که نسبت به فروش محصولات داخلی در بورس کالا وجود داشت، برای بسیاری از افراد به دلیل عدم پیشتازی در صنعت سیمان بود. برخی از شرکتها و مدیران منتظر میمانند تا دیگران ابتدا وارد شوند و سپس با تأخیر و محافظهکاری عمل کنند.
این امر در 13 خرداد 1400، زمانی که اولین عرضه در کارخانه آبیک انجام شد، مشاهده شد. مدیریت این کارخانه بر عهده من بود و پس از آن، به تدریج طی سه چهار ماه آینده، حدود شصت هفتاد درصد شرکتها مزایای این عرضه را دیدند؛ پول نقد و قیمت بهتر، نظم در تولید و تحویل. از آبان همان سال، تقریباً نود و هفت هشت درصد شرکتها پذیرفتند و وارد این سیستم شدند.
ما توصیه میکنیم که همه شرکتها به رینگ صادراتی بپیوندند، زیرا بازار سیمان به گونهای است که حتی با پنجاه تا شصت کامیون میتوان یک بازار بزرگ را خراب کرد. بنابراین، باید همه شرکتها در این روند مشارکت کنند تا سود حاصل به تمامی شرکتها برسد.
ما از منظر ملی به این موضوع نگاه میکنیم که منافع ملی ما در گرو این فعالیت است. از سوی دیگر، این فعالیتها برای سودآوری بنگاهها و شرکتها نیز اهمیت دارد. اگر شرکتی هیچ قصد یا نفع پشت پردهای نداشته باشد، منطقی نیست که اصرار کند تا کالا را از کانالی غیر از این بفروشد. برای جلوگیری از هرگونه اتهام، شرکتها باید به رینگ صادراتی بپیوندند.
تولیدکنندگان به جای مانع نیاز به مشوق دارند
*شما چه سازوکار حمایتی را از دولت تقاضا دارید؟
در ابتدا باید بگویم که نیاز به یک دیدگاه جامع و همراستا از سوی نهادهای مختلف کشور داریم. اگر مدیران در سطوح مختلف اقتصادی و حاکمیتی به این باور برسند که تولید یکی از ارکان استقلال و قدرت ملی است، بسیاری از مشکلات حل خواهند شد.
در وضعیت فعلی که کشور با فشار اقتصادی روبهرو است، صادرات به عنوان یکی از ابزارهای اصلی برای تأمین ارز و مبارزه اقتصادی اهمیت زیادی پیدا کرده است. این ارز برای کشور در حال حاضر حیاتی است. در این راستا، نیاز به مشوقهای صادراتی داریم، نه موانع و عوارض اضافی که موجب تضعیف این تلاشها میشود.
متأسفانه شاهدیم که برخی تصمیمگیریها بدون توجه به واقعیتها و شرایط بازار انجام میشود و این شکاف بین سیاستگذاران و فعالان اقتصادی باعث میشود تا برخی اقداماتی که هدفشان حمایت از تولید است، نتایج معکوسی داشته باشد. مشوقهای صادراتی باید به شکلی طراحی شوند که توان رقابت را برای تولیدکنندگان داخلی حفظ کنند، نه اینکه با ایجاد موانع مختلف، آنها را در رقابت با بازارهای جهانی دچار مشکل کنند.
ایران نیازی به واردات سیمان ندارد
*آیا واردات در ارتباط با این محصول اصلاً موضوعیت دارد؟
در حال حاضر، ایران به دلیل بهرهمندی از هزینههای تولید بسیار پایین، در زمینه تولید سیمان توانایی تأمین نیازهای داخلی و حتی صادرات به کشورهای دیگر را دارد. سیمان ایران به عنوان ارزانترین سیمان در جهان شناخته میشود و این باعث میشود واردات آن اصلاً ضرورتی نداشته باشد. حتی اگر مشکلاتی مانند قطع برق یا گاز در فصلهای مختلف موجب کاهش تولید شوند، واردات سیمان به دلیل هزینههای بالا و تاثیر منفی بر اقتصاد، گزینهای مناسب نیست.
این در حالی است که ظرفیت تولید داخلی میتواند نیازهای مصرف داخلی را با هزینهای بسیار کمتر از واردات تأمین کند.
تولید سیمان پاسخگوی نیاز مسکن کشور است
*حالا با فرض اینکه سالانه یک میلیون مسکن ساخته شود، تولید داخلی تا چه میزان میتواند پاسخگو باشد؟
با فرض تأمین انرژی مورد نیاز، تولید داخلی سیمان در ایران میتواند به راحتی پاسخگوی نیازهای یک میلیون واحد مسکن در سال باشد. میزان تولید سیمان در کشور برای تأمین این نیاز حتی بیشتر از میزان مصرف برای مسکن است. بنابراین، تولید داخلی میتواند تا سقف 88 میلیون تن در سال افزایش یابد و به این ترتیب هیچ مشکلی از نظر تأمین سیمان برای پروژههای مسکن نخواهیم داشت.
با توجه به اینکه بیش از 65 درصد بازار سیمان ایران در دست بخش دولتی است، این موضوع ممکن است برای بخش خصوصی مشکلآفرین باشد. در واقع، شرکتهای دولتی به دلیل برخورداری از منابع مالی و پشتیبانیهای دولتی، توان رقابت با بخش خصوصی را دارند. اما در صنعت سیمان، این موضوع کمتر مشاهده میشود چون مصرف سیمان معمولاً در سطح محلی و منطقهای است و هر شرکت میتواند در منطقه خود با موفقیت فعالیت کند. مشکل اصلی زمانی رخ میدهد که بخش دولتی تصمیمات مدیریتی را به گونهای اتخاذ کند که به نفع بخش خصوصی نباشد و تصمیمات غیرحرفهای در این زمینه اتخاذ شود.
در صورت اتخاذ تصمیمات غیرحرفهای، بخش خصوصی ضرر خواهد کرد. اما اگر تصمیمات بر مبنای رویکرد حرفهای و منافع همه بخشها گرفته شود، این مسأله میتواند به سود تمامی شرکتها، چه دولتی و چه خصوصی، تمام شود. این تصمیمات باید بهطور هوشمندانهای در راستای منافع کل صنعت و اقتصاد کشور باشد تا منجر به رشد و شکوفایی این بخش از اقتصاد شود.
تولیدکنندگان مسئول تأمین انرژی نیستند
*با توجه به مسائل تأمین انرژی، آیا دولتمردان برنامهای برای صنعت سیمان دارند؟ این برنامهها چگونه بر تولید و فعالیت کورههای سیمان تأثیر میگذارد؟ آیا میتوان کورهها را خاموش و دوباره روشن کرد؟ و اگر چنین است، چه پیامدهایی دارد؟
صنایع مختلف، از جمله صنعت سیمان، مالیاتهایی نظیر مالیات بر درآمد و عملکرد پرداخت میکنند. این مالیاتها برای انجام امور کشورداری، از جمله احداث نیروگاهها و تأمین انرژی، استفاده میشوند. وظیفه تأمین انرژی به عهده دولت است و تولیدکنندگان سیمان در این زمینه مسئولیتی ندارند. هنگامی که یک شرکت سیمان تأسیس میشود، فرض بر این است که دولت انرژی مورد نیاز را تأمین خواهد کرد.
اگر دولت در توسعه زیرساختهای انرژی، نظیر نیروگاهها، کمکاری کرده باشد، نمیتوان شرکتها را مسئول دانست. حتی اگر شرکتها مجبور شوند خودشان نیروگاه احداث کنند یا در توسعه انرژی تجدیدپذیر مشارکت داشته باشند، این موضوع تخصص اصلی آنها نیست و نباید بر عهدهشان باشد.
از سوی دیگر، دولت ممکن است به دلیل کمبود برق در تابستان، اولویتبندی کرده و برق خانگی را در اولویت قرار دهد. این امر میتواند به محدودیتهایی در تأمین برق صنایع منجر شود.
در صنعت سیمان، کورهها باید به طور مداوم کار کنند و امکان خاموش و روشن کردن مکرر آنها وجود ندارد. فرآیند خاموش و روشن کردن کورهها بسیار زمانبر و پرهزینه است. برای آماده به کار شدن یک کوره، به 72 ساعت زمان نیاز است و خاموش کردن آنها نیز همین مدت زمان میبرد.
این فرآیند باعث ایجاد تنشهای حرارتی و الکتریکی میشود که میتواند به تجهیزات آسیب برساند و هزینههای گزافی را به همراه داشته باشد. همچنین، در صورت تعطیلی کارخانههای سیمان به دلیل کمبود برق، امکان تأمین کلینکر از سایر مناطق وجود دارد، اما این امر نیز هزینههای اضافی را به دنبال دارد و میتواند قیمت سیمان را افزایش دهد.
عدمالنفع خاموشیها در صنعت سیمان
*عدمالنفع ناشی از تعطیلیها به لحاظ ریالی یا دلاری چقدر خواهد بود؟
تأثیر تعطیلیها بر شرکتهای تولیدی از منظر سودآوری قابل اندازهگیری است، اما این تنها یک جنبه از ماجراست. آسیب به کشور و افزایش قیمتهایی که مصرفکنندگان باید بپردازند نیز مسئلهای مهم است که باید مورد توجه قرار گیرد. این جنبه را هنوز محاسبه نکردهایم.
تولید به عواملی مانند میزان قطعی برق بستگی دارد، اما چون اطلاعات دقیقی در این لحظه ندارم، میتوانم از انجمن مرتبط پرسوجو کرده و به شما اطلاع دهم. همچنین، باید در نظر داشت که علاوه بر عدم نفع تولید و فروش، هزینههای پنهانی نیز وجود دارد. به عنوان مثال، اگر فرایندهای تولیدی دچار آسیبهای غیرمستقیم شوند، ممکن است این خسارات بلافاصله نمایان نشود و در آینده اثرات خود را نشان دهد. بهطور کلی، برای محاسبه این ضررها نیاز به بررسی دقیقتر و جامعتری است.
صنایع سیمان از مازوت استفاده میکنند
*آیا در زمستان، صنایع سیمان مجبور به استفاده از مازوت میشوند و این کار را انجام میدهند؟
بله، در زمستان صنایع سیمان گاهی مجبور به استفاده از مازوت میشوند. در تهران و سایر کلانشهرها، سازمان محیط زیست به کارخانههای نزدیک به مناطق مسکونی اجازه استفاده از مازوت را نمیدهد یا تنها با شرایط خاص و وسواسهای زیاد این مجوز را صادر میکند.
با این حال، شرکتهایی که دور از شهرها قرار دارند، به عنوان یک استثناء مجبور به استفاده از مازوت برای جلوگیری از توقف تولید میشوند. این اقدام بیشتر به منظور استمرار تولید در شرایطی است که دسترسی به منابع انرژی دیگر ممکن نیست.
اگر بسته پیشنهادی روی میز باشد که شما قیمت انرژی را به صورت آزاد پرداخت کنید و قول داده شود که قطعی نداشته باشید، آیا این بسته پیشنهادی را قبول میکنید؟
حتماً ، ولی نه فقط به خاطر قیمتگذاری. من دیگر خیالم راحت است که عرضه و تقاضا قیمت را تعیین کند، چون اثر خود را در قیمت مسکن نشان میدهد. بحث مصلحت هم همینگونه است؛ نمیشود همه چیز یکباره اتفاق بیفتد.
اگر به قانون هدفمندی یارانهها در زمان آقای احمدینژاد نگاه کنید، بحث این بود که آزادسازی قیمت حاملهای انرژی به تدریج و در یک بازه زمانی انجام شود تا بازار و اقتصاد مردم تنظیم شود. این نمیشود که به یکباره یک شوک به بازار وارد کنیم.
اگر میخواهید مسکن ارزان و به مردم تحویل داده شود، نمیتوانید به یکباره بگویید که کاری به بازار نداریم و میخواهیم اقتصاد باز داشته باشیم. کشور ما دارای مشخصات و مختصاتی است که باید به واقعیتهای آن توجه شود. شاید به این شکل آزادسازی ممکن نباشد، ولی به نظر میرسد در بازه زمانی سه تا پنج ساله، آزادسازی قیمت حاملهای انرژی اجتنابناپذیر است. این حرف درستی است، ولی باید تبعات آن را مدیریت کرد.
نمیشود از ترس تبعات، دست به این کار نزنیم و آن را به تعویق بیندازیم.
تولیدکنندگان چارهای جز مصرف مازوت ندارند
*بحث و چالش اکولوژیکی که کربن ایجاد میکند و مجوزهایی که به تازگی در سطح بینالمللی مطرح شدهاند، به ویژه در ارتباط با مصرف مازوت در کارخانهها، چه چالشهایی را به همراه خواهد داشت؟
ما چرا اصلاً مازوت مصرف میکنیم؟ به دلیل ناترازی در تأمین گاز است. اگر گاز تأمین میشد، ما اصلاً اصراری به مصرف مازوت نداشتیم. مصرف مازوت واقعاً به کورههای ما آسیب میزند. این مصرف دلخواه ما نیست و فقط به دلیل قطع گاز و الزام به ادامه تولید است. حتی از نظر اقتصادی نیز این موضوع برای ما بسیار گرانتر است. به عنوان مثال، فرض کنید شرکت سیمان تهران از پالایشگاه تهران مازوت دریافت کند، این منطقی است، اما مازوت را از بندرعباس به ما تحویل میدهند که هزینه حمل و نقل بسیار بالایی دارد.
بعضی شرکتها اگر اختیار داشته باشند، در زمانهایی که مازوت تامین نمیشود، تولید خود را متوقف میکنند تا گاز تأمین شود. این کار برای آنها به صرفهتر است. اما تولید یک امر حیاتی است و گاهی نمیتوان با معیارهای سود و زیان آن را سنجید. ما همواره ترجیح میدهیم حتی یک لیتر مازوت مصرف نکنیم، اما وقتی گاز قطع میشود و هیچ راه دیگری نیست، مجبوریم مصرف کنیم. این یک مسئله پیچیده است که باید به صورت جامع دیده و حل شود.
ناترازی انرژی توسط صنایع سیمان یا فولاد ایجاد نشده است؛ کسانی که مسئول ناترازی انرژی هستند باید پاسخگو باشند. گلایهمندی مشکل را حل نمیکند؛ همه باید کمک کنیم. صنایع بزرگ با درآمد و توان مالی خود میتوانند به دولت کمک کنند، و دولت نیز باید مشوقهایی مانند معافیتهای مالیاتی یا تسهیلات کمبهره ارائه دهد. این مسئولیت نظام حاکمیتی کشور است که در این زمینه فکر کند و راهحلهایی بیندیشد.
مافیا در صنعت سیمان هم فعالیت دارد؟
*آیا صنعت سیمان مافیا دارد؟
در حال حاضر، با توجه به ترکیب مدیریتی و مالکیت این صنعت که عمدتاً در دست دولت است، پاسخ به این سؤال منفی است.
تأمین انرژی مهمترین خواسته تولیدکنندگان سیمان از دولت است
*مهمترین خواست تولیدکنندگان سیمان از دولت چیست؟
تولیدکنندگان سیمان دو خواسته اصلی از دولت دارند:
- تأمین انرژی: این مهمترین خواسته تولیدکنندگان است. تأمین انرژی از عهده تولیدکنندگان خارج است و باید دولت به این امر توجه ویژهای داشته باشد.
-
مشورت در تصمیمگیریها: در تصمیمات مرتبط با صنعت سیمان، باید از فعالان این بخش، انجمنها و افراد شاخص مشورت گرفته شود. مشارکت بخش خصوصی واقعی که زندگی خود را در این صنعت گذاشتهاند نیز بسیار اهمیت دارد. تصمیمگیریهای جزیرهای بدون مشورت میتواند به هزینههای زیاد و اشتباهات مکرر منجر شود که توانایی صنعت برای جبران آن محدود است.
این چالشها و خواستهها نشاندهنده اهمیت توجه دولت به نیازهای اساسی و تصمیمگیریهای مشارکتی در این صنعت حیاتی است.
بلای تحریم بر سر صنعت سیمان
*تحریم چه اثری بر روی صنعت سیمان گذاشته است؟
در هر صورت، تحریم اتفاق خوبی نیست. اولا امکان وصل شدن ما به بازارهای اصلی و مصرفکننده نهایی را از ما گرفته است. هزینههای حمل ما را به شدت افزایش داده است. به مقاصد صادراتی، فرض میکنند کشتی که مثلا تا همین هفت، هشت سال پیش، ده سال پیش، تونی پنج، شش دلار حمل میکرد، الان با بیست و شش، هفت دلار حاضر نیست که کشتی بیاید حمل کند. بالاخره هزینههای حضورش در بنادر برخی از بنادر ایران تحریم هستند و افزایش یافته است.
این یک واقعیت است. اما این صرف اینکه مثلا همهاش منفی بوده نه، مثبتهایی هم داشته است. یعنی واقعا در همین تحریمها و عدم همکاری شرکتهای بینالمللی با صنعت سیمان کشور، مخصوصا در حوزه تکنولوژی، بخش داخلی خودمان، چه پیمانکاران و چه نیروی متخصص شرکتها، دست به اقداماتی زدند در تعمیرات، نگهداری و توسعه که اگر تحریم نبودیم، هرگز به مخیلمان خطور نمیکرد که ما خودمان میتوانیم این کار را بکنیم.
نمونهاش در شرکت آبیک بود که کوره 8500 تنی را مجبور شدیم خودمان پایین بیاوریم، تعمیر کنیم و بالا ببریم. واقعا خیلی پر ریسک بود. حدود چهار ماه شبانهروز پر استرس داشتیم که این بالا میرود کار میکند یا نه. حتی شرکت افالاس دانمارک حاضر نبود ایمیل ما را جواب بدهد. صاحب این تکنولوژی که قاعدتاً باید همکاریهای کارشناسی و تکنولوژیکی خود را در دوران مدت مسئولیتش حتما با ما داشته باشد، حتی جواب ایمیل ما را نمیداد.
من فکر میکنم اگر ما تحریم نبودیم، هرگز فکر نمیکردیم که ما قاعدتاً میتوانیم یا باید این کار را بکنیم. ولی خب مجبور شدیم و توانستیم. یک اعتماد به نفس خیلی خوبی در نیروهای فنی ما به وجود آمد.
سناریوهای مختلفی را بررسی کردیم. اکنون در شرکتهای مختلف واقعا اتفاقات خوبی در این زمینه افتاده است. هم مزایایی داشت و هم معایبی، ولی واقعا معایبش به نظر من بیشتر از مزایایش بود. اگر تحریمها مرتفع شود، خیلی بهتر است. یعنی فضای اقتصادی خیلی نرمال محسوب نمیشود.
آسیب خودتحریمی کمتر از تحریم نیست
تحریمها بیشتر آسیبزا بوده است یا محدودیتهای دولتی؟
تحریمها و خودتحریمیها هر دو سیمان و صنعت را اذیت کردهاند. ولیکن تحریمها، مثلا اگر میشدیم، گلهمند نبودیم. چون فرض کن که میدانستیم که چارهای نیست و مجبوریم با آن کنار بیاییم.
اما خودتحریمیها ما را به هم میریزند. چون از خودمان است. مثلا میشد با مشورت بهتر از این تصمیم گرفت. به عنوان مثال، باری روی کشتی را به دستور یک استاندار تخلیه کردند. اصلا این استاندار صلاحیت قانونی این کار را نداشت و این کار منطقی نبود، ولی شد.
مثلا کشوری چند درصد عوارض را بالا میبرد که ما از آن بازار حذف میشویم. اکنون همه حساس شدهاند که کشور مورد نظر واردات ما را قطع کرده است. مثلا جلوی صادرات سیمان کشور به فلان کشور را گرفتهاند.
ما خودمان برای چهارده میلیون تن صادرات سال گذشته، پنج درصد عوارض بستیم. یعنی این کشور آمار پارسال و در ماههای اخیر، حدود چند درصد عوارض بالا برده است. کل صادرات به امارات زیر یک درصد از آن چهارده میلیون تن بوده است. اصلا عددی نبود و حذف شدنش اتفاقی نمیافتد و محلی از اعراب ندارد.
ولی فضای رسانهای ملتهب شد که امارات واردات سیمان ایران را متوقف کرده است. اما اینکه ما پنج درصد عوارض به این چهارده میلیون تن بستیم، هیچکس صدایش در نیامد. بهتر است که واقعا نگاهها و نگرشها و بینشها نسبت به صادرات و حتی فارغ از بحث صادرات، بنگاهداری، شرکتداری و تفکیک فضای مدیریت اقتصاد خرد و کلان متفاوت عمل کنیم.
*آیا در سالهای اخیر بنگاهی اقتصادی در صنعت سیمان تعطیل شده است؟
خیر، در سالهای اخیر تعطیلی در صنعت سیمان مشاهده نشده است.
پدیده مهاجرات به صنعت سیمان هم رسید؟
*آیا پدیدهای به نام مهاجرت کارآفرینان در این حوزه افزایش یافته است؟
خیر، سرمایهگذارانی که وارد این فضا میشوند، فعلاً مجبور به باقی ماندن در آنجا هستند و خروج از این صنعت به راحتی امکانپذیر نیست. به عنوان مثال، اگر سرمایهگذاری در سیمان تهران سهام دارد و بخواهد سهام خود را به جای دیگری مثل کرج انتقال دهد، نمیتواند به راحتی این کار را انجام دهد و تا زمانی که قادر به ادامه کار است، باید در همان منطقه فعالیت کند.
برای مطالعه و مشاهده بیشتر صفحه تجارتخانه را دنبال کنید.
لینک منبع اصلی خبر
لینک خبر در ارتباط اقتصادی
این خبر توسط موتور ارتباط اقتصادی جمع آوری شده است در صورت مغایرت اطلاع دهید