چرا آمریکا برای مذاکره با ایران اصرار میکند؟
رهبر معظم انقلاب اسلامی، روز گذشته در دیدار کارگزاران نظام با اشاره به تلاش آمریکا برای مذاکره با ایران فرمودند: «مسئله آنها فقط مسئله هستهای نیست، بلکه مذاکره برای آنها راه و مسیری برای طرح توقعات جدید از جمله در زمینه امکانات دفاعی و تواناییهای بینالمللی و بیان انتظاراتی از این قبیل است که فلان کار را نکنید، با فلان کس دیدار نکنید، برد موشک را از فلان قدر بیشتر نکنید که قطعاً این موارد از طرف ایران پذیرفته و برآورده نمیشود.»
ایشان هدف طرف مقابل از تکرار مذاکره را ایجاد فشار در افکار عمومی دانستند و گفتند: «میخواهند در افکار عمومی تردید ایجاد کنند که چرا با وجود اعلام آمادگی آنها برای مذاکره، ما حاضر به مذاکره نیستیم در حالی که هدف آنها مذاکره نیست بلکه تحکّم و تحمیل است.»
حنیف غفاری، کارشناس مسائل بینالملل در گفتوگو با ایکنا، در این باره گفت: آنطورکه مسلم است، استراتژی آمریکا در برهه فعلی مبتنی بر مهار حداکثری ایران بوده و آن را دنبال میکند و لذا بر همین اساس است که رهبر معظم انقلاب اشاره فرمودند آمریکا تنها به دنبال مسئله هستهای نیست.
استراتژی هدفمند از سوی دشمن
وی افزود: هدف ایالات متحده آمریکا از مذاکره با ایران؛ پیشبرد موضوعات منطقهای و محدودسازی توانمندیهای موشکی کشورمان است. پس ما با یک استراتژی هدفمند از سمت دشمن مواجه هستیم که هدفش محدود ساختن ایران و کاهش مطلق قدرت مانور منطقهای و فرامنطقهای ماست. در کنار این استراتژی، قطعاً با یک جنگ شناختی از سمت دشمن هم مواجه هستیم؛ به این معنا که دشمن تلاش میکند استراتژی مهار حداکثری را پنهان سازد و نیز ادعا کند که خواستار مذاکره در شرایط متوازن است و افکار عمومی را به سمت و سویی سوق دهد که تبدیل به کاتالیزور یا عامل تسریعکننده برای دستیابی به اهدافش شوند.
این کارشناس مسائل بینالملل بیان کرد: چنین رفتارهایی از جانب غرب یک مسئله معمول و مسبوق به سابقه است. در تاریخ معاصر روابط بینالملل هرگاه دشمن خواسته یک اقدام را انجام بدهد یا هرگاه خواسته یک استراتژی را پیاده سازد؛ ابتدا پیوست استراتژی آن هدف را در بین افکار عمومی کشور هدف و دیگر کشورهای دنیا طراحی و در نظر گرفته است. پس اگر قرار است مواجهای با دشمن داشته باشیم حتماً از نوع ترکیبی باشد. به عبارت بهتر اولاً از خطوط قرمز و مؤلفههای قدرتمان مانند قدرت موشکی، منطقهای و هستهای صیانت کنیم و دوم اینکه جنگ شناختی دشمن را هم بدون پاسخ نگذاریم.
غفاری با بیان اینکه خیلی از معادلات مخصوصاً در جهان امروز در ذهن انسانها شکل میگیرد، گفت: پس بنابراین ذهنیت و تمرکز بر آن ذهنیت و اصلاح آن، همیشه برای دستگاه دیپلماسی و سیاست خارجی مهم باشد خصوصاً وقتی بحث دیپلماسی عمومی در عرصه بینالمللی مطرح میشود.
ضرورت ایستادگی در برابر خواست نامشروع آمریکا
این کارشناس مسائل بینالملل ایستادگی در برابر خواست نامشروع غرب و آمریکا را امری لازم و ضروری دانست و اظهار کرد: ایستادگی یک اصل و قاعده محسوب میشود. در خصوص مسئله هستهای و سایر مسائل مشاهده کردیم وقتی دولت دموکرات باراک اوباما به دنبال به سرانجام رساندن برجام بود اصرار داشت که مسئله موشکی ایران هم در متن توافق گنجانده شود اما اصرار خاص ایران و پایبندی ما بر آن خطوط قرمز سبب شد طرف مقابل نتواند اساساً مسئله موشکی ایران را مشمول توافق و گنجاندن در متن سند کند. پس فراموش نکنیم هر جا ایستادگی کردیم و خطوط قرمزمان پررنگ بوده، در مواجهه با دشمن توانستیم امتیازات خیلی خوبی را بگیریم. به این معنا که یا خطوط قرمز رو به صورت مطلق حفظ کردیم و یا اینکه دشمن را ناچار کردیم که به ما امتیاز بدهد.
غفاری بیان کرد: آنچه که اکنون مهم و برای ما به مثابه قاعده مطرح است این است که چارچوب مذاکراتی که آمریکا بر آن تمرکز کرده بر مبنای استراتژی مهار حداکثری ایران است ولی ما این را نخواهیم پذیرفت و روز گذشته این موضوع بسیار مهم در فرمایشات رهبر معظم انقلاب مورد تأکید قرار گرفت. بنابراین آمریکا در وهله اول باید به ما اثبات کند که این چارچوب را کاملاً کنار گذاشته یعنی از همه این موارد باید عقبنشینی کند و در این خصوص اتفاقاً بر خلاف آنچه که آمریکا سعی در القای آن دارد، توپ در زمین این کشور است و توپ در زمین ما نیست.
گفتوگو از سعید امینی
انتهای پیام
لینک منبع اصلی خبر
لینک خبر در ارتباط اقتصادی
این خبر توسط موتور ارتباط اقتصادی جمع آوری شده است در صورت مغایرت اطلاع دهید