اقتصاد بین الملل

چگونه یک کشور همه هستی خود را در سراب آمریکا باخت



به گزارش خبرنگار مهر، در سال ۱۹۹۱ مردم با ۹۰ درصد رأی موافق به استقلال این کشور رأی دادند و همین امر آخرین سنگر حفظ را نابود کرد و مسیر فروپاشی این اتحاد را هموار نمود؛ از سوی دیگر همین اوکراین یکی از ۳ کشوری هم بود که در کنار روسیه و در نشست آلما آتا پای انحلال شروری را امضا کرد.

پس از انحلال شوروی اوکراین یک‌سوم سلاح‌های هسته‌ای شوروی را در خاک خود داشت و در قالب چندین لشکر و گارد آنها را مدیریت می‌کرد. پس از انحلال شوروی آمریکا یکی از کشورهایی بود که جریان خلع سلاح کردن اوکراین را در پیش گرفت و در کنار انگلیس و ایرلند شمالی تلاش کرد تا این کشور را به نابود کردن سلاح‌های هسته‌ای خود راضی کند؛ در همین راستا هم تفاهم‌نامه بوداپست در ۶ بند برای تضمین امنیت اوکراین پس از نابودی سلاح‌های هسته‌ای بین این کشور و انگلیس، روسیه، ایرلند شمالی و صدالبته آمریکا امضا شد.

در قالب این تفاهم‌نامه قرار شد کشورهای حاضر در صورت بروز تنش امنیت اوکراین را حفظ کنند و از تجاوز به این کشور خودداری کنند؛ در عوض اوکراین هم سلاح‌های هسته‌ای خود را نابود کرده و به معاهده منع گسترش سلاح‌های هسته‌ای بپیوندد.

اوکراین پس از توافقات مذکور همه سلاح‌های هسته‌ای خود را نابود کرد و روند توسعه سیاسی در این کشور در پس فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی به جریان افتاد. تا سال ۲۰۰۴ و پیش از انقلاب نارنجی در اوکراین، که به نفع غرب‌گرایان تمام شد، روابط این کشور با روسیه خیلی درگیر تنش نبود اما پس از سال ۲۰۰۴ و با روی کار آمدن یک دولت غرب گرا شرایط تغییر کرد و به مرور شاهد بالا گرفتن تنش بین دو کشور بودیم. کار به جایی رسید که در سال ۲۰۱۴ روسیه پس از تصرف شبه جزیره کریمه، این منطقه را از اوکراین جدا کرده و با یک همه پرسی به خاک خود الحاق کرد.

در این دوره کشورهای غربی که در قالب توافق بوداپست متعهد شده بودند که امنیت اوکراین را حفظ کنند، به تحریم اقتصادی روسیه بسنده کرده و تقریباً هیچ اقدام عملی غیر از تحریم روسیه برای کمک به اوکراین انجام ندادند. اوکراین اما به نظر از این رویکرد غرب در قبال خود درس نگرفت و شاید باز هم با حساب ویژه‌ای که روی حمایت غرب از جمله آمریکا بازکرده بود به تشدید تنش با روسیه ادامه داد.

انتخاب ولادیمیر زلنسکی، بازیگر و کمدین معروف اوکراینی، به‌عنوان ششمین رئیس‌جمهور این کشور پس از استقلال، تنش بین کی‌یف و مسکو را وارد مرحله تازه‌ای کرد؛ چرا که از زمان روی کار آمدن زلنسکی موضوع عضویت اوکراین در پیمان آتلانتیک شمالی، ناتو، به بحث داغ محافل سیاسی این کشور تبدیل شد و کشورهای غربی هم جسته‌گریخته و یا به‌طورجدی از این مسئله حمایت کردند.

این مسئله تا سال ۲۰۲۲ به مرور جدی‌تر شد و کشورهای عضو ناتو، البته به جز برخی معدود کشورها، یکی پس از دیگری از عضویت اوکراین در این پیمان حمایت کردند؛ اما روسیه که معتقد بود این رویکرد برخلاف توافقات قبلی با ناتو است، چرا که قرار بود از گسترش این پیمان به سمت شرق و مرزهای روسیه جلوگیری شود، به اوکراین حمله کرد.

می‌توان ادعا کرد که اوکراین می‌توانست با صرف‌نظر از عضویت در ناتو از درگیر شدن با روسیه جلوگیری کند، اما ازآنجاکه به نظر می‌رسد روی حمایت غرب حساب سنگینی بازکرده بود، از موضع خود کوتاه نیامد و به سمت رویارویی با روسیه قدم برداشت و درگیری بین دو کشور از یک عملیات نظامی احتمالاً محدود به یک جنگ تمام‌عیار تبدیل شد.

اوکراین در سال‌های پیش از تکیه به غرب و آمریکا، شبه‌جزیره کریمه را در اختیار داشت و به لطف داشتن زمین‌های وسیع و حاصلخیز پس از روسیه هم یکی از بزرگ‌ترین تولیدکنندگان و صادرکنندگان غلات در جهان بود. از سوی دیگر اقتصاد این کشور اروپای شرقی هم شرایط نسبتاً خوبی داشت و با صادرات غلات روزگار این کشور به‌خوبی می‌گذشت. از سوی دیگر نرخ بدهی‌های خارجی اوکراین نسبت به شرایط کنونی خیلی پایین‌تر بود و نکته دیگری که باید به آن توجه کرد این است که در کنار شرایط بهتر اقتصادی، اوکراین پیش از آغاز درگیری با روسیه زیرساخت‌های خوبی در حوزه صنعت داشت و حتی در حوزه نظامی هم از زیرساخت‌های بسیار مناسبی برخوردار بود.

اما حالا اوکراین که شاید فکر می‌کرد کشورهای غربی و آمریکا حتی تا پای درگیری مستقیم نظامی با روسیه در حمایت از این کشور پیش خواهند رفت، با گذشته بیش از ۲ سال از آغاز درگیری با روسیه و در حالی که با هدف شکست مسکو و حتی بازپس‌گیری شبه جزیره کریمه این جنگ را آغاز کرده بود، نه تنها دستاوردی نداشته بلکه بسیاری از زیرساخت‌های اقتصادی خود را از دست داده، میلیون‌ها نفر از مردمش آواره شده و صدها هزار نفر از نیروهایش را هم از دست داده است. از طرف دیگر اوکراینی‌ها در شرایط کنونی بسیاری از تجهیزات و زیر ساخت‌های نظامی خود را هم از دست داده و بخش بزرگی از خاک این کشور را که عمدتاً زمین‌های حاصلخیز اوکراین نیز در آن قرار داشت را هم از دست داده است. بنادر این کشور از جمله اودسا هم که زمانی شبانه روز در حال جابجا کردن کالا بودند تقریباً تعطیل شده‌اند.

در واقع اوکراین به‌جای واقع‌بینی و تکیه به داشته‌های داخلی خود، در پس اعتماد و به عبارت بهتر تکیه مطلق به غرب و به‌خصوص آمریکا برای حصول اهداف خود تقریباً همه هستی خود را باخته است؛ به‌گونه‌ای که بدهی خارجی این کشور سر به فلک کشیده و بعید است به این زودی‌ها امکان باز پرداخت آنها را هم پیدا کند. از سوی دیگر برای جبران هر آنچه از آمریکا کمک گرفته حالا مجبور است بخش قابل‌توجهی از معادن و دارایی‌های معدنی خود را به این کشور واگذار کند چرا که برای آمریکا مسجل شده که دیگر امکان شکست روسیه با بازی در خاک اوکراین وجود ندارد و باید تا دیر نشده کمک‌های مالی و تسلیحاتی به این کشور را نقد کند. از نظر سیاسی هم شرایط اوکراین به‌هیچ‌وجه مناسب نیست و توسعه اقتصادی و سیاسی در این کشور هم چشم‌انداز خوبی ندارد.



منبع :مهر

این خبر توسط موتور ارتباط اقتصادی جمع آوری شده است در صورت مغایرت اطلاع دهید

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا